به گزارش تجارت نیوز، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا تلاش دارد سیاستی متفاوت در قبال خاورمیانه در پیش گیرد. دکترین جدید او، برخلاف سیاستهای مداخلهجویانه گذشته، بر مبنای انرژی، تجارت و توسعه زیرساختی بنا شده است. این دیدگاه تازه که اخیراً در سفر ترامپ به عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی بهروشنی ترسیم شد، میتواند بنیانگذار نظمی نوین در منطقه خاورمیانه باشد؛ نظمی که بر مبادلات اقتصادی، صادرات فناوری و مشارکتهای استراتژیک متکی است.
سفر استراتژیک ترامپ به قلب انرژی جهان
در سفر چهار روزه دونالد ترامپ به سه کشور مهم عربی یعنی عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی، یک پیام روشن مخابره شد: تمرکز جدید آمریکا بر انرژی و تجارت بهعنوان ابزارهای نفوذ ژئوپلیتیکی. ترامپ با همراهی تیم اقتصادی و انرژی خود، موفق شد مجموعهای از قراردادهای کلان را به امضا برساند که ارزش کل آنها به بیش از ۲ تریلیون دلار میرسد.
در عربستان سعودی، وعدهی سرمایهگذاری ۶۰۰ میلیارد دلاری در طی چهار سال اعلام شد؛ تمرکزی ویژه بر انرژیهای فسیلی و هستهای داشت. ولیعهد عربستان، محمد بن سلمان، نیز با تاکید بر توسعه برنامه صلحآمیز هستهای کشورش، از تعمیق همکاریها با آمریکا در این حوزه خبر داد. همچنین مذاکراتی درباره توافقی در زمینه مواد معدنی حیاتی برای انرژی و ساختار انرژی هستهای صورت گرفت که بهگفته وزیر انرژی آمریکا، کریس رایت، در ماههای آینده نهایی خواهد شد.
علاوهبر این، قرارداد ۱۴۲ میلیارد دلاری فروش تسلیحات به عربستان سعودی نیز بخشی از این بسته بزرگ همکاری بود؛ اقدامی که مستقیماً با هدف تقویت امنیت زیرساختهای انرژی این کشور انجام میشود. در همین راستا، ترامپ بار دیگر بر افزایش تولید نفت از سوی عربستان فشار آورد تا با کمک آن بتواند قیمت جهانی نفت را کاهش دهد. او همچنین خواستار آن شد که ریاض وارد قراردادهای بلندمدت برای واردات گاز طبیعی مایع (LNG) از آمریکا شود.
قطر و توازن در بازار گاز طبیعی
در قطر نیز توافقاتی در زمینه سرمایهگذاری و همکاریهای امنیتی به امضا رسید. مهمترین آن، تعهد قطر به سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دلاری برای ارتقاء پایگاه هوایی «العدید» بود که نقش مهمی در عملیاتهای نظامی آمریکا در منطقه دارد. این سرمایهگذاری، علاوهبر تقویت توان نظامی قطر، نشاندهنده وابستگی امنیت ملی این کشور به تعاملات انرژیمحور با آمریکا است.
در کنار آن، قراردادی به ارزش ۲ میلیارد دلار برای خرید پهپادهای MQ-9 Reaper امضا شد. همچنین دو طرف درباره طرحهایی به ارزش ۳۸ میلیارد دلار سرمایهگذاری بالقوه گفتوگو کردند که شامل توسعه قابلیتهای دفاعی، پدافند هوایی و امنیت دریایی است.
امارات، پیشتاز در انرژی و فناوریهای نوین
در امارات متحده عربی، مشارکتها ملموستر و پیشرفتهتر بودند. اعلام قراردادهای اقتصادی به ارزش ۲۰۰ میلیارد دلار که شامل سرمایهگذاری ۱۴.۵ میلیارد دلاری شرکت هواپیمایی اتحاد برای خرید ۲۸ هواپیمای بوئینگ با موتورهای GE Aerospace بود، یکی از نقاط برجسته این سفر بود.
اما مهمتر از آن، تمرکز امارات بر انرژیهای نو و زیرساختهای دیجیتال است. در همین راستا، همکاری امارات و آمریکا برای ساخت پردیس هوش مصنوعی ۵ گیگاواتی اعلام شد که بزرگترین مرکز در نوع خود خارج از آمریکا خواهد بود. این پروژه بخشی از چارچوب سرمایهگذاری ۱۰ ساله ۱.۴ تریلیون دلاری امارات است که بر توسعه انرژی و مراکز داده تمرکز دارد.
دکترین جدید ترامپ
در قلب این تحولات، تغییری ریشهای در فلسفه سیاست خارجی آمریکا نهفته است. دونالد ترامپ در سخنرانیاش در ریاض، به صراحت سیاستهای مداخلهجویانه و اخلاقمحور نئوکانها را که موجب جنگهای فاجعهبار در عراق و افغانستان شدند، رد کرد.
ترامپ با تاکید بر بیفایده بودن «ملتسازی»، راهبردی جدید معرفی کرد که دعواهای مذهبی و قومی را کنار میگذارد و بهجای آن، بر مشارکت اقتصادی، انتقال فناوری و همکاری در حوزه انرژی تمرکز میکند. هدف نهایی، تقویت امنیت انرژی آمریکا از طریق نفوذ در زیرساختها و تولید انرژی در خاورمیانه است، نه تکیه صرف بر تولید داخلی نفت و گاز.
به گفته تحلیلگر برجسته انرژی، دیوید رامسدن-وود، آمریکا دیگر به دنبال «استقلال انرژی» نیست، چرا که میدانهای شیل آمریکا به مرحله نگهداری رسیدهاند. در عوض، استراتژی ترامپ بر صادرات تخصص، فناوری و سرمایهگذاری در میادین نفتی و گازی خاورمیانه، غرب آفریقا، گویان و برزیل استوار است.
دکترین جدید ترامپ در خاورمیانه بر پایه انرژی و تجارت استوار شده است؛ مدلی که برخلاف سیاستهای سنتی مبتنی بر مداخله نظامی، راهی واقعگرایانهتر و اقتصادیتر برای تعامل با کشورهای منطقه ارائه میدهد. اگرچه هنوز بسیاری از جزئیات اجرایی این برنامهها نامشخص باقی ماندهاند، اما حجم عظیم تعهدات مالی و راهبردی که اعلام شده، نشاندهنده عزمی جدی برای تغییر معادلات منطقهای است.
در این مدل، آمریکا با ساخت و صادرات فناوری و زیرساختهای انرژی، نقش جدیدی برای خود تعریف کرده است؛ نقشی که ممکن است نهتنها امنیت انرژی را تقویت کند، بلکه مدل تازهای از دیپلماسی اقتصادی را در خاورمیانه نهادینه سازد. این دکترین، اگر به درستی اجرا شود، میتواند چرخشی مهم در سیاست خارجی آمریکا و آینده منطقه ایجاد کند.