کد مطلب: ۴۰۶۳۶۸

بررسی اکونومیست از تاثیر افزایش تولید ناخالص داخلی بر احساس خوشبختی

آیا مردم کشورهای ثروتمند خوشحال‌ترند؟

آیا مردم کشورهای ثروتمند خوشحال‌ترند؟

دو اقتصاددان به‌تازگی به ابزاری دست یافته‌اند که میزان خوشحالی و شادی را در کشورهای مختلف در طول تاریخ اندازه‌گیری می‌کند. آنها به این نتیجه دست یافته‌اند که ثروت موجب خوشبختی می‌شود، اما عوامل دیگری هم وجود دارد که سطح شادمانی را به‌شکل قابل توجهی افزایش می‌دهد.

دولت‌ها عمدتا با در نظر گرفتن افزایش تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی، معتقدند که ثروت بیشتر به افزایش سطح خوشحالی مردم منجر می‌شود. با این حال، شواهد قابل استنادی که ثروت و شاد بودن را به یکدیگر پیوند دهد، وجود ندارد.

به گزارش تجارت‌نیوز به نقل از اکونومیست، اندازه‌گیری میزان خوشبختی دشوار است. این کار اغلب از طریق نظرسنجی‌هایی صورت می‌گیرد که در آن از شرکت‌کنندگان خواسته می‌شود بر اساس احساسات و نظرات شخصی میزان خوشحالی خود را اندازه‌گیری کنند.

دنیل سگروی و یوهنیو پروتو، دو اقتصاددان از دانشگاه‌های واریک و گلاسگو در انگلستان تحقیقی انجام داده‌اند که به این پرسش پاسخ می‌دهد. آنها با بررسی میلیون‌ها کتاب، مقاله و روزنامه که از سال 1820 در چهار کشور آمریکا، انگلیس، آلمان و ایتالیا منتشر شده، به ابزاری دست‌ یافته‌اند که میزان خوشحالی را در کشورهای مختلف در طول تاریخ بررسی می‌کند. پاسخ آنها این است که ثروت موجب خوشحالی می‌شود، اما عوامل دیگری هم وجود دارد که سطح شادمانی را به‌شکل قابل توجهی افزایش می‌دهد.

تحقیقات پیشین نشان داده است که لایه‌های زیرین خوشحالی افراد در آنچه می‌گویند یا می‌نویسند منعکس می‌شود. بنابراین این دو اقتصاددان با استفاده از آرشیو روزنامه‌ها و کتاب گوگل، که مجموعه‌ای از هشت میلیون عنوان یا حدود شش درصد از کل کتاب‌های فیزیکی منتشرشده را شامل می‌شود، تحقیقات خود را انجام داده‌اند.

پیشرفت‌های مداوم در زمینه رشد اقتصادی در دوره ویکتوریا با افزایش پایدار احساس شادی مردم انگلیس رابطه مستقیم دارد.

آنها در این متون عباراتی را جستجو کرده‌اند که دارای بار روانشناسی مثبت یا منفی باشد و در عین حال تغییر بارِ این عبارات از خوشحال به غمگین یا برعکس را در طول دوره‌های مختلف بررسی کرده‌اند. نتیجه آن شاخص ظرفیت ملی (The National Valence Index) نامیده شد که به‌تازگی در نشریه هفتگی Nature Human Behaviour منتشر شده است.

این شاخص در کشورهای مورد مطالعه نشان می‌دهد چگونه تغییرات در میزان خوشبختی ملی بازتابی از وقایع و رویدادها در این کشورهاست.

به‌عنوان مثال، در انگلیس میزان شادی طی دو جنگ جهانی سقوط کرد. بعد از سال 1945 اما روند صعودی شد و در سال 1950 به اوج خود رسید. پس از آن طی دوره دیگری باز هم سطح خوشبختی مردم این کشور کاهش یافت که این دوره حتی شامل تغییرات فرهنگی انگلیس در دهه 1960 هم می‌شود. در سال 1980 احساس خوشبختی در میان انگلیسی‌ها به کمترین سطح می‌رسد.

احساس خوشبختی در میان مردم آمریکا هم در طول جنگ‌های جهانی سقوط کرد. این اتفاق در دهه 1860 در طول و پس از جنگ داخلی نیز افتاد. پایین‌ترین نقطه اما مربوط به سال 1975 می‌شود که جنگ ویتنام رخ داده است.

تحقیقات نشان می‌دهد، افزایش یک سال طول عمر به همان اندازه بر احساس خوشبختی ملی تاثیرگذار است که افزایش 4.3 درصدی تولید ناخالص داخلی.

در هر دو کشور آلمان و ایتالیا در طول جنگ جهانی اول احساس خوشبختی به‌شدت کاهش می‌یابد. در طول جنگ جهانی دوم اما مردمان هر دو کشور با ادامه جنگ شادتر شدند. برخی این‌طور استدلال می‌کنند که این شادی مربوط به موفقیت‌های اولیه آنها در طول جنگ می‌شود. اما به‌سختی می‌توان این استدلال را در مورد آلمان، آن هم زمانی که ارتش سرخ به دروازه برلین رسید، پذیرفت.

محققان این‌طور فرض می‌کنند که آنچه طی این دوره مورد ارزیابی قرار گرفته، نتیجه تبلیغات و سانسور است و نه نظرات صادقانه. با این حال، آنها نتوانسته‌اند این موضوع را ثابت کنند.

نتایج قابل توجه در مورد ایتالیا هم سقوط چشمگیر میزان خوشبختی را در سال 1848، زمانی که جنبش سیاسی-اجتماعی برای اتحاد این کشور شکست خورد، نشان می‌دهد. با کمال تعجب اما اتحاد موفقیت‌آمیز ایتالیا در دهه 1860 هم افت شادی را در این کشور به‌دنبال داشت.

پیشرفت‌های مداوم در زمینه رشد اقتصادی و ثروت در دوره ویکتوریا با افزایش پایدار احساس خوشبختی و شادی مردم انگلیس مطابقت و رابطه مستقیم دارد. رونق اقتصادی دهه 1920 ایالات متحده نیز همین تاثیر را بر آمریکایی‌ها داشت. در دوران رکود بزرگ در سال 1929 اما پس از سقوط بازار سهام، احساس شادی در میان مردم سقوط کرد. در دهه 70 سطح خوشحالی مردم هر دو کشور پایین باقی ماند، اما پس از آن افزایش یافت.

در طول تاریخ، جنگ تاثیرگذارترین عامل بر کاهش احساس شادی ملی بوده است.

به‌طور کلی هر دو اقتصاددان دریافته‌اند که شادی با تولید ناخالص داخلی رابطه مستقیم دارد. اما تاثیر سلامتی و امید به زندگی که دارای کیفیت اپیزودیک رونق، ورشکستگی یا درگیری‌های نظامی نیست، خیلی بیشتر است؛ حتی در دوره‌هایی که ثروت در جهت بهبود سلامتی و بهداشت مورد استفاده قرار می‌گیرد.

به‌عنوان مثال، افزایش یک سال طول عمر به همان اندازه بر احساس خوشبختی ملی تاثیرگذار است که افزایش 4.3 درصدی تولید ناخالص داخلی.

در طول تاریخ، جنگ اما تاثیرگذارترین عامل بر کاهش احساس شادمانی بوده است. تحقیقات نشان می‌دهد بازگشت احساس خوشبختی که در طول یک سال جنگ کاهش یافته، مستلزم افزایش 30 درصدی تولید ناخالص داخلی در کشورهاست.

به‌نوشته اکونومیست نتیجه نهایی این است که افزایش درآمد ملی برای شادمانی از اهمیت بالایی برخوردار است. اما میزان اهمیت آن به اندازه اطمینان از سلامت افراد و جلوگیری از درگیری‌های نظامی و جنگ نیست.

جدیدترین مطالب این نشریه انگلیسی را می‌توانید در سلسله گزارش‌های اکونومیست ملاحظه کنید.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

  • ناشناس

    بله خوشحال ترند نه حتما می گوئید مردم ما که دارند همدیگر را می خورند ودر به در یک شغل ویک لقمه نان هستند خوشال ترند فقر ایمان آدم ها از بین می برد وقتی ایمان نباشد امید وخوشحالی هم ازبین می رود

  • ناشناس

    پول نمیاره خوشبختی ولی اگه نداشته باشی هم بدبختی