به گزارش تجارت نیوز، فقر به عنوان یکی از مسائل کلیدی و پیچیده اجتماعی، تاثیر عمیقی بر سیاستگذاری اجتماعی میگذارد. با توجه به تعامل فقر و طرد اجتماعی در یک چرخه معیوب و پیچیده، میتوان گفت فقر میتواند منجر به طرد اجتماعی شود، همچنین طرد اجتماعی نیز به تشدید فقر دامن میزند. نگاه صرفاً اقتصادی به فقر به راهکارهای کوتاهمدت مانند یارانهها و کمکهای نقدی میانجامد.
پیشنهاد کارشناسان لزوم سیاستگذاری جامع است. اقدامات باید مبتنی بر ایجاد فرصتهای شغلی، ارتقای آموزش و حمایتهای اجتماعی باشند. در ادامه گفتوگوی تجارتنیوز با فهیمه نظری، جامعهشناس، مدرس و پژوهشگر مسائل اجتماعی، درباره فقر و طرد اجتماعی را میخوانید.
***
طرد اجتماعی از مهمترین آثار فقر است
فهیمه نظری در پاسخ به چیستی ارتباط میان فقر و طرد اجتماعی به تجارتنیوز میگوید: «یکی از مسائل مهم اقتصادی و اجتماعی در بسیاری از جوامع، فقر است. این پدیده تاثیر گستردهای بر زندگی فردی و اجتماعی افراد میگذارد. فقر تنها به معنای کمبود از نظر مالی نیست. از پیامدهای فقر میتوان به محدود شدن فرصتها، کاهش کیفیت زندگی و افزایش نابرابری اجتماعی اشاره کرد. یکی از مهمترین آثار فقر، طرد اجتماعی است که تاثیرات مخربی بر فرد و جامعه میگذارد.»
فقر با کاهش تعامل اقتصادی و اجتماعی افراد موجب انزوا میشود
او ادامه میدهد: «طرد اجتماعی به معنای حذف تدریجی افراد از مشارکتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه است. اغلب افراد فقیر به دلیل محدودیت در منابع مالی دسترسی محدودی به خدمات آموزشی، بهداشتی، شغلی و فرهنگی دارند. این امر موجب کاهش تعامل آنها با سایر افراد جامعه میشود. در نتیجه این افراد بهتدریج از فرصتهای اجتماعی محروم میشوند و در انزوای اجتماعی قرار میگیرند.»
فقر از راههای گوناگون طرد اجتماعی را رقم میزند
این استاد دانشگاه میافزاید: «مهمترین عواملی که طرد اجتماعی افراد فقیر را سبب میشوند عبارتاند از: نابرابری در دسترسی به آموزش و مهارت، محدودیت در فرصتهای شغلی، کاهش مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و مشکلات روانی و استرس.»
ناتوانی مالی سبب بازماندگی از تحصیل و در نهایت تشدید فقر میشود
فهیمه نظری درباره نابرابری در دسترسی به آموزش و مهارت توضیح میدهد: «افراد فقیر اغلب توانایی پرداخت هزینههای تحصیل و آموزش را ندارند. این امر منجر به کاهش فرصتهای شغلی و در نهایت تشدید فقر و انزوای اجتماعی میشود. به عنوان مثال، در کشورهای در حال توسعه، بسیاری از کودکان به دلیل هزینههای تحصیلی از ادامه تحصیل بازمیمانند. این مساله باعث کاهش توانایی ورود آنها به بازار کار رسمی میشود.»
محدودیت در فرصتهای شغلی از تبعات دستوپنجه نرم کردن با فقر است
او در مورد ارتباط محدودیت در فرصتهای شغلی میگوید: «فقر موجب کاهش فرصتهای شغلی مناسب میشود. افراد مجبور به پذیرش مشاغل کمدرآمد و غیررسمی میشوند که امنیت شغلی پایینی دارند. برای نمونه، کارگران فصلی که در مزارع کشاورزی یا مشاغل ساختمانی مشغول کارند، معمولاً از بیمه و حمایتهای اجتماعی محروماند و در صورت بحران اقتصادی اولین گروهی هستند که شغل خود را از دست میدهند.»
در پی مشکلات مالی کاهش تعامل اجتماعی رخ میدهد
این پژوهشگر اجتماعی درباره کاهش مشارکت افراد فقیر در فعالیتهای اجتماعی توضیح میدهد: «افراد فقیر به دلیل مشکلات مالی، امکان شرکت در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی را ندارند. این امر باعث کاهش تعامل اجتماعی و تشدید احساس انزوا میشود. به عنوان مثال، در بسیاری از کشورها، هزینههای ورزشی و تفریحی برای خانوادههای فقیر غیرقابل تامین است که موجب حضور نیافتن فرزندان آنها در محیطهای اجتماعی و فرهنگی میشود.»
افراد کمدرآمد بیشتر در معرض بیماریهای روانی هستند
او درباره اختلالاتی که به دنبال فقر برای افراد رخ میدهند میگوید: «فقر موجب افزایش اضطراب، افسردگی و کاهش عزت نفس میشود. این مشکلات میتوانند تعاملات اجتماعی فرد را تحت تاثیر قرار دهند و او را از اجتماع دور کنند. تحقیقات نشان داده است افراد کمدرآمد بیشتر در معرض بیماریهای روانی مانند افسردگی و استرس مزمن قرار دارند. این موضوع توانایی آنها را در برقراری روابط اجتماعی سالم کاهش میدهد.»
رکود اقتصادی مشکلات اجتماعی به همراه دارد
فهیمه نظری اضافه میکند: «هنگامی که اقتصاد یک کشور دچار رکود میشود، نرخ بیکاری افزایش مییابد و بسیاری از خانوادهها درآمد خود را از دست میدهند. این امر به نوبه خود منجر به کاهش قدرت خرید، افزایش نابرابریها و گسترش فقر میشود. برخی از تاثیرات اصلی بحرانهای اقتصادی بر طرد اجتماعی عبارتاند از: افزایش نرخ بیکاری، کاهش خدمات اجتماعی، افزایش نابرابری اقتصادی، افزایش جرم و آسیبهای اجتماعی.»
کاهش فرصتهای شغلی به شمار طردشدگان اجتماعی میافزاید
او ادامه میدهد: «کاهش فرصتهای شغلی باعث میشود بسیاری از افراد نتوانند نیازهای اولیه خود را تامین کنند و بهتدریج از جامعه کنار گذاشته شوند. به عنوان مثال، در بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸، بسیاری از کارگران کارخانهها و کارکنان شرکتهای خدماتی شغل خود را از دست دادند و بهناچار از حمایتهای دولتی استفاده کردند. این بحرانها را میتوان در فضای بازار کسبوکار در ایران ملاحظه کرد. در حال حاضر بر اساس آخرین گزارشهای مرکز آمار ایران، در پایان تابستان ۱۴۰۳ (سپتامبر ۲۰۲۴)، نرخ بیکاری جمعیت ۱۵ ساله و بالاتر به ۷.۵ درصد رسیده است. این تعداد فرد بیکار بهراحتی میتوانند به شمار طردشدگان اجتماعی بیفزایند.»
در بحرانهای اقتصادی بودجههای حمایتی کاهش مییابند
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از صحبتهای خود میگوید: «در شرایط بحران اقتصادی، دولتها ممکن است بودجههای حمایتی را کاهش دهند. از همین رو خدمات بهداشتی، آموزشی و رفاهی برای قشرهای ضعیف جامعه کاهش مییابد. برای مثال، در برخی از کشورها کاهش بودجههای بهداشتی منجر به افزایش مرگومیر در میان افراد فقیر شده است.»
افراد کمدرآمد به حاشیه رانده میشوند
او ادامه میدهد: «شکاف طبقاتی بین ثروتمندان و فقرا بیشتر شده و افراد کمدرآمد به حاشیه رانده میشوند. یک نمونه از این پدیده را میتوان در کشورهای دچار تورم بالا مشاهده کرد. افزایش قیمتها موجب کاهش دسترسی فقرا به کالاهای اساسی میشود.»
گسترش فقر با افزایش آمار سرقت و خشونت رابطه دارد
فهیمه نظری میافزاید: «در جوامعی که فقر گسترش مییابد، میزان جرائم و ناهنجاریهای اجتماعی نیز افزایش پیدا میکند. این امر موجب تشدید طرد اجتماعی افراد فقیر میشود. در برخی شهرهای بزرگ که نرخ بیکاری بالاست، آمار جرائم سرقت و خشونت افزایش پیدا کرده است.»
نگاه صرفاً اقتصادی به فقر راهکار پایدار ارائه نمیدهد
این پژوهشگر اجتماعی میگوید: «در نهایت نگاه صرفاً اقتصادی به فقر، منجر به راهکارهای کوتاهمدت مانند یارانهها و کمکهای نقدی میشود. این راهکارها نهتنها فقر را ریشهکن نمیکنند، بلکه وابستگی افراد فقیر به دولت را افزایش میدهند. برای حل پایدار این مشکل، باید به ابعاد اجتماعی، فرهنگی، و ساختاری فقر توجه کرد. سیاستهای اجرایی باید در جهت توانمند کردن افراد فقیر باشند. فراهم کردن کمکهای مالی بهتنهایی مشکل را حل نمیکند.»
مشکلات اجتماعی به دنبال مشکلات اقتصادی تشدید میشوند
او میافزاید: «تجارب اجتماعی نشان میدهند زمانی که یک جامعه با مشکلات عدیده اقتصادی مواجه میشود، میزان فقر و انزوای اجتماعی افراد افزایش مییابد. برای کاهش این پدیده، سیاستگذاریهای مناسب در زمینه کاهش فقر، ایجاد فرصتهای شغلی، بهبود دسترسی به آموزش و خدمات اجتماعی ضروری است. همچنین، افزایش آگاهی عمومی و حمایت از قشرهای آسیبپذیر میتواند نقش مهمی در کاهش طرد اجتماعی و افزایش انسجام اجتماعی ایفا کند.»
فقر تاثیر عمیقی در سیاستگذاری اجتماعی دارد
فهیمه نظری تشریح میکند: «سیاستهای اجتماعی بهویژه در کشورهای در حال توسعه و جوامعی که با نرخ بالای فقر مواجه هستند، باید به طور ویژه به این موضوع توجه کنند. چون فقر نهتنها یک نتیجه اقتصادی و اجتماعی است، بلکه تاثیر عمیقی در سیاستگذاری اجتماعی دارد.»
سیاستگذارها باید به ابعاد متفاوت فقر توجه کنند
او ادامه میدهد: «سیاستگذاران باید تلاش کنند این مساله را از طریق برنامههای حمایتی، توانمندسازی، اصلاحات اقتصادی و افزایش مشارکت اجتماعی حل کنند. برای بهبود کیفیت زندگی افراد فقیر، سیاستهای اجتماعی باید طوری طراحی شوند که نابرابریهای اجتماعی کاهش یابند و افراد بتوانند از فرصتهای برابر برای رشد و پیشرفت بهرهمند شوند.»
فقر و طرد اجتماعی میتوانند رابطه علت و معلولی دوطرفه داشته باشند
فهیمه نظری میگوید: «فقر و طرد اجتماعی دو روی یک سکهاند. میان فقر و مطرودشدگان اجتماعی ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. اکثر فقرا به طور طبیعی خود را از جامعه طرد میکنند. در حقیقت طرد اجتماعی و فقر دو پدیدهای هستند که ارتباط پیچیدهای با یکدیگر دارند و میتوانند در هر دو جهت بر یکدیگر تاثیر بگذارند. میتوان گفت اگرچه طرد اجتماعی میتواند در پی فقر رخ دهد، اما ممکن است علت فقر نیز باشد»
قرار گرفتن در شرایط دشوار اقتصادی احساس بیارزشی القا میکند
او ادامه میدهد: «گاهی طرد اجتماعی نتیجه فقر است. در این صورت فقر میتواند فرد یا گروههای اجتماعی را در معرض طرد اجتماعی قرار دهد. وقتی فرد در شرایط اقتصادی دشواری قرار دارد و قادر به تامین نیازهای اولیه خود نیست، ممکن است احساس طرد یا بیارزشی کند.»
افراد فقیر از گروههای اجتماعی کنار گذاشته میشوند
این پژوهشگر اجتماعی میگوید: «در جوامع مختلف، افراد فقیر ممکن است از جنبههای اجتماعی مختلف مانند خانواده، دوستان و جامعه بزرگتر کنار گذاشته شوند. این طرد اجتماعی میتواند به دلایلی مانند دسترسی نداشتن به منابع، ننگ اجتماعی (در بسیاری از جوامع، فقر میتواند با شرم یا بیاحترامی همراه باشد که به طرد فرد از گروههای اجتماعی منجر میشود) و نبود فرصتهای شغلی رخ دهد.»
طرد اجتماعی فقر را تشدید میکند
او اضافه میکند: «گاهی هم طرد اجتماعی به عنوان علت فقر در نظر گرفته میشود. افراد طردشده از جامعه ممکن است دچار مشکلات اقتصادی شوند که باعث تشدید فقر میشود. این روند ممکن است به دلایلی نظیر کاهش فرصتها و بروز اختلالات روانشناختی در نتیجه فقر رخ دهد.»
فقر و طرد اجتماعی در چرخهای معیوب مانع مشارکت افراد در موقعیتهای اجتماعی و اقتصادی میشوند
فهیمه نظری بیان میکند: «وقتی فرد یا گروهی طرد میشود، دسترسی به منابع مالی، آموزشی، شغلی و اجتماعی محدود کاهش مییابد و این میتواند منجر به فقر بیشتر شود. همچنین طرد اجتماعی میتواند باعث بروز احساسات منفی مانند اضطراب، افسردگی، و بیارزشی شود. این مسائل فرد را از مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی باز میدارند.»
مسئولان باید به مشکلات قشرهای ضعیفتر جامعه توجه داشته باشند
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: «مسئولان اقتصادی ایران باید بدانند در این هیاهوهای اقتصادی، شرایط تورمی، ناترازی های انرژی و کمبود بودجه و… این قشرهای ضعیف جامعه هستند که بهراحتی فقیر میشوند. افزایش فقر میتواند بر مسائل و مشکلات جامعه بیفزاید و بهراحتی عواقب اجتماعی وخیمی از خود برجای بگذارد. بنابراین تنها راه باقیمانده انجام اقدامات جدی و عملی به منظور کاهش بیکاری، کنترل تورم و افزایش حمایتهای اجتماعی از قشرهای فقیر و ضعیف جامعه است.»
سیاستگذاری جامع و همهجانبه برای رفع فقر الزامی است
او در پایان توضیح میدهد: «برنامهریزان اقتصادی و سیاستگذاران اجتماعی در ایران باید سیاستهای اقتصادی را به گونهای تدوین کنند که دسترسی به فرصتهای شغلی مناسب برای تمام قشرهای جامعه فراهم شود و حمایتهای لازم از افراد کمدرآمد صورت گیرد. برنامههای آموزشی و مهارتآموزی برای افزایش توانمندی نیروی کار و کاهش وابستگی به مشاغل غیررسمی ضروری است. در نهایت، تنها با برنامهریزی جامع و اجرای سیاستهای موثر و مشارکت مردمی میتوان از گسترش فقر و افزایش طرد اجتماعی در کشور جلوگیری کرد.»