موضوعات داغ: # اسرائیل # قیمت خودرو # اقتصاد ایران # ارزش لیر # ترامپ # نیروگاه‌های برق‌آبی # اقتصاد ایران # ایران و آمریکا
سهراب دل‌انگیزان، اقتصاددان، در گفت‌وگو با «تجارت‌نیوز» درباره رابطه تورم بالا و بیکاری پایین در برخی استان‌ها توضیح می‌دهد:

تفاوت وزن مسکن در سبد خانوار، بر نرخ تورم استان‌ها تاثیر می گذارد/ نرخ فلاکت؛ یک شاخصی سیاسی است، نه علمی

نرخ تورم سالانه در برخی از استان‌های کشور، کمتر از متوسط کشوری است؛ در حالی که آنها از نظر بالاترین نرخ بیکاری در رده‌های نخست قرار دارند. سهراب دل‌انگیزان، اقتصاددان، در گفت‌وگو با «تجارت‌نیوز» توضیح داده است که آیا ممکن است فقر و بیکاری در این استان‌ها باعث کاهش تقاضا و تورم شده و در ادامه، همین موضوع به تعطیلی کسب و کارها و افزایش بیکاری دامن زده باشد؟

به گزارش تجارت نیوز، دو شاخص اقتصادی نرخ بیکاری و نرخ تورم که وضعیت معیشتی جامعه را نشان می‌دهند، در برخی استان‌ها در دو سوی طیف ایستاده‌اند؛ به گونه‌ای که نرخ تورم آنها کمتر از متوسط کشوری است اما در فهرست استان‌هایی با بیشترین نرخ بیکاری قرار دارند.

استان‌های کرمانشاه، لرستان، خوزستان و گلستان، هر یک به درجاتی در این دسته قرار می‌گیرند اما شرایط سیستان و بلوچستان در بین آنها ویژه است؛ چرا که این استان بر اساس آخرین گزارش‌های مرکز آمار، کمترین نرخ تورم سالانه و در مقابل، بیشترین نرخ بیکاری را در اختیار دارد.

نرخ تورم

برخی فعالان اجتماعی سیستان و بلوچستان، فقر و پایین بودن قدرت خرید مردم را عامل وضعیت نرخ تورم در این استان می‌دانند.

به طور کلی آیا ممکن است، چه در سیستان و بلوچستان و چه در استان‌های دیگری که وضعیت مشابهی دارند، فقر و بیکاری، باعث کاهش تقاضا و تورم شده و در ادامه، همین موضوع، به تعطیلی کسب و کارها و افزایش بیکاری دامن زده باشد؟

سهراب دل‌انگیزان، اقتصاددان، در گفت‌‌وگو با تجارت‌نیوز توضیح داده است که هر چند فقر می‌تواند یکی از عوامل کاهش شدت تقاضا و به دنبال آن تورم باشد، پاسخ این پرسش لزوما مثبت نیست. به اعتقاد او، ماهیت دو شاخص بیکاری و تورم با یکدیگر متفاوت است و عوامل مختلفی بر آنها اثر می‌گذارد؛ بر همین اساس «شاخص فلاکت» نیز که از ترکیب این دو به دست می‌آید، جنبه علمی ندارد.

متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

افزایش قیمت‌ها به طور متوسط در کل کشور تزریق می‌شود

*آقای دکتر، آیا ممکن است ارتباطی میان نرخ تورم پایین‌تر از متوسط کشوری و نرخ بیکاری بالا در برخی استان‌ها وجود داشته باشد؟

ممکن است در نگاه اول تصور شود حجم تقاضا در چنین استان‌هایی پایین است و به همین دلیل، فشار ناشی از این عامل روی تورم از بین رفته؛ در نتیجه روند شاخص نزولی شده است اما لزوما اینگونه نیست. البته در مواقعی فقر می‌تواند یکی از عوامل کاهش شدت تقاضا باشد ولی در حالت کلی، بازار همه استان‌ها با نوعی تعادل همراه است. به عبارت دیگر، افزایش قیمت‌ها به طور متوسط در کل کشور تزریق می‌شود. در نتیجه، بالا بودن حجم بیکاری و فقر در یک استان، نمی‌تواند دلیل قطعی برای پایین بود نرخ تورم باشد. از سوی دیگر، در برخی استان‌ها، هر دو شاخص نرخ بیکاری و تورم بالاست. در مواردی نیز رشد قیمت سبد مصرفی خانوارها، ممکن است فشار بیشتری به حوزه‌های واقعی اقتصاد وارد کند و حجم خرید را کاهش دهد. این موضوع می‌تواند به افزایش بیکاری منجر شود. در واقع در اینجا، روند صعودی نرخ تورم است که به افزایش نرخ بیکاری دامن زده. بنابراین حالت بر عکس آن، یعنی کاهش تقاضا و تورم، لزوما عاملی برای بالا رفتن نرخ بیکاری نیست.

تفاوت وزن مسکن و تفریحات در سبد خانوار، بر نرخ تورم استان‌ها موثر است

*پس چه عواملی باعث می‌شود میزان رشد قیمت‌ها در استان‌های مختلف یکسان نباشد؟

این موضوع چندین علت ممکن است داشته باشد. برای مثال، باید دید که مردم هر استان، سبد مصرفی خود را تا چه حد از محصولات داخلی همان منطقه و به چه میزان از استان‌های دیگر تامین می‌کنند. در واقع ممکن است دلیل پایین بودن نرخ تورم یک استان این باشد که بخش زیادی از کالاهای مصرفی شهروندان از داخل همان منطقه تامین می‌شود. مساله دیگر، وزنی است که بخش مسکن، در سبد خانوارهای هر استان دارد. این حوزه، در کل کشور، بخش بزرگی از هزینه‌ خانواده‌ها را که شامل حدود 35 درصد می‌شود، تشکیل می‌دهد. اما موضوع مسکن، تحت تاثیر عوامل محلی و منطقه‌ای نیز قرار دارد و ممکن است در یک استان خاص، افزایش قیمت چندانی نداشته باشد. مباحث مربوط به تفریحات، گردشگری و امور رفاهی، بخش دیگری است که سهم قابل توجهی از هزینه‌های سبد خانوار را به خود اختصاص می‌دهد. در عین حال، ممکن است در یک استان خاص شرایط به گونه دیگری باشد و شهروندان سهم اندکی از سبد مصرفی خود را به این بخش اختصاص دهند. موضوع خوراک و تغذیه نیز در این میان، اهمیت زیادی دارد؛ در حالی که اقتصاد بعضی استان‌ها مبتنی بر کشاورزی است و بخش زیادی از نیاز خانوارها از داخل تامین می‌شود. همه این موارد، ممکن است بر میزان رشد قیمت سبد مصرف‌کننده در استان‌های مختلف تاثیر بگذارد و باعث شود نرخ تورم در استانی کمتر از متوسط کشوری باشد.

نرخ فلاکت، شاخصی سیاسی و ژورنالیستی است

*در این میان موضوع دیگری هم وجود دارد که تحت تاثیر نوسانات نرخ تورم و بیکاری قرار می‌گیرد و آن هم شاخص فلاکت است. با توجه به این که هر یک از این دو مورد ممکن است به دلایلی کاهشی یا افزایشی شوند، ترکیب آنها تا چه می‌تواند معیار معتبری برای سنجش شرایط اقتصادی جامعه باشد؟

به طور کلی، شاخص فلاکت مبحثی سیاسی و ژورنالیستی است و جنبه علمی ندارد. پیشینه آن نیز به دهه ۹۰ میلادی بازمی‌گردد که بیل کلینتون، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا برای نخستین بار و با هدف شکست رقیب انتخاباتی خود، به این اصطلاح اشاره کرد. پژوهشگران در مطالعات علمی به شاخص فلاکت اشاره‌ای نمی‌کنند؛ چرا که ماهیت دو شاخص بیکاری و تورم با یکدیگر متفاوت است. شاخص نخست به حوزه حقیقی اقتصاد بازمی‌گردد و با مردم و جمعیت فعال و غیرفعال سر و کار دارد. در حالی که نرخ تورم، یک شاخص اسمی است که به نوسان قیمت‌ها مربوط می‌شود. ترکیب این دو مورد نمی‌تواند از جنبه ژورنالیستی فراتر برود. نکته مهم دیگر این است که تورم می‌تواند  عدد بزرگی باشد اما شاخص بیکاری خیر؛ به همین دلیل وزن آنها نیز در این ترکیب برابر نیست. به همین دلیل از جنبه علمی نمی‌‌توان به اصطلاح شاخص فلاکت استناد کرد و این اصطلاح تنها کاربرد سیاسی دارد.

برای اطلاعات بیشتر، دو گزارش 10 استان با کمترین و بیشترین نرخ تورم در بهمن 1403 و استان هایی با کمترین و بیشترین نرخ بیکاری را بخوانید.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی