ورشکستگی بانکها؛ یک آدرس اشتباهی
ورشکستگی بانکها این روزها بیشتر از هر زمان دیگری مطرح میشود و هر از گاهی هشداری در مورد ورشکستگی بانکها از سوی منتقدین شنیده میشود. در این میان اخبار غیررسمی هم داغ است و هر بار آرم یک بانک به تصویر اصلی این اخبار سنجاق میشود.
اما آیا میتوان بهطور قطع رای به ورشکستگی بانکها داد؟ حقیقت این است که تنها مرجع اعلام وضعیت بانکها، بانک مرکزی است که اطلاعات دقیقی از وضعیت بانکها دارد اما به دلایل امنیتی از فاش کردن اطلاعات دقیق امتناع میکند.
به همین جهت اطلاعات و آماری که در مورد وضعیت بانکها در کشور وجود دارد جسته و گریخته و در حد حدس و گمان است. بعید هم به نظر میرسد وضعیت بانکها از مبادی رسمی اعلام شود.
چرا که اعلام چنین آماری مشکلات را حادتر میکند و منطقی نیست که وضعیت بغرنج بانکها اعلام شود، به همین جهت نمیتوان در مورد وضعیت واقعی بانکها اطلاعات دقیق به دست آورد و بر اساس آن تحلیل ارائه داد.
ما فقط میدانیم که سیستم بانکی کشور مشکل دارد، اما نمیدانیم کدام بانک با مشکلات بیشتری دست به گریبان است و کدام بانک مشکلات کمتری دارد.
در مجموع و از روی قرائن و شواهد میتوان با قاطعیت گفت که بانکها به دلایلی همچون داراییهای سمی، بدهیهای معوق، ارائه تسهیلات بدون پشتوانه و… با مشکلاتی دست به گریبان هستند که نمیتوانند نرخ سود سپرده را پایین بیاورند.
این مسئله نشان میدهد که بانکها با کمبود نقدینگی مواجه هستند و برای حل موقتی مشکل نقدینگی، سود سپرده را پایین نمیآورند؛ این اقدام در کوتاهمدت کسری نقدینگی بانکها را کم میکند اما در بلندمدت کسری نقدینگی افزایش مییابد.
مانند بدهکاری که وام میگیرد تا در کوتاهمدت و مقطعی مشکل بدهکاری خود را رفع کند اما این اقدام در بلندمدت بر مشکلات وی میافزاید.
اینجاست که پرویز عقیلی مدیرعامل بانک خاورمیانه میگوید که «تعداد زیادی از بانکهای ایران یعنی حداقل نصفی از آنها باید طی 6 سال آینده متوقف یا ادغام شوند، به این دلیل که طی سالهای گذشته با ارائه وامهای بد، این بانکها نیاز به بهروزرسانی دارند.
طی سالهای گذشته بانکهای ایران تحت یک رقابت شدید، همواره بیشتر ازآنچه خودشان سود دریافت کنند، به سپردهگذاران سود دادهاند، آنها بهمنظور جذب سپردهگذار و در رقابت با سایر بانکها این کار را انجام میدهند که باعث ضرر هزاران میلیاردی آنها شده است.»
اما اظهار نظر در مورد توقف یا ادغام این تعداد از بانکها دقیق نیست، چرا که اطلاعاتی در مورد ابعاد مشکلات بانکها وجود ندارد و مشخص نیست کدام بانکها درگیرترند.
اما راهکار مشکلاتی که انگ ورشکستگی به بانکها میزند چیست؟ مشکلات برخی بانکها مقطعی و موقت هستند که در این شرایط بانک مرکزی بهعنوان آخرین مرجع قرضدهنده با در نظر گرفتن برخی جرائم مشکلات را حل میکند.
اما برخی بانکها که مشکلات شدیدتری دارند را میتوان با روش «گریز» حل کرد. طرحی که با ادغام بانکها، یا خرید یک بانک توسط بانک دیگر و یا حتی تصاحب مالکیت بانک توسط دولت قابل حل است.
این روشها به لحاظ تکنیکی در کشورهای دیگر تجربه شده و ایرادات آن استخراج شده است. اما از آنجایی که در ایران تجربه اجرای آن وجود ندارد، بانکها و در راس آن بانک مرکزی دست به عصا حرکت میکنند.
چرا که مقامات بهصورت عملی برخوردی با آن نداشتهاند، بهجز چند ادغام که از جزئیات آن اطلاعاتی وجود ندارد و حتی مشخص نیست که صوری بودهاند یا واقعی!
علیایحال تجربیات بانکهای دنیا در ورشکستگی بانکها پیش روست و راه حل وجود دارد اما از آنجایی که مقامات پولی از بانکها حمایت میکنند، اعلام ورشکستگی بانکها در کشور بسیار بعید به نظر میرسد. البته نمیتوان احتمال وقوع آن را در اقتصاد ایران صددرصد رد کرد، فرض محال، محال نیست.
نظرات