موضوعات داغ: # هوش مصنوعی # آمریکا # آب و هواشناسی # افزایش قیمت بنزین # تکنولوژی # جام جهانی # اصلاح قیمت بنزین # اقتصاد نفتی
«تجارت‌پلاس» گزارش می‌دهد:

قطر و معماری قدرت در قلب جغرافیایی کوچک

قطر و معماری قدرت در قلب جغرافیایی کوچک
هیچ متغیری به اندازه نفت و گاز، قطر را در جایگاه امروز قرار نداده است. قطر به‌ویژه در عرصه بازار گاز طبیعی مایع یا همان «ال‌ان‌جی» نقشی تعیین‌کننده ایفا کرده و ظرفیت بالای تولید و صادرات منبعی که در اختیار دارد، برای دوحه ثبات مالی و ارزی به ارمغان آورده است.

به گزارش تجارت نیوز، قطر با جغرافیایی کوچک اما استراتژیک، در طول دو دهه گذشته به یکی از نمونه‌های شاخص در جهان تبدیل شده؛ گزاره‌ای که نشان می‌دهد چگونه کشوری با وسعت محدود و جمعیتی اندک این پتانسیل را دارد تا فراتر از وزن ژئوپلتیکی و جمیعتی‌اش پروژه‌ها و مطالبات خود را اجرایی کند. این کشور به واسطه دارا بودن ذخایر عظیم گاز طبیعی مایع در ردیف قدرت‌های انرژی جهان قرار گرفته و از همین‌رو دیگر تنها صادرکننده گاز نیست. این بازیگر با استفاده از درآمدهای کلان انرژی و با پیگیری سیاست‌های بلندمدت، توانسته تصویری چندلایه برای خود بسازد؛ تصویری که شامل ستون‌های سخت و نرم قدرت، توانایی‌های گسترده در حوزه فناوری و علوم شناختی است. این ترکیب به دوحه این امکان را داده که در سطح منطقه‌ای و حتی جهانی به عنوان بازیگری اثرگذار ظاهر شود. حال پرسش اصلی این است که این مدل تا چه اندازه پایدار خواهد بود و چه تناقض‌هایی در دل خود دارد.

انرژی؛ ستونی استوار اما شکننده!

هیچ متغیری به اندازه نفت و گاز، قطر را در جایگاه امروز قرار نداده است. قطر به‌ویژه در عرصه بازار گاز طبیعی مایع یا همان «ال‌ان‌جی» نقشی تعیین‌کننده ایفا کرده و ظرفیت بالای تولید و صادرات منبعی که در اختیار دارد، برای دوحه ثبات مالی و ارزی به ارمغان آورده است.

همزمان بانک مرکزی قطر ذخایر ارزی قابل توجهی در اختیار دارد و ریال این کشور سال‌هاست در برابر دلار آمریکا با نرخ ثابت نگه داشته شده است. از همین‌رو می‌توان گفت درآمدهای ناشی از گاز، پشتوانه اصلی بودجه دولت، پروژه‌های زیربنایی و صندوق‌های سرمایه‌گذاری خارجی این بازیگر است. اما این ستون سخت، که ظاهرش باثبات جلوه می‌کند، در بطن خود لرزان و شکننده است.

تحولات بازار جهانی انرژی در سال‌های اخیر نشان داده که هیچ کشوری نمی‌تواند تنها بر صادرات هیدروکربن تکیه کند. آمریکا و استرالیا به رقبای جدی قطر در بازار گاز مایع طبیعی تبدیل شده‌اند و اروپا پس از جنگ اوکراین، در حالی که وابستگی بیشتری به گاز قطر پیدا کرده، همزمان سیاست تنوع‌بخشی به منابع انرژی و حرکت به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر را در دستور کار قرار داده است. بنابراین، هرچند صادرات گاز قطر امروز برای بسیاری از کشورها حیاتی است، فردا می‌تواند با کاهش تقاضا یا سقوط قیمت‌ها به پاشنه آشیل دوحه تبدیل شود. فطر به‌خوبی این واقعیت را درک کرده و به همین دلیل تلاش دارد تا بخش بزرگی از درآمدهای خود را از حوزه انرژی به عرصه‌های دیگر منتقل کند.

قدرت نرم؛ روایت‌سازی با تکیه بر فرهنگ و علم

قطر از همان ابتدای مسیر توسعه خود دریافت که دستیابی به قدرت در جهان معاصر تنها در لوله‌های گاز و ترازنامه‌های مالی خلاصه نمی‌شود. بالاخص در دنیایی که تصویر بین‌المللی، اعتبار فرهنگی و توان روایت‌سازی نیز بخشی جدایی‌ناپذیر از معادله قدرت محسوب می‌شوند. به همین دلیل، دوحه بخش قابل توجهی از درآمدهای انرژی را صرف ساختن چهره‌ای جدید از خود کرده که در قالبش متغیرهایی چون ورزش، فرهنگ و رسانه به ابزارهای دیپلماسی تبدیل شده‌اند. در همین راستا برگزاری جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ مهم‌ترین نماد این سیاست است. کشوری با جمعیتی کوچک و شرایط اقلیمی سخت توانست بزرگ‌ترین رویداد ورزشی جهان را میزبانی کند. این میزبانی نه‌تنها نیازمند ساخت استادیوم‌های پیشرفته و زیرساخت‌های حمل‌ونقل مدرن بود، بلکه فرصتی برای ترسیم روایتی جدید از قطر به جهان ایجاد کرد: کشوری که کوچک است اما توانایی دارد در سطحی جهانی عمل کند. به بیانی بهتر جام جهانی، قطر را از صادرکننده گاز به مرکز توجه رسانه‌های بین‌المللی در حوزه قدرت نرم بدل کرد.

اما سرمایه‌گذاری قطر در حوزه ورزش به جام جهانی محدود نشد. مالکیت باشگاه پاری‌سن‌ژرمن فرانسه و حمایت‌های مالی از مسابقات معتبر اروپایی بخشی از سیاست قطر برای تبدیل ورزش به زبان مشترک دیپلماسی است.

در کنار ورزش، فرهنگ نیز جایگاهی ویژه در سیاست این بازیگر دارد. موزه ملی قطر و موزه هنر اسلامی نه فقط مراکز فرهنگی، بلکه به سان بیانیه‌هایی سیاسی هستند. این نهادها نشان می‌دهند قطر می‌خواهد خود را به‌عنوان کشوری مدرن و در عین حال فرهنگی معرفی کند. جشنواره فیلم دوحه، حمایت از موسیقی، تئاتر و ساخت روستای فرهنگی کاتارا نیز ادامه همین راهبردند و در همین قالب تبیین می‌شوند.

در نهایت رسانه، سومین ضلع قدرت نرم قطر به حساب می‌آید. شبکه الجزیره از دهه ۱۹۹۰ تاکنون روایت‌های تازه‌ای از تحولات خاورمیانه عرضه کرده و تللاش داشته و دارد تا تصویر قطر را به‌عنوان کشوری پیش‌رو در عرصه رسانه تثبیت کند. همزمان شهر رسانه‌ای قطر هم برای تکمیل این پروژه تعریف شده تا بستری برای تولید محتوای بین‌المللی فراهم کند.

این اهرم‌ها به دوحه قدرتی بخشیده که فراتر از جغرافیا و جمیعت، در عرصه بین‌المللی میدان‌داری کند. البته تناقض‌ها هم کم نیستند. شرایط کارگران مهاجر و محدودیت‌های اجتماعی در داخل بارها به بهانه‌ای برای نقد قدرت نرم قطر تبدیل شده‌اند. از همین‌رو می‌توان گفت این تضاد میان تصویر خارجی و واقعیت داخلی، همواره قدرت نرم دوحه را شکننده نگه می‌دارد.

اقتصاد قطر

دیپلماسی مالی؛ سرمایه‌گذاری برای نفوذ

قطر از مدت‌ها پیش دریافت که آینده را نمی‌توان تنها با تکیه بر انرژی تضمین کرد. صندوق سرمایه‌گذاری دولتی این کشور (QIA)، ابزاری شد برای تبدیل درآمدهای گاز به نفوذ سیاسی و اقتصادی در جهان. این صندوق با دارایی‌هایی که ارزش آنها به بیش از نیم تریلیون دلار می‌رسد، در بخش‌های مختلفی سرمایه‌گذاری کرده؛ از برج‌ها و شرکت‌های خدماتی در لندن گرفته تا سهام صنایع لوکس فرانسه و شرکت‌های فناوری در آمریکا.

این سرمایه‌گذاری‌ها کارکردی دوگانه دارند. از یک‌سو به قطر کمک می‌کنند که ثروتش را از بازار پرنوسان انرژی دور کند و به دارایی‌های متنوع جهانی تبدیل سازد. از سوی دیگر، این سرمایه‌ها نفوذ سیاسی دوحه را برجسته‌تر می‌سازند. از همین رو وقتی کشوری می‌داند قطر مالک بخشی از زیرساخت‌های حیاتی یا سهام شرکت‌های بزرگ است، به‌ناچار ملاحظاتی در سیاست خارجی خود نسبت به دوحه تعریف خواهند کرد. بدین‌ترتیب، قطر با پولی که از انرژی به دست آورده، شبکه‌ای از روابط و نفوذ در سراسر جهان ساخته است.

با این حال، این ستون نیز بدون ریسک نیست. جهانی که در آن تحریم‌های اقتصادی و مصادره دارایی‌ها به سلاح سیاسی بدل شده، محدودیت‌های احتمالی می‌تواند به تهدیدی بالقوه علیه سرمایه‌های خارجی قطر بدل شود. به بیانی دیگر، وقوع هر بحرانی میان دوحه و قدرت‌های بزرگ ممکن است دارایی‌های میلیاردی این کشور را در معرض خطر جدی قرار دهد. به همین دلیل این بازیگر کوچک حاشیه خلیج فارس همچنان سرمایه‌گذاری جهانی را به‌عنوان بیمه‌نامه‌ای در برابر آینده‌ای نامعلوم می‌بیند.

سرمایه‌گذاری برای فردا

قطر به‌خوبی می‌داند که انرژی پایان‌پذیر است و برای بقا باید به اقتصاد دانش‌بنیان تکیه کند. به همین دلیل، شهر آموزش یا Education City ساخته شد؛ مجموعه‌ای که شعب دانشگاه‌های معتبر جهان را در خود جای داده است. دانشگاه‌هایی چون کارنگی ملون، جرج‌تاون و نورث‌وسترن در دوحه مستقر هستند و نسل جدیدی از متخصصان را تربیت می‌کنند.

علاوه بر آموزش، مراکز پژوهشی مانند Qatar Computing Research Institute در حوزه‌هایی چون هوش مصنوعی، داده‌های بزرگ و امنیت سایبری فعال‌اند. سرمایه‌گذاری در استارتاپ‌ها و فناوری‌های نو، حمایت از کارآفرینی و ایجاد شهرهای هوشمند بخشی دیگری از تلاش قطر برای تبدیل شدن به قطب نوآوری در منطقه به حساب می‌آیند.

با این ‌حال، این ستون نیز چالش‌های خاص خود را دارد. ترکیب جمعیتی قطر به گونه‌ای است که بیش از ۹۰ درصد ساکنان این کشور مهاجرند. این بدان معناست که تربیت و حفظ نیروی انسانی بومی دشوار است. بسیاری از دانش‌آموختگان خارجی پس از پایان تحصیل کشور را ترک می‌کنند و اقتصاد دانش بنیان قطر به نیروی کار مهاجر وابسته می‌ماند. اگر دوحه نتواند سیاست‌های آموزشی و اجتماعی عمیق‌تری برای پرورش سرمایه انسانی بومی تدوین کند، این ستون در بلندمدت پایدار نخواهد ماند.

تناقض در دل موفقیت

هر چهار ستون اقتصاد قطر، در کنار دستاوردهایشان، با تناقض‌ها و ریسک‌های بزرگی روبه‌رو هستند. انرژی اگرچه منبع اصلی ثروت است، اما وابستگی بیش‌ازحد به آن اقتصاد را آسیب‌پذیر می‌کند. قدرت نرم در عرصه جهانی درخشان است، اما با واقعیت‌های داخلی در تضاد قرار دارد. دیپلماسی مالی شبکه‌ای از نفوذ برای قطر ساخته، اما در برابر بحران‌های سیاسی جهانی شکننده است. اقتصاد دانش‌بنیان نیز اگرچه آینده‌نگرانه است، اما بدون سرمایه انسانی بومی نمی‌تواند پایدار بماند.

بحران محاصره سال ۲۰۱۷ نشان داد که قطر تا چه اندازه در برابر تحولات ژئوپلیتیک آسیب‌پذیر است. انسداد مرزها و آسمان کشور برای ماه‌ها اقتصاد دوحه را به چالش کشید. هرچند قطر با اتکا به ترکیه و ایران توانست بحران را مدیریت کند، اما این تجربه یادآوری کرد که موقعیت ژئوپلیتیکی این کشور تهدیدی دائمی است. وابستگی غذایی نیز همچنان یک معضل اساسی است؛ بالاخص آن که بیش از ۸۰ درصد نیاز غذایی از خارج تامین می‌شود و پروژه‌های کشاورزی داخلی نمی‌توانند پاسخگوی جمعیت رو به رشد باشند.

آینده قطر در گذار اقتصادی

قطر امروز تصویری دوگانه از خود ترسیم کرده است. از یک‌سو شاهد کشوری هستیم کوچک اما قدرتمند که توانسته با تکیه بر متغیرهایی چون انرژی، ورزش، فرهنگ، سرمایه‌گذاری مالی و آموزش جهانی جایگاهی فراتر از وسعتش بیابد. از سوی دیگر، قطر بازیگری است که سایه‌ای از شکنندگی بر دستاوردهایش سنگینی می‌کند.

در این میان پرسش این است که آیا قطر می‌تواند گذار اقتصادی خود را با لحاظ کردن چالش‌های حاکم تکمیل کند و از وابستگی به انرژی فاصله بگیرد یا نه. آینده قطر نه تنها به حجم ذخایر گاز آن، بلکه به توانایی‌اش در تبدیل درآمدهای انرژی به سرمایه‌های پایدار بستگی دارد. اگر دوحه بتواند اقتصاد دانش‌بنیان را تقویت کند، قدرت نرم خود را با اصلاحات اجتماعی پایدار بازتعریف کرده و دیپلماسی مالی‌اش را در برابر بحران‌های جهانی مقاوم سازد، این پتانسیل و توان را خواهد داشت تا در دهه‌های آینده به مرکز ثقل فرهنگی، مالی و دانشی منطقه تبدیل شود. اگر این گذار محقق نشود، قطر همچنان در همان چرخه‌ای باقی خواهد ماند که بسیاری از کشورهای نفت‌خیز گرفتار آن بوده‌اند: چرخه وابستگی به منابع پایان‌پذیر.

اقتصاد قطر

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی