کد مطلب: ۶۵۸۶۹۱

تجارت‌نیوز گزارش می‌دهد:

چرا وعده ورود استارتاپ‌ها به بورس محقق نمی‌شود؟

چرا وعده ورود استارتاپ‌ها به بورس محقق نمی‌شود؟

یک کارشناس معتقد است که به دلیل نگاه سنتی فعالان بازار سرمایه؛ استارتاپ‌ها باید با فرایند ویژه‌ای وارد بورس شوند که برای کسب‌وکارهای نوآورانه شیوه‌های منسوخ و قدیمی است.

به گزارش تجارت‌نیوز ، وعده ورود استارتاپ‌ها به حوزه بورس مدت‌ها است که از سوی مسئولان بازار سرمایه عنوان می‌شود. با این حال اما هنوز هیچکدام از شرکت‌های استارتاپی نتوانستند وارد بازار سرمایه شوند. فقط تپسی در ماه گذشته ارزشگذاری شده‌است. با نیما نامداری کارشناس اقتصادی و مدیرعامل استارتاپ کارنامه در درباره چرایی و دلایل تاخیر ورود استارتاپ‌ها به بازار سرمایه گفتگو کردیم.

استارتاپ‌ها با دیگر شرکت‌های بورسی تفاوتی دارند؟

_تفاوت استارتاپ با دیگر شرکت‌هایی که وارد بورس می‌شوند چیست و چرا شرکت‌هایی چون اسنپ و دیجی‌کالا به راحتی نمی‌توانند وارد بازار سرمایه شوند؟

نامداری: استارتاپ به کسب‌و‌کاری گفته می‌شود که اول در بدو راه‌اندازی مبتنی بر یک نوآوری باشد و دوم امکان رشد سریع داشته باشد. به این معنا که وقتی کسب‌وکاری شکل می‌گیرد و سرمایه‌گذاری اولیه انجام می‌شود، اگر آن نوآوری با واکنش مثبت بازار روبه رو شد، رشد آن شتاب می‌گیرد. این شتاب در رشد، مستلزم خرید ماشین‌آلات و‌ استخدام افراد نیست. برخلاف یک کارخانه که برای رشد آن باید زمین جدید و ماشین‌آلات خرید یا نیروی جدید استخدام کرد. به صورتی که حتی اگر تقاضا در بازار باشد صاحب کارخانه نمی‌تواند عرضه خود را افزایش بدهد.

اما راجع به استارتاپ‌ها مساله متفاوت است. زمانی که مردم از اسنپ یا دیجی‌کالا استفاده می‌کنند این شرکت‌ها نیاز ندارند برای رشد خود تولید خود را افزایش بدهد یا مواد خام و کارگران خود را زیاد کند. با سرعت بالایی در عرضه خدمات می‌تواند پیشرفت کنند، بدون آنکه مواد اولیه خود را افزایش بدهند.

اگر اسنپ و دیجی‌کالا را کنار بگذاریم، هنوز هم می‌شود با سرمایه‌گذاری در مابقی استارتاپ‌ها رشد تصاعدی پیدا کنند. استارتاپ‌ها می‌توانند با سود و رشد از طریق ارزش‌آفرینی حتی برای مشتری هم رشد ایجاد کنند.

بحث ورود استارتاپ‌ها به بورس، از جهاتی بحث اشتباه و غلطی است. اینکه سازمان بورس تصور می‌کند استارتاپ‌ها باید در فرایند ویژ‌ه‌ای وارد بورس شوند، اشتباه است. چرا که استارتاپ‌ها نیز مانند دیگر شرکت‌ها سهام‌داران و ساختار خود را دارند. سودی ایجاد می‌کنند و مدل کسب‌وکار خاص خودشان را دارند و باید مانند باقی شرکت‌ها با روال عادی حرکت کنند. استارتاپ‌ها باید مانند دیگر شرکت‌ها ارزشگذاری شده و وارد بورس شوند.

سازمان بورس نگاه سنتی به استارتاپ‌ها دارد؟

_آیا به نظر شما این برخورد ناشی از نگاه سنتی بازار سرمایه است؟ باید چه ظرفیتی ایجاد شود تا بورس نیز دید متفاوت و به روز شده‌ای نسبت به این حوزه داشته باشد؟

نامداری: دو مساله وجود دارد که باید آنها را مجزا از یکدیگر دید. بازار سرمایه چون استارتاپ‌ها را نمی‌شناسد تصور می‌کند این شرکت‌ها با ریسک‌هایی از حیث فنی روبرو هستند. یعنی چون ماشین‌آلات، ساختمان و مواردی از این قبیل ندارند، این پرسش برایش شکل می‌گیرد که از کجا معلوم که سهام آن‌ها رشد مداوم داشته باشد. به عنوان مثال وقتی شما یک کارخانه را وارد بورس ‌می‌کنید، خیلی‌ها فکر می‌کنند اگر ورشکست هم بشود، با فروختن ماشین‌آلات و زمین می‌تواند بدهی خود را بازگرداند. اما استارتاپ‌ها چنین امکانی را ندارند.

این تحلیل از جهتی درست است، چون تحلیل مبتنی بر ریسک است، اما همانطور که شما هم اشاره کردید چون نگاه فعالان بازار سرمایه و بورس، نگاهی سنتی و قدیمی است، در تحلیل این موضوع به شیوه‌های منسوخ و قدیمی نگاه می‌کنند.

به‌نظر می‌رسد که بازار سرمایه ما هنوز ارزش‌گذاری کسب‌و‌کارهای مبتنی بر دانش و فناوری را یاد نگرفته‌. در نتیجه اکنون دچار نوعی سوگیری شده است. به عنوان مثال شما در حال حاضر در ایران انبوهی کسب‌وکار می‌بینید، مثل خودروسازها که صدها یا هزاران میلیارد تومان بدهی دارند. به شدت شرکت‌های زیان‌دهی هستند. ولی در بازار سرمابه ما عرضه شده‌اند و خیلی هم طرفدار دارند. حالا چرا باید سهام شرکتی را خرید که اساسا زیان‌ده است؟

کافه بازار و دیوار که حاشیه سودهای بسیار خوبی داشتند و به طور مستمر سود به سهام‌دارانشان می‌دهند، چرا نباید به بازار سرمایه ورود کنند؟ عقل سرمایه‌گذار می‌گوید که کافه بازار خیلی ارزشمندتر از سایپا یا ایران‌خودرو است. نگاه سنتی و نگاه دارایی‌محور اما بین این دو فرق قائل می‌شود و سهام خودروسازان را بهتر می‌بیند. در همه‌جای دنیا این قضیه برعکس است. از ۱۰ شرکت بزرگ در بورس‌های دنیا، شش شرکت، شرکت‌های فناوری هستند.

_دولت‌ها نیز در این نگاه سهیم هستند…

نامداری: بله؛ دغدغه دوم، دولت به معنی عام است، یعنی دغدغه‌هایی که بیشتر شرکت‌های استارتاپی دارند رگولاتوری است. چرا که در دولت به معنای عام نوعی بی‌اعتمادی به استارتاپ‌ها وجود دارد و خیلی از عرضه سهام‌ آن‌ها به بازار سرمایه استقبال نمی‌شود.

ماجرا شفافیت مالی است؟

_در کنار مسائلی که اشاره کردید برخی معتقدند که شرکت‌های استارتاپی به دلیل نبود شفافیت مالی وارد بورس نمی‌شوند، تظر شما در این‌باره چیست؟

نامداری: بسیاری از شرکت‌ها و کسب‌وکارهای دولتی و خصوصی ناشفاف هستند. متاسفانه شفافیت دارایی مساله خیلی مهمی برای بازار سرمایه کشور نیست. با این حال استارتاپ‌هایی که بنده می‌شناسم، عمدتا از حیث تمییز بودن و شفافیت دارایی و صورت‌های مالی و همچنین اطلاع‌رسانی درست به ذی‌نفعان و غیره، به مراتب خیلی بهتر از شرکت‌های بازار سرمایه عمل می‌کنند.

حتی در برخی موارد از سطح ایران هم بالاتر عمل می‌کنند. چرا که سرمایه‌گذار خصوصی داشتند، سرمایه‌گذاری که ریز به ریز هزینه‌ها را کنترل می‌کند و برایش مهم است که سرمایه‌گذاری که کرده، سودی داشته‌باشد. شرکت‌های استارتاپی همواره تلاش می‌کنند که ساختار مالی درست و شفافی داشته‌باشند.

به گزارش تجارت‌نیوز؛ با تحلیل‌های کارشناسان این حوزه به نظر می‌رسد که ورود استارتاپ‌ها به بورس و فرابورس می‌تواند اتفاق خوبی باشد چرا که می‌تواند این سیگنال را به کارآفرینان کشور بدهد که مجموعه‌های استارتاپی دیگر به رسمیت شناخته شده‌اند و بازار سرمایه آن‌ها را می‌پذیرد. در عین حال بازار سرمایه نیز باید نگاه خود به کسب‌وکارها را به روز کرده و با حمایت دولت‌ها زمینه را برای این سبک فعالیت اقتصادی فراهم کنند.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.