این که نرخ واقعی خط فقر را پنهان کنیم، مشکلی را حل نمی کند. مردم هر روز قیمت اقلام مختلف را لمس می کنند؛ در سوپرمارکت،اجاره خانه، خرید اقلام مختلف و حتی هزینه تحصیل فرزندانشان. آنچه مردم میبینند و تجربه میکنند، با آنچه دولت در آمار رسمی اعلام میکند، تفاوتی فاحش دارد. وقتی دولت از کاهش تورم یا بهبود وضعیت معیشتی سخن میگوید اما مردم در سفرههای خود کوچکتر شدن نان و حذف گوشت و میوهها را حس میکنند، شکاف میان واقعیت و روایت رسمیتر میشود.بسیاری از خانوادهها ناچار شدهاند از خرید اقلام ضروری صرف نظر کنند. امروز دیگر حذف تفریحات یا کالاهای لوکس بحثی عجیب نیست
تورم نقطهبهنقطه مهرماه امسال به 48.6 درصد رسید؛ این فشار اقتصادی با عدم اصلاح فوری دستمزدها، فاصله طبقاتی را عمیقتر کرده و اقتصاد را به سمت بحران تقاضای مؤثر سوق میدهد.
بر اساس پیشبینی بانک جهانی، 2.5 میلیون نفر تا پایان سال 2025 به جمعیت فقیر اضافه میشوند و نسبت جمعیت زیر خط فقر درآمد 8.30 دلاری به 35.4 درصد میرسد. همچنین با فرض تداوم روند کنونی، در سال 2026 حدود سه میلیون نفر دیگر به زیر خط فقر میروند و نرخ فقر در ایران به 38.8 درصد افزایش پیدا میکند.
ادعای عجیب دولت مبنی بر بینیازی خانوارهای ساکن تهران با درآمد ماهانه ۳۰ میلیون تومان از دریافت یارانه، در حالی بیان شده که دادههای رسمی از وخامت شدید وضعیت فقر در ایران حکایت دارد.
با افزایش هزینه سبد معیشت خانوادههای تهرانی به بیش از ۴۰میلیون تومان، تعیین درآمد ۳۰میلیون تومانی بهعنوان معیار حذف یارانه، بیانگر فاصله تصمیمهای اقتصادی دولت از واقعیتهای معیشتی مردم است.
در حال حاضر ۴۰ میلیون تومان هم برای گذران امور یک خانواده ۳ یا ۴ نفره کم است! اصلاً هزینههای آموزش و مسکن و پوشاک را در نظر گرفتهاند؟ اگر یک عضو خانواده مریض شود چطور؟ سال قبل هزینه خوراک به تنهایی برای هر فرد بیش از ۶ میلیون تومان بود و الان از ۱۰ میلیون تومان هم بیشتر شده.
سخنگوی دولت گفت: در سال ۱۴۰۳، به ازای هر فرد ۶ میلیون و ۱۲۸ هزار و ۷۳۹ تومان برآورد شده است. سیاستهایی که دولت اختیار میکند مثل کفِ حقوق در راستای پوشش دادن این موضوع است، اما دولت با صراحت اعلام میکند که تورم بالاست و آن را انکار نمیکنیم و عامل اصلی آن تحریمهایی است که فشار مستقیم بر معیشت مردم وارد کرده است.
خانوادههای کارگری برای زنده ماندن و بقا به ۵۰ میلیون تومان درآمد ماهانه نیاز دارند؛ غیر از این باشد، باید با یارانه و کالابرگ امور زندگی را مدیریت کنند؛ چرا کارگری که متخصص و باسابقه است و از قضا در آستانه بازنشستگیست در اکثر موارد نصف این رقم هم درآمد ندارد؟
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، نرخ فقر در ایران در سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۳، در حدود ۳۰ درصد تثبیت شده و این مسئله بدان معناست که ۲۵ تا ۲۶ میلیون نفر از مردم ایران، زیر خط فقر قرار دارند. این در حالیست که برخی منابع غیررسمی و بینالمللی تاکید دارند که با وضعیت کنونی، حدودا ۸۰ درصد از مردم ایران بهنوعی با چالش فقر دستبهگریبان هستند.
وزارت رفاه در گزارشی با عنوان «چهره سالمندی در ایران: وضع موجود، چالشها و سیاستها» به بررسی وضعیت جمعیتی و معیشتی سالمندان کشور (افراد بالای ۶۵ سال) پرداخته است.
به گفته یک اقتصاددان «نرخ تورم امروز یکی از معضلات اقتصاد کشور بوده که روز به روز سفره خانوار ایرانی را کوچکتر میکند و سطح زندگی را در کشور کاهش میدهد.