ارزشگذاری اقتصادی منابع طبیعی راهی برای نجات زمین
زمانی که هوای پاک برای تنفس وجود نداشته باشد، آبی سالم برای آشامیدن و مواد غذایی فاقد آلودگی برای خوردن در دسترس نباشد، دیگر اینکه قیمت نفت چقدر شده است، شاخص بورس چه وضعیتی دارد، سرمایهگذاری در مسکن چه میزان عایدی دارد و… چه اهمیتی خواهد داشت؟ در چنین شرایطی تنها زندگی و زندهماندن است
زمانی که هوای پاک برای تنفس وجود نداشته باشد، آبی سالم برای آشامیدن و مواد غذایی فاقد آلودگی برای خوردن در دسترس نباشد، دیگر اینکه قیمت نفت چقدر شده است، شاخص بورس چه وضعیتی دارد، سرمایهگذاری در مسکن چه میزان عایدی دارد و… چه اهمیتی خواهد داشت؟ در چنین شرایطی تنها زندگی و زندهماندن است که هدف اقتصادها خواهد شد.
چرخه باطل اقتصادها
منابع طبیعی که حیات ما به حیاتشان وابسته است، روزبهروز بیشتر از بین میروند و این میتواند مهمترین مسئله هر اقتصاد و کل دنیا باشد. گرمشدن کرهزمین، ازبینرفتن جنگلها، آلودگی آبها، انقراض گونههای جانوری و نظایر آن، بحرانهایی است که اگر برای آنها فکری اندیشیده نشود، کمکم اقتصاد را وارد یک لوپ میکند که در آن صورت خروج از آن بسیار دشوار و حتی غیرممکن خواهد بود.
منابع طبیعی روزبهروز از بین میروند و این میتواند مهمترین مسئله دنیا باشد.
مشکلات منابع طبیعی طیف وسیعی دارند، از مشکلات نسبتا کوچک محلی گرفته تا مشکلات بزرگ ملی و معضلات جهانی . هدف از این مقاله بررسی رویکردها و روشهایی است که بهوسیله آنها میتوان محیطزیست و منابع طبیعی را حفاظت کرد و برای آیندگان به میراث گذاشت.
تضاد منافع از مشکلات منابع طبیعی
یکی از مشکلاتی که در تحقیق درباره منابع طبیعی وجود دارد، تضاد بین اهداف گروههای مختلف جامعه است. بهطور مثال ممکن است که یک اقتصاد محلی و یا منطقهای حول استفاده از یک منبع طبیعی چون تالاب شکل گرفته باشد، برای این افراد، تالاب منبع درآمد است و برای گذران زندگی به آن نیاز دارند اما گروههایی دیگری وجود دارند که از تالاب کسب درآمد نمیکنند اما بهعنوان یک منبع ارزشمند ، تلاش میکنند که آن را حفظ کنند.
هر بنگاه اقتصادی، بیشتر از زمین پاک به انرژی ارزان علاقه دارد.
یکی از کارهایی که در این شرایط میتوان انجام داد، بررسی این موضوع است که موجودبودن منبعطبیعی موردنظر، چه تاثیری بر اقتصاد منطقهای خواهد داشت. این مسئله را هم میتوان در سطح خرد و هم در سطح کلان بررسی کرد. بهطور مثال با اندازهگیری واکنش شرکتها، کارکنانشان و مصرفکنندهها به تغییر نرخ بهرهبرداری میشود این موضوع را در سطح خرد بررسی کرد و یا در سطح کلان میتوان نشان داد که تغییر نرخ بهرهبرداری در اقتصاد ملی چه تاثیری بر روی تقاضا برای منبع میگذارد.
اقتصاد دستوری یا حقیقی؟
مشکل دیگری که در مورد منابع طبیعی وجود دارد، تفاوت میان مطالب حقیقی و قضاوت دستوری است. اقتصاد حقیقی میخواهد به این سوال پاسخ دهد که در یک بازه زمانی مشخص با توجه به اتفاقاتی که در استفاده یک منبع به وجود آمده، عکسالعمل عاملین اقتصادی به آن چه بوده است؟ بهطور مثال در اقتصاد حقیقی نرخ تغییرات قیمت الوار را در چند دهه بررسی میکنیم و یا نرخ رشد استخراج ذخایر معدنی در طی قرن گذشته موردمطالعه قرار میگیرد.
اما در اقتصاد دستوری بررسی میشود که افراد چه باید بکنند؟ بهطور مثال اقتصاددانان توصیه میکنند که تنها یک سری محصولات خاص کشت شود و یا سیاستهایی معین را برای کاهش فرسایش خاک وضع میکنند. در این حالت از اقتصاد دستوری استفادهشده است. برای بهبود مدیریت منابع طبیعی لازم است که از هر دو نوع اقتصاد استفاده شود.
توسعه پایدار و بهجا گذاشتن میراثی پربار برای آیندگان
نکتهای که وجود دارد، این است که در استفاده از منابع طبیعی باید رویکرد توسعه پایدار در نظر گرفته شود. منظور از توسعه پایدار این است که ما بهصورت بهینه از منابع موجود استفاده کنیم و آن را برای نسلهای آینده حفظ کنیم. در توسعه پایدار وضعیت اقتصادی، اجتماعی، اکولوژیکی و زیستمحیطی و فرهنگی بهبود پیدا میکند و آیندگان میراثی نابودشده و رو به اضمحلال را از ما به ارث نمیبرند.
منظور از توسعه پایدار این است که ما بهصورت بهینه از منابع موجود استفاده کنیم و آن را برای نسلهای آینده حفظ کنیم.
در توسعه پایدار ما از منابع بهنوعی استفاده میکنیم که به مصرف و تولید نسلهای آینده خسارتی وارد نکنیم، چراکه واردکردن خسارت به منابع طبیعی و زیستمحیطی هزینههای اجتماعی دارد و این هزینهها باعث کاهش رفاه میشوند. در اقتصاد برای حل این مشکل از روشهای ارزشگذاری منابع زیستمحیطی استفاده میشود. بهوسیله این روشها میتوان خسارات ناشی از مصرف و تولید ناپایدار را تخمین زد و با واردکردن این هزینهها در محاسباتِ سود و زیان بنگاههای اقتصادی، هزینههای زیستمحیطی را درونی کرد.
آثار بیرونی مثبت و منفی
بازار زمانی که نتواند هزینهها و مزایای مربوط به مبادله یک کالا را نشان دهد، دچار شکست میشود. منظور از شکست، ناتوانی بازار در تعیین قیمت و ارزشگذاری است. ضعف یا نبود حقوق مالکیت، کالاهای عمومی و عوامل خارجی ازجمله مواردی هستند که مکانیسم بازار را با مشکل روبهرو میکنند. عوامل خارجی یکی از مهمترین مواردی هستند که باعث شکست بازار میشوند. اگر عوامل خارجی برای یک بنگاه هزینه تولید کنند، آن را اثر خارجی منفی و اگر منفعت به وجود بیاورند، اثر خارجی مثبت مینامند.
بهطور مثال زمانی که نیروی کار در یک واحد تولیدی آموزش میبیند و سپس به واحد دیگر تولیدی منتقل میشود، دانش و مهارتهایی که از پیش آموخته است نیز با او به واحد تولیدی جدید منتقل میشود که این یک اثر خارجی مثبت برای این واحد بهحساب میآید. مواد و آلایندههایی که از یک کارخانه به رودخانه یا دریا منتقل میشوند، از آثار خارجی منفی بهحساب میآیند.
ما با زمین چه کردیم؟
زمانی که در دنیا مصرف و یا تولید ناپایدار میشود، اثرات خارجی منفی بسیاری بر محیطزیست باقی میگذارد. صدماتی که بارانهای اسیدی به جنگلها و تولیدات جنگلی وارد میکنند، گرمشدن مداوم کرهزمین به دلیل انتشار گازهای گلخانهای، حوادث ناشی از راکتورهای اتمی و صدمات و اثری که بر روی سلامت انسانها میگذارند، اثرات کوتاهمدت و بلندمدت آلایندهها و بروز بیماریهایی چون سرطان و صدمات ژنتیکی، مرگومیرهای زودرس و نظایر اینها، همگی نمونههایی از این اثرات خارجی منفی هستند. این آثار خارجی منفی، ناشی از مصرف و تولید بیرویه و بدون در نظر گرفتن توسعه پایدار بوده و حیات بشر را بر روی زمین را به خطر میاندازند.
درونی کردن هزینهها؛ راهی برای ساختن بازاری کارآمد
اگر ما خودرو تولید کنیم اما اصلا به اینکه تا چه اندازه این خودرو میتواند آلاینده تولید کند، این آلایندهها چه صدمههای بهسلامت افراد میزنند، آلودهشدن هوا بهوسیله این خودرو تا چه اندازه زمین را گرمتر میکند، و به سوالاتی اینچنینی، توجه نکنیم، بازار را از حالت کارآمد خارج میکنیم. در چنین حالتی قیمت بازاری نمیتواند هزینههای مربوط به مبادله کالا در بازار را بهدرستی نشان دهد.
حیات ما و گونههای زیستی به هم پیومند خورده است.
اگر قیمتها بهدرستی علامت ندهند، تخصیص عوامل تولید با مشکل مواجه میشود و این روند نهایتا رفاه اجتماعی را کاهش داده و توسعه را به خطر میاندازد. برای تخصیص بهینه منابع لازم است که هزینههای خارجی را پولی کنیم. بهطور مثال اگر کارخانهای بداند که برای آلودگی هوا باید هزینهای پرداخت کند، ملزم میشود که فیلترهایی را نصب کند. در این صورت اقتصاد علایم صحیح از سوی عاملین خود دریافت میکند و تخصیص بهینه میشود. در اقتصاد روشهایی برای درونی کردن هزینههای خارجی وجود دارد که در ادامه به معرفی برخی از این روشها میپردازیم:
مالیات بر کربن
مصرف سوختهای فسیلی هزینههایی را به محیطزیست وارد میکند که اگر پولی نشود، باعث قیمتگذاری غلط برای آنها میشود. به همین دلیل مالیاتی بر مصرف سوختهای فسیلی برای محاسبه و درونی کردن هزینههای خارجی این سوختها بسته میشود. در این مالیات هزینههای مربوط به تخریب محیطزیست و سلامت انسانها در نظر گرفته میشود. این نوع مالیات بیشتر برای منابع متحرک مانند اتومبیل استفاده میشود.
مالیات پیگویی
این مالیات بیشتر برای منابع ثابت مانند نیروگاهها و کارخانههای استفاده میشود. نرخ مالیات پیگویی بر اساس میزان تخریب آلایندهها تخمین زده میشود. این تخریب همان هزینههای خارجی است که از طریق مالیات پیگویی درونی میشود.
جریمههای آلودگی
جریمههای آلودگی مانند اخذ مالیات است و باعث درونی کردن هزینههای خارجی میشود. جریمههای آلایندگی مستقیما بر منابع انتشاردهنده آلودگی وضع میشود و مقدار این جریمهها متناسب با مقدار آلایندههای است که توسط آن منبع به محیطزیست وارد میشود. جریمههای آلودگی انواع مختلفی دارند؛
جریمه انتشار
این جریمه مستقیما بر اساس آلودگی که منبع در محیط منتشر کرده است، اندازهگیری و اخذ میشود.
جریمههای محصول
همانطور که از نام این جریمه پیدا است، این جریمه بر کالاهایی که ایجاد آلودگی میکنند، بسته میشود.
جریمههای بهرهبرداران
کسانی که از منابع طبیعی بهرهبرداری میکنند، باعث آسیب و آلودگی آنها میشوند که برای این افراد جریمههایی در نظر گرفته میشود.
یارانهها
یارانهها مبالغی هستند که برای کاهش مقدار آلودگی و ایجاد برنامههایی برای کاهش آلودگی در آینده پرداخت میشوند. یارانهها ممکن است بهصورت پرداختهای مستقیم باشند. به این صورت که وام با بهره پایینتر از نرخ بازار یا تخفیف مالیاتی به دارندگان منابع داده میشود.
سیستمهای سپرده بازپرداخت
در این روش در ابتدا سپردهای از دارنده منبع بابت هزینههای خارجی مربوط به خسارت وارد شده به محیطزیست دریافت میشود و اگر دارنده منبع اقدامات مثبتی در راستای کاهش این خسارات انجام دهد، این هزینه پرداختی بازگردانده میشود.
سیستم مجوزهای آلودگی قابل تجارت
در این سیستم دولت تعدادی مجوز یا حق ایجاد آلودگی را صادر میکند و سپس به آلودهکنندهها اجازه میدهد که این مجوزها را در میان خود خریدوفروش کنند و بازاری برای آن ایجاد کنند.
قانون چهارم توسعه در ایران
در ایران برای ارزشگذاری منابع محیطزیستی چند ماده در قانون چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور در نظر گرفته شده است. طبق ماده 59 این قانون، سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور مکلف است که با همکاری سازمان محیطزیست و سایر دستگاههای مرتبط به ارزشگذاری اقتصادی منابع طبیعی و زیستمحیطی و محاسبه هزینههای ناشی از آلودگی و تخریب آنها بپردازد.
همچنین در این برنامه بر ارزشگذاری اقتصادی آب و آگاهسازی عمومی درباره آن پرداخته شده است و با توجه به جایگاه محوری این منبع در کشور ما، در ماده 17 این قانون بیان شده است که ارزش اقتصادی آب در هر یک از حوزههای آبریز با لحاظ ارزش ذاتی و سرمایهگذاری برای بهرهبرداری، حفاظت و بازیافت در برنامههای بخشهای مختلف باید در نظر گرفته شود.
اهمیت ارزشگذاری اقتصادی
همه ما میدانیم که منابع طبیعی تا چه اندازه ارزشمند هستند اما با تمام اینها تا زمانی که این ارزش پولی نشده و برای عموم ملموس نباشد، تضمینی برای استفاده معقول از این منابع وجود ندارد. بسیاری از منابع زیستمحیطی پیچیده و چندکارکردی هستند و محاسبه چگونگی تاثیر هزاران کالا و خدمت این منابع بر رفاه انسانها دشوار و پیچیده است.
زمانی که منبعی از بین میرود، ارزشهای مهمی در جامعه حذف میشوند که برخی از آنها شاید برگشتناپذیر باشند و این مشکلی بزرگی در اقتصاد است. تصمیم در مورد اینکه چه نوع کاربری برای یک منبع زیستمحیطی مشخص، دنبال شود و درنهایت آنکه آیا سرعت فعلی کاهش منابع شدید است یا نه؟ فقط درصورتیکه فواید و زیانها بهطور صحیحی تحلیل و ارزشیابی شوند، امکانپذیر است.
باارزشهایی که در بازار خریدوفروش نمیشوند
اگر قرار است منبع زیستمحیطی تغییر کاربری داده شود، نهتنها باید هزینههای مستقیم این تغییر محاسبه شود، بلکه باید هزینه ارزش ازدسترفتهای که با تغییر کاربری به جامعه تحمیل میشود، نیز در نظر گرفته شود. با این کار اقتصاد را به سمت توسعه پایدار حرکت دادهایم. هزینههای از دست رفتن یک منبع میتواند شامل از دست رفتن کارکردهای زیستمحیطی باشد و در مورد سیستمهای پیچیدهای چون تالاب از دست رفتن تعداد زیادی از منابع بیولوژیکی مهم و همچنین ارزشهای رفاهی از مهمترین ارزشهای ازدسترفته در زمان تخریب آنها بهحساب میآید.
اگر قرار است منبع زیستمحیطی تغییر کاربری داده شود، نهتنها باید هزینههای مستقیم این تغییر محاسبه شود، بلکه باید هزینه ارزش ازدسترفتهای که با تغییر کاربری به جامعه تحمیل میشود، نیز در نظر گرفته شود.
نکتهای که وجود دارد این است که هیچ یک از ارزشهای منابع طبیعی در بازار خریدوفروش نمیشوند. در نتیجه در تصمیمات توسعهای بخش عمومی و خصوصی از آنها غفلت میشود و در نظر گرفته نمیشوند. همین موضوع منابع را به سمت نابودی میبرد. برای ارزشگذاری منابع طبیعی چندین رویکرد وجود دارد که بهوسیله آنها میتواند کالاهای غیربازاری را بازاری کرد.
رویکرد ترجیحات نسبت داده شده
در این رویکرد بهطور مستقیم رفتار واقعی مصرفکنندگان و تولیدکنندگان رصد میشود. با بررسی تغییر در بهرهوری، هزینه بیماریها، هزینههای جایگزینی و هزینه فرصت، ترجیحاتی را به مصرفکننده و تولیدکننده نسبت میدهند. بهطور مثال در تغییر بهرهوری بررسی میشود که تغییر محیط چه تاثیری بر عملکرد سیستم میگذارد و یا آلودگی آب رودخانه بر روی میزان و ارزش ماهی تولیدشده از آن، کیفیت آب آشامیدنی و آب زراعی تا چه میزان تاثیرگذار است؟
تخریب محیطزیست زیان مستقیم و غیرمستقیم به همراه دارد.
در این روش با بررسی تاثیری که تغییرات اکوسیستم بر سلامت انسانها میگذارد، آنها را ارزشگذاری میکنند و یا بهطور مثال با در نظرگرفتن هزینههای جایگزینی به این سوال پاسخ میدهند که با از بین رفتن یک منبع چه میزان باید هزینه شود تا دوباره آن منبع ایجاد شود و یا ترمیم شود. در کشورهای درحالتوسعه میزان مخارجی که مردم برای خرید آب آشامیدنی بطری شده میپردازند تا از مصرف آب آلوده رودخانه دوری کنند، بهعنوان ارزش آلودگی آب رودخانه در نظر گرفته میشود.
رویکرد ترجیحات بیانشده
در این روش بهصورت مستقیم و با استفاده از نظرسنجی منبعطبیعی ارزشگذاری میشود. این روش بسیار منعطف بوده و میتوان از آن برای گروههای زیادی از کالاها و خدمات زیستمحیطی استفاده کرد. از مهمترین روشهایی که در این رویکرد استفاده میشود روش ارزشگذاری مشروط و آزمونهای انتخابی است.
در روش ارزشگذاری مشروط با طراحی سوالاتی یک بازار فرضی برای کالا ساخته میشود. بهطور معمول و رایج از مصرفکننده سوال میشود که حداکثر پولی که حاضر است پرداخت کند تا منبعی حفظ شود و یا از آن منبع استفاده کند، چه میزان است؟ بهطور مثال میتوان از هر تهرانی پرسید که آیا حاضر هستند هزینه خرید یک پیتزا در ماه را برای طرحِ پاکسازی هوا پرداخت کنند؟ یا استفاده از آب آشامیدنی سالم چه میزان برایشان ارزشمند است و تا چه مبلغی حاضر هستند، برای آن هزینه کنند؟
در روش آزمونهای انتخاب از پاسخدهنده خواسته میشود که از بین چند گزینه یکی را انتخاب کند و یا ترجیحات خود را در بین چند گزینه طبقهبندی کند.
رویکرد ترجیحات آشکارشده
در این روش از روی رفتار افراد در بازارهای واقعی یا شبیهسازیشده به نتایجی درباره ارزش کالا و یا خدمت زیستمحیطی میرسیم. بهطور مثال در این روش فرض میشود که هزینههایی که افراد حاضر به پرداخت برای دیدار از یک مکان تفریحی یا تاریخی هستند، بیانگر ارزش ضمنی آن مکان برای آنها است و یا در این روش این موضوع موردتوجه قرار میگیرد که قیمت بعضی از کالاها ممکن است، تحت تاثیر کیفیت محیطزیست قرار بگیرد. بهطور مثال قیمت خانههایی که در منطقه خوش آبوهوا و عاری از آلودگی قرار گرفتهاند بالاتر از خانههایی است که در مناطق آلوده واقع شدهاند.
نظرات