فیلترینگ اینترنت در ایران از منظر اقتصاد
فیلترینگ اینترنت از اساس چیز بدی نیست. دولتها و شرکتهای زیادی هستند که محتوای خشونتآمیز، مستهجن، نژادپرستانه، ناقض کپیرایت یا دعوت به خودکشی و دیگرکشی را فیلتر میکنند؛ یا دستکم میکوشند که این مطالب در معرض دید نباشند. مثلا گوگل به این سایتها رتبه پایینی میدهد که ترجیحا در 10 صفحه اول جستجو قرار نگیرند.
فیلترینگ اینترنت از اساس چیز بدی نیست. دولتها و شرکتهای زیادی هستند که محتوای خشونتآمیز، مستهجن، نژادپرستانه، ناقض کپیرایت یا دعوت به خودکشی و دیگرکشی را فیلتر میکنند؛ یا دستکم میکوشند که این مطالب در معرض دید نباشند. مثلا گوگل به این سایتها رتبه پایینی میدهد که ترجیحا در 10 صفحه اول جستجو قرار نگیرند.
در برخی از کشورها وظیفه فیلترینگ و پالایش برعهده شرکتهای خصوصی است. مثلا اینستاگرام به شما اجازه نمیدهد که بهطور مستقیم مردم را به خودکشی دعوت کنید یا در صفحه شخصی خود عکس و مطالب جنسی بگذارید. این شرکتها باور دارند که نشر مطالب غیراخلاقی به ارزش سهام و درآمد شرکت صدمه میزند.
ازآنجاییکه قواعد مذهبی و اجتماعی ایران با استانداردهای این شرکتهای خصوصی همخوانی ندارد، کار فیلترینگ از سوی دولت انجام میشود. موضوعی که از پایه ایرادی ندارد، اما بهشدت نادرست اجرا میشود و منابع مالی فراوانی از بین میرود.
نگاهی به فیلترینگ
کشورهای ایران، سوریه، چین، بحرین و ویتنام بیشترین درصد فیلترینگ در جهان را دارا هستند. البته اگر فیلترهای اعمالشده توسط شرکتهای گوگل، فیسبوک، اینستاگرام، مقابله با سایتهای تورنت و دیگر مراجع دانلود غیرقانونی و نظارت بر رفتار آنلاین شهروندان را حساب کنیم، آمریکا در صدر این جدول قرار میگیرد.
برخی از شرکتهای کوچک آمریکایی دسترسی کاربران ایرانی و چینی به وبسایتهایشان را محدود میکنند. بیشتر نگرانی آنها از حملات سایبری و هکرها است. آنها فکر میکنند که به دلیل محدودیتهای مالی، از این کشورها مشتری نخواهند داشت. پس محدود کردن آنها صدمه مالی به همراه ندارد.
80 درصد حجم هک کردن و شکستن قفل خدمات پولی (مثل فتوشاپ) از سوی چین و ایران انجام میشود. به همین دلیل این شرکتها در مورد کاربرانی چینی و ایرانی سختگیری بیشتری دارند. به باور خبرنگاران بدون مرز، این محدودیتها در کنار نظارت بر رفتار مجازی مردم، آمریکا را هم در فهرست کشورهای دشمن اینترنت قرار میدهد. استرالیا، کانادا و ژاپن از جمله کشورهایی هستند که اینترنت در آنها آزادی کامل دارد.
بیشتر محتوای فیلتر شده در ایران، محتوای جنسی است. نزدیک به 95 درصد این سایتها فیلتر هستند. نیمی از 500 سایت برتر الکسا (پربازدیدترین سایتهای جهان) با دکمه فیلترینگ مواجه شدهاند. یوتیوب، فیسبوک، برخی شاخههای آمازون (مثل شعبه آلمان) و توییتر مثالهایی از این سایتها هستند. در مواردی این فیلترینگها باعث تقویت نااطمینانی میشود. برای مثال میشود به فیلترینگ قیمت دلار اشاره کرد.
وضعیت فیلترینگ | وضعیت استفاده در ایران | کشور | کاربری | رتبه الکسا | سایت |
باز | استفاده گسترده | موتور جستجو | 1 | Google.com | |
بسته | استفاده محدود | اشتراک ویدیو | 2 | YouTube.com | |
بسته | استفاده محدود | شبکه اجتماعی | 3 | Facebook.com | |
باز | بدون استفاده | موتور جستجو | 4 | Baidu.con | |
باز | استفاده گسترده | دانشنامه | 5 | Wikipedia.org | |
محدود | بدون استفاده | پرتال | 6 | QQ.com | |
باز | بدون استفاده | فروشگاه | 7 | Taobao.com | |
بسته | بدون استفاده | فروشگاه | 8 | Tmall.com | |
باز | استفاده محدود | پرتال و رسانه | 9 | Yahoo.com | |
باز | بدون استفاده | فروشگاه | 10 | Amazon.com | |
بسته | استفاده گسترده | شبکه اجتماعی | 11 | Twitter.com | |
بسته | بدون استفاده | پرتال | 12 | Sohu.com | |
بسته | بدون استفاده | تجارتالکترونیک | 13 | Jd.com | |
باز | بدون استفاده | خدمات نرمافزار | 14 | Live.com | |
باز | استفاده گسترده | شبکه اجتماعی | 15 | Instagram.com | |
بسته | بدون استفاده | شبکه اجتماعی | 16 | Vk.com |
بااینحال سازوکار فیلترینگ و سیاستهای ناظر بر آن گنگ است و در مواردی با اظهارنظرهای مقامات بلندپایه کشور مثل رئیسجمهور تضاد دارد.
فیلترشکن، یک راهحل ارزان
اما مردم بهسادگی از سد فیلترهای اعمال شده عبور میکنند. آن هم خیلی ساده. فیلترشکنها به دو دسته تقسیم میشوند:
- فیلترشکن رایگان
- فیلترشکن پولی
طبیعتا شرکتهای ارائهدهنده فیلترشکن رایگان به قصد خیر خدمات مجانی ارائه نمیکنند. این شرکتها با اهدافی مثل جمعآوری اطلاعات، تبلیغ و یا تسهیل دسترسی کاربران به وبسایت خودشان، اقدام به تولید و نشر این نرمافزارها میکنند. در مواردی هم فیلترشکن رایگان، نسخه کُند و محدود برنامه اصلی است و میخواهد جذب مشتری کند.
مهمترین نگرانیها در مورداستفاده از فیلترشکنها شامل امنیت، کیفیت سرویس و نقض حریم خصوصی است.
مهمترین نگرانیها در مورداستفاده از فیلترشکنها شامل امنیت، کیفیت سرویس و نقض حریم خصوصی است. فیلترشکنهای پولی معمولا امنتر تلقی میشوند که این تصور درست نیست. ارائهدهنده خدمات رایگان با اهداف غیراخلاقی (دزدی اطلاعات، جاسوسی و تبلیغات ناخواسته) میتواند یک نسخه پولی ارائه کند که همین بدیها را داشته باشد.
هزینه استفاده از ویپیان
کاربرانی که از فیلترشکنهای رایگان استفاده میکنند، تعداد زیادی فیلترشکن دانلود میکنند که در صورت افت کیفی یک گزینه، به سراغ گزینههای دیگر بروند. هر گیگ فضا روی یک گوشی آیفون 15 تا 30 هزار تومان ارزش دارد (از مقایسه قیمت مدلهای مختلف آیفون). فیلترشکنها بخشی این فضا را به خود اختصاص میدهند.
در مواردی که فیلترشکن تبلیغ ارسال میکند، هزینه اینترنت لازم برای دریافت و مشاهده تبلیغ از حساب کاربر کسر میشود. همچنین در صورت استفاده از فیلترشکن، مراجعه به سایتهای داخلی با تعرفه ترافیک بینالملل محاسبه خواهد شد.
این تنها هزینههای مستقیم فیلترشکن است. هزینههایی مثل نفوذ بدافزارها و دزدی اطلاعات در صورت استفاده از ویپیانهای ناامن، هزینههایی واقعی هستند.
در صورت استفاده از فیلترشکن پولی، کاربر برای گذشتن از سد فیلترینگ باید هزینه اشتراک ماهانه پرداخت کند. این هزینه از ماهانه 5 تا 10 هزار تومان تغییر میکند.
چرا فیلترینگ به سلامت اینترنت لطمه میزند؟
اولین صدمه وارد شده به کاربران، سوق دادن آنها به سمت استفاده از نرمافزارهایی است که در مورد امنیت آنها تردید وجود دارد. یعنی هل دادن آنها به سمت ورطه خطرناک دزدی اطلاعات، نقض حریم شخصی و آسیبهای مالیِ سختافزاری.
باید بپذیریم که بسیاری از کاربران حاضر نیستند برای استفاده از سایتهای بزرگسالان و رسانههای خارجی مثل بیبیسی، فیلترشکن خریداری کنند. شاید مردم در حالت عادی به دانلود آنها نپردازند. همچنین در مورد مشکلات استفاده از فیلترشکن بیشتر فکر کنند. از سوی دیگر درگاههای پرداخت و برخی سایتهای داخلی مثل دیوار و تلوبیون، آیپی خارجی را قبول نمیکنند و کاربر مجبور میشود فیلترشکن خود را قطع و وصل کند.
وقتی تعداد سایتهای فیلتر شده خیلی زیاد شود، وقتی فرد برای دسترسی به محتوای علمی، هنری و آموزشی مجبور به استفاده از فیلترشکن شود و وقتی کاربردهای اساسی مثل توییتر، یوتیوب و تلگرام محدود باشد، دانلود یا خرید فیلترشکن توجیه اقتصادی پیدا میکند.
- در حالت اول فرد حاضر نیست برای محتوای جنسی پول بپردازد.
- در حالت دوم فرد برای استفادههای روزمره و عادی فیلترشکن تهیه میکند.
حالا که او روی گوشی، تبلت و کامپیوتر خود فیلترشکن دارد بهسادگی میتواند به محتوای جنسی هم دسترسی داشته باشد. چرا که هزینه استفاده از فیلترشکن روی تمام کاربردهای دیگر سرشکن شده است. بهاینترتیب فیلترینگ گسترده، هزینه استفاده از فیلترشکن را کاهش میدهد و هر سایت جدید که فیلتر میشود، یک کاربرد دیگر به این اپلیکیشنها میافزاید.
فیلترشکن در منحنی تجربه
در اقتصاد رفتاری میگوییم کسی که برای بار اول میخواهد کاری را انجام دهد، نسبت به کاربر باتجربه هزینه بیشتری میپردازد. مثلا وقتی برای بار اول میخواهید به شرق تهران بروید، مسیری طولانیتر میپیمایید، بنزین بیشتر میسوزانید، بیشتر در ترافیک میمانید و وقت بیشتری تلف میکنید.
وقتی کاربران مجبور به استفاده از فیلترشکن باشند، رفتهرفته در کار با آن مهارت پیدا میکنند. اینکه از کجا و چطور فیلترشکن بیابند و استفاده از کدام یک سادهتر است. عموم مردم تنها کیفیت سرویس را مدنظر قرار میدهند نه امنیت و حریم خصوصی خود را.
وقتی کاربران مجبور به استفاده از فیلترشکن باشند، رفتهرفته در کار با آن مهارت پیدا میکنند.
بهعنوانمثال وقتی به گردشگران خارجی میگوییم برای دسترسی به فیسبوک، توییتر و یوتیوب باید فیلترشکن دانلود کنید، از آنجهت که با این اپها آشنا نیستند از خیر آن میگذرند و میگویند حالا مدتی هم بدون فیسبوک آنقدرها بد نیست. ولی چینیها که به مرور با فیلترشکن آشنا شدهاند، سریعا به سراغ ویپیان خود میروند.
مردم در حالت عادی حاضر به پرداخت 1000 تومان نیستند مگر گمان کنند که این پرداخت برای آنها بیشتر از 1000 تومان مطلوبیت دارد یا جلوی یک هزینه بیشتر از 1000 تومانی را میگیرد. مردم شاید برای استفاده از محتوای واقعا مخرب (ترور، جنسیت و خشونت)، فیلترشکنهای مختلف را امتحان نکنند. اما کسی که برای زندگی روزمره در این زمینه خبره شده، راحتتر در دام محتوای مخرب میافتد.
به بیان ساده اگر نیت قانونگذار از فیلترینگ، ارتقای امنیت فضای مجازی است، در عمل با روش فعلی کار را برای تولیدکنندگان محتوای فاسد سادهتر میکند.
قبحی که میشکند
فرض کنید فرزندی نوجوان دارید که با اهداف آموزشی برای او آیپد خریدهاید. قرار است او از فیلمهای آموزشی استفاده کند، کتاب الکترونیکی بخواند و در مجموع خلاقیت و دانش خود را ارتقا دهد. چرا او باید روی آیپد خود فیلترشکن بریزد؟
بدون فیلترینگ گسترده و در شرایطی که تنها محتواهای بهشدت مخرب فیلتر باشد، شما میتوانید کودک خود را برای داشتن فیلترشکن بازخواست کنید.
برخی والدین مایلاند که رفتار مجازی کودکان خود را رصد کنند و در فضای مجازی مراقب مخاطراتی که او را تهدید میکند، باشند. مثلا شاید والدین دوست نداشته باشند که کودک دهسالهشان فیلم ترسناک، اروتیک یا بهشدت خشن ببیند. استفاده از فیلترشکن امکان نظارت بر رفتار آنلاین او را از بین میبرد.
کودکان ایرانی به آسانی به فیلترشکن دسترسی دارند!
برای مثال یوتیوب کودکان (YouTube Kids) را در نظر بگیرید. در این اپ شما میتوانید در ویدیوهایی که به فرزندتان پیشنهاد میشود دخالت کنید، خودتان تعیین کنید که چهنوع محتوایی در اختیار او باشد، سابقه فعالیتش را بهطور کامل ببینید، برای جستجوهای او قاعده تعریف کنید، زمان استفاده از اپ را برایش محدود کنید و اگر ویدیویی را مناسب کودکان نیافتید آن را گزارش کنید.
وقتی تعداد بسیار زیادی از سایتهای مفید (مثل یوتیوب کودکان) فیلتر باشد، بعید نیست که خودتان برایش فیلترشکن بریزید. و شب او را با تبلتی تنها میگذارید که قابلیت عبور از هر فیلتری را دارد. این داستان خیالی نیست. امروز بیشتر کودکان و نوجوانان ایرانی روی گوشی، تبلت و کامپیوتر خود فیلترشکن دارند و حتی والدین آنها حق اشتراک ماهانهشان را میپردازند!
تمرین جرایم مجازی
در تلویزیون از توییتر حرف میزنند، تمام مسئولین دولتی از این شبکه استفاده میکنند، وزیر و وکیل در آن مطلب میگذارند و مردم به سمت آن سوق داده میشوند؛ درحالیکه این شبکه اجتماعی فیلتر است.
فیلتر بودن توییتر، یعنی استفاده از آن باید نوعی جرم تلقی شود که قابلیت پیگرد قضایی دارد. اما استفاده از آن فراگیر است و حتی برای پیوستن به آن تبلیغ رسمی میشود.
فیلتر بودن توییتر و استفاده همگانی و رسمی از آن، یک تمرین گروهی برای ارتکاب جرم است. این اتفاق دو اثر میگذارد:
- نظریه پنجره شکسته : اگر پنجره یک ساختمان شکسته باشد، رهگذران فکر میکنند که خانه متروک است و حتما داخل آن تمیز و مرتب نیست. توییتر هم پنجره شکستهای میشود که از مردم تا مسئولین را مجرم نشان دهد.
- تمرین تخطی از قانون: اگر میشود به همین سادگی جرم مرتکب شد، چرا جرایم دیگر را امتحان نکنیم؟
درست وقتی که میگویند کسی که سیگار میکشد، برای مصرف مواد مخدر هم آمادهتر میشود، کسی که از فیلتر توییتر عبور میکند، راحتتر فیلترها را میشکند. راهحل بسیار ساده است: رفع فیلتر توییتر!
سیاستگذاری پیشنهادی
ابدا قصد ندارم بگویم که فیلترینگ به هر شکلی که باشد بد و ناپسند است. ما هم دوست نداریم محتوای خطرناک مثل چالش نهنگ آبی (Blue whale challenge) و فیلمهای جنسی بدون هیچ سدی در مقابل کودکان و نوجوانان قرار بگیرد. اتفاقا تمام بحث در این است که فیلترینگ به شیوه کنونی، دسترسی به این مطالب را سادهتر و ارزانتر کرده است.
فیلترینگ باید با حساسیت، دقت و خِسّت فراوان صورت گیرد، تا کارکرد خود را از دست ندهد. همچنین سیاستهای ناظر بر فیلترینگ برای عموم مردم شفاف باشد و بدانند مثلا چرا میتوانند سایت آمازون را ببینند، اما نسخه آلمانی آن را نه.
فیلترینگ واقعا باید در راستای حمایت از شهروندان، صیانت از اخلاق و ارتقای سرمایه اجتماعی و اتحاد ملی باشد، نه از میانبردن چند صدایی: اگر کسی مردم را به اسیدپاشی دعوت کرد قطعا باید فیلتر شود. اما دکمه فیلترینگ نباید برای کسی خرج شود که با سیاستهای میخکوب ارزی مخالف است!
فیلترینگ تلگرام و معرفی اپهای وطنی درس خوبی بود. مردم یا خودشان اپ جایگزین پیدا کردند، یا تنها آبی ریخته شد در بازار تولیدکنندگان فیلترشکن. نتیجه این بود که برای جمعیت کثیری از مردم دسترسی به سایتهای فیلتر شده آسانتر شد!
نظرات