کد مطلب: ۳۶۲۲۶۹

چرا باید امیدوار بمانیم؟

چرا باید امیدوار بمانیم؟

بگذارید از اینجا شروع کنیم. سال ۹۷ شما چگونه بود؟ آیا ازدواج موفقی داشتید؟ آیا رابطه خوبی را شروع کردید؟ آیا توانستید مستقل شوید؟ آیا شغل خوبی پیدا کردید؟ آیا توانستید در شهر موردعلاقه خود ساکن شوید؟ آیا مهارت‌های جدیدی را گرفتید؟ آیا کسب‌وکاری برای خود راه‌ انداخته‌اید؟ آیا امید دارید که بتوانید به این

بگذارید از اینجا شروع کنیم. سال ۹۷ شما چگونه بود؟ آیا ازدواج موفقی داشتید؟ آیا رابطه خوبی را شروع کردید؟ آیا توانستید مستقل شوید؟ آیا شغل خوبی پیدا کردید؟ آیا توانستید در شهر موردعلاقه خود ساکن شوید؟ آیا مهارت‌های جدیدی را گرفتید؟ آیا کسب‌وکاری برای خود راه‌ انداخته‌اید؟

آیا امید دارید که بتوانید به این اهداف برسید؟ امروز روز امید است. شما چقدر به آینده امیدوارید؟

وقتی نا امید می‌شویم

ما آدم‌ها وقتی به گذشته و امروز خود فکر می‌کنیم و می‌خواهیم آن‌ها ارزیابی کنیم، اهداف گذشته و حال را در نظر می‌آوریم و به این فکر می‌کنیم که چقدر به این اهداف نزدیک شده‌ایم و یا چقدر می‌توانیم در آینده به آن‌ها نزدیک شویم.

زندگی اجتماعی، تجارت، ثبات اقتصادی، دسترسی به افراد، منابع و امکانات، ارتباطات فردی و بین‌المللی و آزادی‌های انسانی ، فاکتورهایی بیرونی هستند که روی میزان دستیابی ما به اهداف تاثیر می‌گذارند. این تاثیرات چندین جنبه دارند.

گل میان سنگ‌فرش

جنبه‌های بیرونی تاثیر این فاکتور‌ها چیزهایی هستند که احتمالا همه ما به‌گونه‌ای تجربه کرده‌ایم. همه ما در سال ۹۷ شاهد نوسانات شدید اقتصادی در ایران بوده‌ایم. نوساناتی که هم ناشی از تحریم‌ها و هم ناشی از سومدیریت بوده‌اند.

واضح‌ترین جنبه این تغییرات نیز افزایش قیمت دلار بود. افزایش قیمتی که باعث افزایش قیمت و حباب تورم ، تعطیلی واحد‌های تولیدی، تعدیل نیروها و بیکاری شد.

از آن‌سو نیز افزایش تحریم‌ها و کاهش دسترسی به سیستم‌های مالی بین‌المللی در کنار همین افزایش قیمت دلار که البته خود یکی از دلایل افزایش قیمت دلار بود، باعث شد اوضاع اقتصادی بدتر هم بشود و چرخه اقتصاد کشور دچار مشکل شود.

همه این‌ها یعنی اینکه ازدواج سخت‌تر شد، تنش‌های ذهنی عموم افراد افزایش یافت، مستقل شدن عملا غیرممکن شد و تقریبا هر برنامه یا هدفی را که به‌نوعی با اقتصادی ارتباط داشته باشد، دچار مشکل کرد.

وقتی انگیزه‌مان را از دست می‌دهیم

جنبه درونی تاثیر فاکتورهایی در بالا گفتیم این است که باعث می‌شود ما نتوانیم تکان بخوریم؛ یعنی تلاش می‌کنیم اما به علت همین فاکتورها و شرایط، تلاشمان نتیجه‌ای نمی‌دهد. بیشتر آدم‌ها هم وقتی تلاش کنند و موفق نشوند، خیلی زود امید خود را از دست می‌دهند و کار را رها می‌کنند.

در چنین شرایط وقتی ما ندانیم چگونه انگیزه خود را حفظ کنیم ، احتمالا خیلی زود منفعل و ناامید می‌شویم و همین انفعال باعث گسترش اثرات نظریه پنجره شکسته در زندگی‌مان می‌شود؛ یعنی گوشه‌ای می‌نشینیم تا ببینیم چه می‌شود.

تازه همه این‌ها در شرایطی رخ می‌دهند که ما تا حدی مطمئن هستیم که در آینده چه اتفاقی رخ می‌دهد؛ اما زندگی پر از نااطمینانی است.

گل بنفش

همین نااطمینانی‌ها و ترس از عدم قطعیت است که باعث شده انسان‌ها فکرشان به سمت متافیزیک کشیده شود تا لااقل تا حدی به‌صورت روانی بتوانند درد این نااطمینانی را تسکین بخشند و راستش همین قضیه به‌شدت موثر بوده است.

در میدان زندگی، سلاح ما امید است

زندگی راستش شبیه یک میدان جنگ است. میدان جنگی که یک ‌طرف آن ما و طرف دیگر آن نااطمینانی است؛ اما بااین‌همه خیلی هم بد نیست. بدون این جنگ و بدون این نا‌اطمینانی‌ها بسیاری از آدم‌ها دیگر دلیلی برای زنده‌بودن و تلاش نخواهند داشت. چیزی که به‌وضوح می‌توانید در انیمه مرد تک مشتی (One punch man) ببینید.

چیزی که ما در این جنگ سر پا نگاه می‌دارد و انرژی می‌دهید، امید است. امید به پیروزی در تک‌تک چالش‌ها و جنگ‌های کوچک و بزرگ زندگی. وقتی امیدی به پیروزی نداشته باشیم، جنگ را باخته‌ایم. وقتی امیدمان را از دست بدهیم، شکست ما همان لحظه شروع می‌شود.

امید نه‌تنها به ما قدرت ادامه دادن می‌دهد، بلکه کمک می‌کند که دردها و سختی‌ها زندگی را راحت‌تر تحمل کنیم. در نتیجه سفر زندگی نیز آسان‌تر شود.

کوهنورد

امید به ما می‌گوید که بیایید و نگران این نباشید که امروز چقدر بد بود. امید دائما به ما می‌گوید شاید فردا بهتر از امروز باشد که البته نگاه درستی است؛ زیرا در نااطمینانی کسی نمی‌داند که فردا چه می‌شود. شاید واقعا خوب باشد.

امید عصاره زندگی است

با گفتن این حرف‌ها نمی‌خواهم به سبک سخنران‌های انگیزشی، تلاش کنم که مخاطبان را با سخنان پوچ و وعده‌‌های واهی، به ادامه خواندن این مطلب ترغیب کنم. راستش چنین کاری برای خود من که آدم بدبینی هستم و در نتیجه امیدم را زود از دست می‌دهم، درست نیست.

در ثانی حتی اگر بخواهم چنین کاری بکنم، ابتدا باید خودم فردی امیدوار و شاد باشم که در شرایط امروز کشور و شرایط من، کسب و نگه داشتن چنین امیدی کار سختی است.

اما بااین‌همه می‌دانم که اگر بخواهیم اوضاع را بهبود بخشیم، باید به چیزی امیدوار باشیم، باید یاد بگیرم که چگونه امید خود را در زندگی حفظ کنیم و مهم‌تر از همه، تلاشمان را ادامه دهیم.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.