گرمایش کره زمین، مصرف و تولید
گرمایش کرهزمین سالها است که از جانب دانشمندان بهعنوان یک مشکل بزرگ و درخورتوجه مطرح شده است. اما مدتی است که پس از توافق پاریس توحه رسانهها را نیز به خود جلب کرده و باعث ایجاد جنبشهای محیطزیستی شده است. افزایش میزان دیاکسید کربن به عنوان یکی از مهمترین گازهای گلخانهای عامل افزایش دمای زمین
گرمایش کرهزمین سالها است که از جانب دانشمندان بهعنوان یک مشکل بزرگ و درخورتوجه مطرح شده است. اما مدتی است که پس از توافق پاریس توحه رسانهها را نیز به خود جلب کرده و باعث ایجاد جنبشهای محیطزیستی شده است. افزایش میزان دیاکسید کربن به عنوان یکی از مهمترین گازهای گلخانهای عامل افزایش دمای زمین است.
هر گونه اقدامی برای کاهش آن نیز همراه با تاثیرات سیاسی و اقتصادی در جهان است. راستش علت آن نیز ریشههای اقتصادی و سیاسی دارد. ما در این سری مقالات میخواهیم به مسئله گرمایش کرهزمین، دلایل و راهکارهای رفع آن بپردازیم.
گرمایش کره زمین، از فیلم تا واقعیت
من فیلمهای علمی-تخیلی را دوست دارم. البته نه آن فیلمهایی که کلا تمام قوانین طبیعت را کنار میگذارند و قانون مشخصی هم برای خود تعریف نمیکنند؛ بلکه فیلمهایی که با رندی تمام صرفا چند بخش کوچک را تغییر میدهند یا چیزی تخیلی اضافه میکنند که تضادی با قوانین فیزیک هم ندارد و به لحاظ علمی شاید هم روزی به واقعیت بپیوندد.
یکی از همین فیلمهای علمی-تخیلی دوستداشتنی برای من فیلم دنیای فردا (Tomorrowland) است. بخش اصلی داستان این است که برخی از انسانها توانستهاند با کمک یک ذره کوانتومی جدید ابزاری برای پیشبینی آینده بسازند.
زیرا برای رسیدن به چنین آیندهای لازم نیست امروز کاری بکنند.
این دستگاه آینده بسیار تاریکی همراه با نابودی زمین را پیشبینی میکند. شخصی که کنترل این دستگاه را در دست دارد هم هشداری به اهالی زمین نمیدهد. وقتی از او میپرسند چرا هشدار نمیدهد، در پاسخ میگوید:
«فرض کنید ما تمامی این حقایق را پیش سیاستمداران و بازیگران صنایع جهانی ببریم. چطور میخواهید آنها را قانع کنید که اقداماتشان در آیندهای نزدیک زمین را نابود میکند؟ ما در جهانی زندگی میکنیم که همزمان در آن بحران گرسنگی و بحران چاقی وجود دارد و بشر هنوز چشمش را بسته است؛ زیرا میخواهد که غرق شود.
آنها قانع نمیشوند زیرا تنها چیزی که میخواهند این است که جیبهایشان پر پول شود. حرکت بهسوی نابودی، ساده است. بهنوعی همه میخواهند غرق و نابود شوند زیرا برای رسیدن به چنین آیندهای لازم نیست امروز کاری بکنند.»
زمین بیانسان
ما فعلا ماشین پیشگویی آینده نداریم؛ اما دانش کافی داریم. میتوانیم اندازه بگیریم و آزمایش کنیم. از همان زمانی که من راهنمایی میخواندم، یعنی حدود ۱۵ سال پیش، معلم علوم ما در مورد چیزی به نام گرم شدن کره زمین حرف میزد.
بعدها من مطالب متعددی در مورد آن خواندم؛ اما تا همین دو سه سال پیش که اجلاس پاریس برای کاهش گازهای گلخانهای که مستقیما باعث گرم شدن کره زمین هستند، برگزار شد اتفاقی جدی نیفتاده بود.
پیش از آن، توافق کیوتو نیز در همین زمینه در سال ۱۹۹۷ امضا شد اما مورد بیاعتنایی قرار گرفت یا کشورهای صنعتی جهان که منشا اصلی تولید گازهای گلخانهای بودند رسما از آن خارج شدند.
گازهای گلخانهای همچون دیاکسید کربن باعث گرمایش کره زمین میشوند و در طولانی مدت میتوانند اثرات جبرانناپذیری در آن ایجاد کنند.
همینالان هم آمریکا که در طول سالیان متعدد با صنایع وسیع خود حجم عظیمی از گازهای گلخانهای را تولید کرده و به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیلشده است، بهراحتی صرفا با هدف افزایش رشد اقتصادی خود، از توافق پاریس بیرون آمد.
البته هنوز دیر نشده است اما وقت کم است. بشر فقط حدود ده سال وقت دارد که کاری برای این موضوع بکند وگرنه افزایش گازهای گلخانهای و گرم شدن کره زمین اثرات بیبازگشتی روی این کره خاکی خواهد داشت.
اما پیش از آنکه ادامه دهیم بگذارید توضیح دهیم که چگونه گازهای گلخانهای باعث گرم شدن کره زمین میشوند.
گازهای گلخانهای چیست؟
در گلخانههایی که گیاهان خوراکی در آن پرورش داده میشوند یک روش ساده برای گرم نگهداشتن محیط به کار میرود. در آنها هوای داخل گلخانه را تا حد لازم مرطوب نگاه میدارند. این رطوبت تا حدی مانع از فرار گرمای محیط میشود. در نتیجه بهراحتی میتوان با کمی تجهیزات گرمایشی محیط بزرگ گلخانه را گرم کرد و گرم نگاه داشت.
به خاصیت بخار آب که باعث نگهداری گرما میشود، اثر گلخانهای میگویند. هر گازی تا حدی از همین اثر گلخانهای را دارد؛ یعنی تا حدی مانع از فرار گرمای محیط به خارج میشود.
گازهای گلخانهای که بیشتر از همه در جو زمین وجود دارند و باعث گرمتر شدن جو کره زمین میشوند شامل دیاکسید کربن، گاز متان و بخار آب هستند.
گازهای گلخانهای که بیشتر از همه در جو زمین وجود دارند و باعث گرمتر شدن جو کره زمین میشوند شامل دیاکسید کربن، گاز متان و بخار آب هستند.
اثر گلخانهای بعضی از این گازها بیشتر از بقیه است؛ مثلا اثر گلخانهای گاز متان ۲۵ برابر اثر گلخانهای دیاکسید کربن است. به همین دلیل در پالایشگاهها و سکوهای نفتی معمولا یک فلر روشن است تا این گاز متان رو بسوزاند و مانع از ورود آن به جو شود. با این کار بهجای متان دیاکسید کربن و بخار آب وارد جو میشود.
گلخانهای به نام زمین
خود همین گازهای گلخانه کمضرر، هنگامیکه غلظتشان در جو زمین از حدی بیشتر شود، میتوانند باعث دردسر شوند. این گازها مانع از فرار انرژی از جو زمین میشوند. انرژی در جو، بیشتر ناشی از گرمای خورشید است اما تا حدی نیز میتواند از منابع انرژی گوناگونی که انسانها استفاده میکنند، حاصل شود.
برای مثال افزایش گاز دیاکسید کربن تولیدشده پس از انقلاب صنعتی و مهمتر ازآنپس از کشف نفت باعث شده که در پنجاه سال گذشته دمای میانگین جو زمین ۱.۱ درجه سانتیگراد بیشتر شود.
این افزایش دما علاوه بر اینکه باعث ذوب شدن یخهای قطبی و یخچالهای طبیعی میشود دردسرهای دیگری نیز درست میکند.
ایجاد آبوهوای خشن از نتایج گرمایش کره زمین و افزایش گازهای گلخانهای در جو زمین است.
دردسر هم همین تغییرات آبوهوایی است که ما امروز تقریبا در همه جای زمین میبینیم. بارانهای سیلآسا در برخی مناطق و خشکسالی شدید در مناطق دیگر کره زمین، نمونهای ابتدای از اتفاقاتی هستند که با همین گرم شدن کره زمین رخ دادهاند.
یکی از مثالها، همین آبوهوای شهرستان ما است. زمانی که من نوجوان بودم آبان ماه که میشد دمای هوا به زیر صفر درجه میرفت و باران مداوم هم جزوی از آبوهوای پاییزی بود. سرمای آذر، بارش برف زیاد در دی و بهمنماه هم از خصوصیات مشهور آبوهوای منطقه ما بود.
اما همینالان دمای هوا در اینجا ۷ درجه است. احتمالا آذرماه و بقیه ماههای زمستانهم همینگونه باشند. پارسال دمای پاییز و زمستان در اینجا چیزی شبیه دمای اوایل فرودین در سالهای گذشته بود. بارشها بسیار کم بودند و در نتیجه خشکسالی خود را نشان میداد.
تغییرات اقلیمی، آبوهوای خشن و غیرقابل زندگی
تغییراتی همچون خشکسالی در شهرهای مرکزی ایران، هوای سرد و فلجکننده در غرب اروپا و گردبادهای شدید در آمریکای شمالی همه صرفا نتایجی اولیه هستند. تازه دمای زمین آنقدرها هم زیاد نشده که چنین چیزهایی را میبینیم. تصور اینکه مثلا وقتی دمای زمین ۱.۹ درجه دیگر نیز بیشتر شود برایم ترسناک است. در این حالت احتمالا دیگر زمین جایی برای زندگی نخواهد بود.
پروژههایی مثل مارس ۱ (Mars 1) که شرکت اسپیسایکس (SpaceX) در آن تلاش میکنند مریخ را به سکونتگاهی برای بشر تبدیل کند، بلندمدت هستند و به این زودیها عملی نمیشوند.
تازه حتی اگر هم عملی شوند، احتمالا مریخ یک ملک اعیانی برای ثروتمندان خواهد بود و فقرا توان رفتن و سکونت در مریخ را نخواهند داشت.
به این نکته هم توجه داشته باشید که بیشتر همین ثروتمندان با حرص و آز خود به افزایش دمای کره زمین دامن زدهاند و آن را جای ناامنی برای زندگی کردهاند.
در آن حالت همهجای زمین یا شبیه کویر میشود یا شبیه سیبری.
دانشمندان سالها پیش مقدار 400ppm را بهعنوان یک مقدار بحرانی از غلظت دیاکسید کربن در جو اعلام کردهاند. ppm از واحدهای مورد استفاده در شیمی است. هر ppm یعنی یک قسمت در یکمیلیون. نکته جالبتوجه اینجاست که غلظت دیاکسید کربن در کره زمین در سال ماه آوریل ۲۰۱۵ به ۴۰۰ قسمت در میلیون رسیده است؛ یعنی سه سال پیش ما از مقدار بحرانی رد شدهایم.
اگر این غلظت به 500ppm برسد دیگر نقطه برگشتی وجود نخواهد داشت. بسیاری از شهرهای ساحلی در آب فرو خواهند رفت. قسمتهای دیگر زمین هم به دلیل گرما یا سرمای شدید آبوهوایی بسیار خشن خواهند، که قابل سکونت نیست. به زبان دیگر در آن حالت همهجای زمین یا شبیه کویر میشود یا شبیه سیبری.
چگونه باید گرمایش کره زمین را متوقف کنیم؟
در دنیا جنبشهایی برای مجاب کردن سیاستمداران جهت اجرای سیاستهایی برای کاستن از تولید دیاکسید کربن در جریان است؛ اما بیشتر سیاستمداران یا لااقل آنهایی که کشورشان بیشترین نقش را در این افزایش دمای زمین داشته است، تن به اجرای چنین سیاستهایی نمیدهند.
دلیل این تن ندادن این است که اجرای سیاستهایی کاهش تولید دیاکسید کربن باعث کاهش تولید صنایع میشوند. صاحبان صنایع هم معمولا لابیهای قدرتمندی در دنیای سیاست دارند. در نتیجه از تمام توان خود استفاده میکنند که مانع اجرای چنین سیاستهایی شوند تا جیبشان کمپول نشود.
از آنسو اجرای این سیاستها حداقل در کوتاهمدت میتواند باعث افزایش بیکاری شود. افزایش بیکاری هم مستقیما روی اعتبار و ارزیابی عملکرد سیاستمداران تاثیر میگذارد. ازآنجاییکه آنها نیز دائما میخواهند در صندلی قدرت باقی بمانند به همین دلیل تن به اجرای چنین سیاستهایی نمیدهند.
سیاستمداران دنیا برای حفظ قدرت خود و افزایش نرخ رشد اقتصادی به هر قیمتی از اجرای سیاستهای کاهش تولید دیاکسید کربن ممانعت میکنند.
البته باید این نکته را نیز بپذیریم که کاهش بیکاری بهصورت غیرمستقیم میتواند به افزایش مرگومیر نیز ختم شود؛ یعنی کاهش دیاکسید کربن در نهایت به کاهش جمعیت هم منجر خواهد شد.
و این یک معادله سخت است. علت افزایش دیاکسید کربن در جو کره زمین نهتنها حرص و آز ثروتمندان بلکه افزایش مصرف انسانها نیز هست.
تا زمانی که نفت ارزان و در دسترس باشد، همه دوست خواهند داشت خودرو سواری داشته باشند. وقتی همه دوست داشته باشند خودرو داشته باشند، صنایع فولاد و خودروسازی رشد میکنند و در نتیجه کلی دیاکسید کربن اضافه تولید میشود.
هرچقدر جمعیت زیاد باشد مصرف مواد غذایی هم بیشتر میشود. کشاورزان و صنایع باید غذای بیشتری تولید کنند. در نتیجه دیاکسید کربن بیشتری تولید میکنند. پس جمعیت زیاد یعنی دیاکسید کربن بیشتر.
باید از طبیعت بیاموزیم
گونهای موش قطبی در مرز سیبری و قطب شمال زندگی میکند که داستان مشابهی دارد. اینگونه از موش تا جایی که میتواند تولیدمثل میکند. سرعت تولیدمثل آن هم زیاد است. او در منطقه محل سکونت خود تا حد انفجار تولیدمثل میکند. آنقدر که دیگر غذایی برای خوردن پیدا نمیکند.
در نتیجه بهسرعت تعداد بسیار زیادی از آنها در اثر گرسنگی میمیرند و دوباره جمعیتشان به حد متعادل میرسد. موشها توان درک این فرآیند را ندارند. در نتیجه نمیتوانند بفهمند که برای بقا و راحتی خود بهتر است تولیدمثل خود را کنترل کنند.
دلیل افزایش دمای زمین، نابود شدن زیستگاهها کره زمین و در نهایت مرگ انسانها یکچیز است: افزایش بیشازحد جمعیت.
از آنسو ما انسانها فکر میکنیم که بیشتر میفهمیم. و راستش نه. ما انسانها در طول پنجاه سال گذشته دقیقا همینگونه رفتار کردهایم. وقتی منابع غذایی به لطف انقلاب صنعتی بیشتر شدند و از آنسو علم پزشکی پیشرفت کرد و مرگومیر را کاهش داد، جمعیت ما انسانها هم بیشتر شد.
این افزایش جمعیت در نهایت به وضعیتی که امروزه شاهد هستیم منجر شده است؛ مثلا در سال ۱۹۰۰ که تازه انقلاب صنعتی آغازشده بود، کل جمعیت کره زمین فقط یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون نفر بود و امروز ۷ میلیارد و ۶۳۲ میلیون نفر. بهترین فکر ما هم است که به سیارههای دیگر مهاجرت کنیم.
همه اینها را گفتم که بگویم دلیل افزایش دمای زمین، نابود شدن زیستگاهها کره زمین و در نهایت مرگ انسانها یکچیز است: افزایش بیشازحد جمعیت.
راهحل عملی چیست؟
راستش بحرانی که امروز شاهد آن هستیم فقط ناشی از یک دلیل نیست که فقط با رفع آن دلیل برطرف شود. افزایش جمعیت، مصرفگرایی، حرص و آز ثروتمندان و قدرتطلبی سیاستمداران زنجیره دلایلی هستند که به این وضع ختم شدهاند.
در نتیجه برای درمان زمین هم باید همزمان روی همه اینها کار کنیم. باید جمعیت کره زمین کاهش یابد و همزمان باید به سمت انرژیهای بهتر و روشهای کاهش مصرف انرژی برویم. راستش منظور من هم از انرژی بهتر، انرژی خورشیدی یا بادی نیستند.
این منابع انرژی اولا آنقدرها که به نظر میرسد پاک نیستند و مهمتر از آن اصلا منابع قابل اتکایی هم بهحساب نمیآیند. راهحل، استفاده از انرژی هستهای و فناوریهای جدید در این حوزه است.
این مقاله مقدمهای برای مقاله بعد بود. در مقاله بعدی ما به انرژی هستهای خواهیم پرداخت و توضیح خواهیم چرا این انرژی آلودگی چشمگیری ندارد و اینگونه میتواند زمین را نجات دهد. بهنظر من آینده انرژی پاک، انرژی هستهای است.
نظرات