آیا ایران ناخواسته و تحت فشار بازیهای ژئوپولتیک، به یک منازعه منطقهای دیگر هدایت شده است؟ این پرسشی است که هنوز نمیتوان به دقت به آن پاسخ داد، اما هر چه باشد، زمزمهها در مورد آن شروع شده و این یعنی باید جدیاش گرفت.
به گزارش تجارتنیوز، در این میان، به نظر میرسد یک شخصیت نمادین جدید هم در منطقه در حال ظهور است و مشابهتسازی تاریخی، ما را به این نتیجه میرساند که باید از حالا فکری به حال آینده بکنیم: «الهام علیاف»، رییسجمهور آذربایجان در حال بدل شدن به «صدام حسین» دوم است.
راه رفتن روی مرز تحمل ایران
ماجرا به اتحاد جمهوری آذربایجان و ترکیه و تمایل این دو به سرشاخ شدن با ایران بر میگردد. تقریبا همه چیز حکایت از این دارد که این دو کشور، قصد دارند روی مرزهای تحمل ایران حرکت کنند و تا جایِ ممکن امتیاز بگیرند و این روندی است که ادامه خواهد داشت.
نوکِ کوهِ یخ، ماجرای کریدور «زنگزور» (Zangezur) است، دالانی که ترکیه و آذربایجان اصرار دارند باید در خاک ارمنستان کشیده شود و جمهوری خودمختار «نخجوان» را به خاکِ اصلی جمهوری آذربایجان متصل کند.
[imp content=”پیروزیِ غافلگیرکننده آذربایجان بر ارمنستان پس از گذشت نزدیک به سه دهه از اشغال بخشهای از خاک آذربایجان، این اعتماد به نفس را به رژیم باکو داده که به سمت بهبود جایگاه و افزایش وزن منطقهایِ خود برود.”]
ایران اما میگوید احداث چنین کریدوری (که در واقع به ارمنستانِ شکست خورده در جنگِ «قرهباغ» تحمیل شده)، جایگاه ایران در «قفقاز» را تضعیف میکند و امکان ارتباط زمینی میان ایران و اروپا را هم سد میکند. نتیجه اصرار دو طرف بر موضعشان هم قابل مشاهده است: لشگرکشیها و رزمایشهای نظامیِ بیسابقه در مرزها.
«صدام» چرا به ایران حمله کرد؟
اما چرا «الهام علیاف» را میتوان با «صدام حسین» مقایسه کرد؟ پاسخ، در رفتارهای توسعهطلبانهای نهفته است که از قضا، در زمانِ درگیر بودنِ ایران با مشکلات داخلی و خارجی، از سوی این دو چهره سر زده و میزند.
عراق در قالب کشوری مستقل پس از پایان جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی، در حدود و ثغور امروزی تشکیل شد و تا پیش از آن، بخشی از این امپراتوری بود. بریتانیا، در جریان جنگ، نیروهای عثمانی را از عراق بیرون کرد و در فاصله سالهای ۱۹۱۸ تا ۱۹۳۲ میلادی، قدرت را در عراق در دست داشت.
![image](https://tejaratnews.com/wp-content/uploads/2021/11/image.jpg)
صدام حسین فکر میکرد میتواند کار حکومت جدید ایران را خیلی زود یکسره کند.
با این همه، تقسیمبندیِ تصنعی بسیاری از کشورها در خاورمیانهای که بریتانیا و فرانسه میخواستند پس از پایان جنگ جهانیِ اول آن را ترک کنند، دنیایی از مشکلات بعدی را پایه گذاشت. عربستانسعودی، سوریه، لبنان، عراق و اردن، تنها بخشی از فهرست کشورهایی هستند که با مرزهای ساختگی شکل گرفتند و به همین دلیل، تا همین امروز هم درگیر مشکلات قومی متعدد هستند.
ایران از یک سو و عراقی که از دلِ امپراتوری عثمانی بیرون آمده بود هم درگیر مشکلات مرزی بودند، از جمله در «اروندرود» (یا آنطور که عراقیها اصرار داشتند بگویند، «شطالعرب»). این درگیریهای مرزی البته به قرنها پیش بر میگشتند، اما در دهه ۱۳۵۰ خورشیدی، زخمها به شکلی کمسابقه سر باز کردند.
در زمان سلطنت محمدرضا پهلوی، با وساطت الجزایر، دو کشورِ ایران و عراق به یک مصالحه بر سر تعیین حدود و ثغور «اروندرود» رسیدند و به دلیل همین وساطت، قراردادی که در سال ۱۹۷۵ میلادی (۱۳۵۳ خورشیدی) میان ایران و عراق منعقد شد، به «قرارداد ۱۹۷۵» یا «قرارداد الجزایر» معروف شد.
با این حال، زمینههای بحران میان ایران و عراق، زیر خاکستر روشن ماند. در سال ۱۹۸۰ میلادی (یک سال پس از انقلاب ایران)، «طارق عزیز»، سیاستمدار عراقی، از اعضای حزب «بعث» و معاون نخستوزیر این کشور، هدف یک سوءقصد قرار گرفت و عامل این سوءقصد هم یک فرد شیعه که طرفدار ایران بود، معرفی شد.
[imp content=”ترکیه (و پیش از آن امپراتوری عثمانی) در چهار قرن اخیر، همواره از ناحیه ایران احساس نگرانی کردهاند. مدیترانه شرقی (کشورهایی مانند سوریه و لبنان) و از آن سو حتی کشورهایی مانند مصر، حوزه نفوذِ تاریخی امپراتوری عثمانی بودهاند و طبیعی است که گسترش نفوذ یک دولت شیعه (با رویکردهای خاصی که ایران دارد) باید هم ترکیه را نگران کند.”]
این، تنها یک نمونه (یا یک بهانه) از انبوه دلایلی بود که به تلاشِ ایران برای صادر کردنِ انقلابی شیعی به کشورهایِ عمدتا سنی مذهب در جهان عرب، تعبیر میشد. با این همه، ظاهرا برای توجیه شهروندان عراقی برای روشنکردنِ هیزم تنش میان ایران و عراق، همین رخداد هم بهانه کوچکی نبود.
![اردوغان کشورهای عضو D8 با ارزهای ملی خودشان تجارت کنند](https://tejaratnews.com/wp-content/uploads/2017/10/اردوغان-کشورهای-عضو-D8-با-ارزهای-ملی-خودشان-تجارت-کنند.jpg)
بسیاری، اردوغان را صحنهگردانِ ماجرای تنش میان ایران و جمهوری آذربایجان میدانند.
صدام فرصت را مناسب دید: ایران درگیرِ یک انقلاب شده بود که شکافی عظیم در ساختار بوروکراسی (دیوانسالاری) آن ایجاد کرده بود؛ ساختار ارتش ایران (با وجود زرادخانهای بسیار عظیم از بهترین تسلیحات جهان) تقریبا متلاشی شده بود؛ زمزمههای جداییطلبانه در کردستانِ ایران شدت گرفته بودند و همه اینها موجب شده بود دیکتاتورِ بعثی گمان کند سرنگونکردن حکومت جدیدِ ایران دشوار نخواهد بود.
صدام «قرارداد الجزایر» را پاره کرد، حمله به ایران را به «نبرد قادسیه» (جنگ اعراب با ایرانِ ساسانی) تشبیه کرد و ناگهان جنگی تمامعیار را علیه ایران به راه انداخت. جالب اینکه هم آمریکا و هم شوروی (دو ابرقدرتِ وقت) حامی عراق بودند.
هیچ چیز تمام نشد
جنگی که عراق علیه ایران آغاز کرده بود، دومین جنگِ طولانی و کلاسیک در قرن بیستم (پس از «جنگ ویتنام») از کار درآمد و از قضا، نه به سقوط ایران، که به سقوط صدام در سالهای بعد انجامید. پس از پایان جنگ با ایران، صدام حسین که با تسلیحات اهدایی از چهار سوی جهان تا دندان مسلح شده بود، کویت را اشغال کرد و با تحتالشعاع قرار گرفتن امنیت انرژی در جهان، آمریکا نیز به متحد پیشین خود حمله کرد. چهار روز پس از اشغال کویت از سوی عراق، سنگینترین تحریمهای تاریخ اقتصاد جهان (تا پیش از تحریمهایِ اخیر ایران) علیه اقتصاد عراق وضع شد.
علاوه بر این، ایران اکنون نفوذی در عراق پیدا کرده که (خوب یا بد) پنهانکردنی نیست. به واسطه این نفوذ، ایران در سوریه و لبنان هم حضور پیدا کرده و حالا مدتی است که گفته میشود ایران میخواهد با احداث یک جاده زمینی (موسوم به «بزرگراه مقاومت») تهران را به بیروت، در ساحل دریای مدیترانه متصل کند.
گسترش نفوذ ایران فراسویِ مرزهای شرقیاش اما برای قدرتهای منطقهایِ دیگری که با ایران رقابت دارند هم گران تمام شده است: رژیم اسرائیل به طور مشخص با تهدید موجودیتِ خود مواجه شده، عربستانسعودی نگران گسترش جغرافیایی «هلال شیعی» در منطقه است و ترکیه (به صورت نامحسوس)، از قدرت گرفتن کشوری با ۸۵ میلیون نفر جمعیت و دارنده بزرگترین ذخایر انرژی فسیلی در جهان بیاندازه نگران است.
![امنیت و رفاه ارتش و جنگ](https://tejaratnews.com/wp-content/uploads/2018/08/3-4.jpg)
جنگ ایران و عراق، با یک بهانه مرزی شروع شد.
کسانی منکر این موردِ آخر هستند. با این همه، ترکیه (و پیش از آن امپراتوری عثمانی) در چهار قرن اخیر، همواره از ناحیه ایران احساس نگرانی میکردهاند. مدیترانه شرقی (کشورهایی مانند سوریه و لبنان) و از آن سو حتی کشورهایی مانند مصر، حوزه نفوذِ تاریخی امپراتوری عثمانی بودهاند و طبیعی است که گسترش نفوذ یک دولت شیعه (با رویکردهای خاصی که ایران دارد) باید هم ترکیه را نگران کند.
«آذربایجان» چگونه از روی سرِ «ایران» پرید؟
حالا اما بسیاری از تحلیلگران روابط بینالملل (چه در ایران و چه در جهان)، معتقدند زنجیرهای مشابه از رویدادها در حال رخدادن در منطقه است. تنشهای اخیر میان ایران و جمهوری آذربایجان (که بدون حمایتِ همهجانبه ترکیه و سکوت عجیب روسیه ممکن نبود) میتواند هیزمی بر آتش منازعات منطقهای باشد که دامن بسیاری از کشورها را خواهد گرفت.
پیروزیِ غافلگیرکننده آذربایجان بر ارمنستان پس از گذشت نزدیک به سه دهه از اشغال بخشهایی از خاک آذربایجان، این اعتماد به نفس را به رژیم باکو داده که به سمت بهبود جایگاه و افزایش وزن منطقهایِ خود برود.
اما آذربایجان از نظر اقتصادی هم موفق عمل کرده است. این کشور که حدود ۳۰ سال پیش از «اتحاد جماهیر شوروی» استقلال پیدا کرده، موفق شده تولید ناخالص داخلی خود را ظرف سه دهه، از حدود یک میلیارد دلار به حدود ۵۰ میلیارد دلار برساند، یعنی افزایشی ۵۰ برابری.
![trip to baku](https://tejaratnews.com/wp-content/uploads/2021/11/trip-to-baku.jpg)
جمهوری آذربایجان در سه دهه گذشته، موفقیتهای اقتصادی بزرگی داشته است.
در مقام مقایسه، تولید ناخالص داخلیِ اسمیِ ایران (Nominal GDP) اکنون همان جایی است که در سال ۲۰۰۴ میلادی بود. به عبارت ساده، ابعادِ اقتصاد ایران اکنون به همان اندازهای است که ۱۷ سال پیش بود. (دلیل اصلی، افت ارزش ریال و نحوه محاسبه GDP است، اما در کلیت موضوع چیزی تغییر نمیکند.)
[imp content=”جمهوری آذربایجان حالا روابطی گسترده با رژیم صهیونیستی دارد: از خرید پهپادهای «هاروپ» (IAI Harop) گرفته تا قرارداد خرید موشکهای هوا به هوا که همین تازگی نهایی شده است. اسرائیل خدمات امنیتی هم به آذربایجان ارائه میدهد و این موضوع آنقدر محرمانه است که تنها در همین حد میتوان گفت که وجود دارد، اما جزئیاتی از آن، دستکم در رسانهها نیست.”]
برای کشوری که اقتصادش در طول سه دهه ۵۰ برابر بزرگ شده؛ به تازگی یک نبرد نظامی را با پیروزیِ قاطع پشت سر گذاشته؛ منابع گسترده نفت و گاز دارد و حتی نامزد پیوستن به «اتحادیه اروپا» هم هست، شکلگیریِ نوعی اعتماد به نفس برای قد علم کردن در مقابل کشوری به بزرگیِ ایران عجیب نیست. اما این ماجرا (که شاید برخی آن را شوخی فرض کنند) جدیتر از اینها است.
«صدام دوم»: آذربایجان چگونه مشکلساز میشود؟
یکی از نویسندگان اندیشکده «شورای آتلانتیک» (Atlantic Council) حدود یک سال پیش در مقالهای نوشته بود که ایران به شکلی حیرتآور از منطقه «قفقاز» غافل شده و به همین دلیل، این منطقه برای ایران به یک نقطه کور یا نقطه ضعف بدل شده است.
واقعیت هم همین است. جمهوری آذربایجان حالا روابطی گسترده با رژیم صهیونیستی دارد: از خرید پهپادهای «هاروپ» (IAI Harop) گرفته تا قرارداد خرید موشکهای هوا به هوا که همین تازگی نهایی شده است. اسرائیل خدمات امنیتی هم به آذربایجان ارائه میدهد و این موضوع آنقدر محرمانه است که تنها در همین حد میتوان گفت که وجود دارد، اما جزئیاتی از آن، دستکم در رسانهها نیست.
![prezident serhed 051021 18](https://tejaratnews.com/wp-content/uploads/2021/11/prezident_serhed_051021_18.jpg)
عکس یادگاری «الهام علیاف» با پهپادهای «هاروپ»، ساخت اسرائیل
علاوه بر این، «رجب طیب اردوغان»، رییسجمهور ترکیه و حامیِ سفت و سخت رژیم باکو هم چند بار روی تمایلات جداییطلبانه در استانهای ترکنشینِ ایران دست گذاشته است: از شعرخوانی در رژه روز پیروزی در باکو گرفته تا سخنرانی اخیر او که گفته بود ایران به دلیل ترکیب قومیتیاش، چارهای ندارد جز اینکه با جمهوری آذربایجان کنار بیاید.
باید منتظر اتفاقاتی بود و این نه یک پیشبینی، که یک تحلیل است. جمهوری آذربایجان برای ایران مشکلساز خواهد شد و در این میان، ضعف اقتصادی، ضعف دیپلماتیک و حتی ضعف در کاربردِ «قدرت نرم» (Soft Power)، همه و همه، کریدورهایی هستند که ایران ممکن است از رهگذر آنها آسیبپذیری داشته باشد.
جالبه! چرا کسی نگفته ایران میتوانست الان به جای اسرائیل در آذربایجان باشد؟ مگر نه اینکه مردم آذربایجان شیعه است و ایران مدافع حقوق مسلمین جهان، پس چرا این همه مدت سلاح به آذربایجان نداد تا سرزمین اشغال شده اش را پس بگیرد؟ پهپادهای اسرائیلی در برابر پهپادهای ایرانی چیزی نیستن ولی ایران فقط دنبال توازن قوا بین ارمنستان و آذربایجان بود و منافعش ایجاب میکرد جنگ بینشان ادامه داشته و قره باغ آزاد نشود.
نویسنده چرا نمیگوید که قسمتی از سرزمین آذربایجان 30 سال در اشغال ارمنستان بود ولی ایران با وجود تایید آن ارمنستان روابط دوستانه داشت؟
دوگانگی سیاست خارجی ایران رو در برخورد با مساله فلسطین و آذربایجان به روشنی میشه دید
این تحلیل از چند جهت دارای اشکال است
1-عدم محاسبه اقدامات آتی کشور ارمنستان که روابط نزدیکی با ایران در طی این سال ها داشته و قطعا در این کشمکش طرف ایران را خواهد گرفت
2-عدم محاسبه اقدامات روسیه چون جمهوری آذربایجان از لحاظ اقتصادی به هر جایی رسیده از صدقه سریه روسیه بوده
3-از سوی دیگر اوضاع داخلی ترکیه به شدت نابسامان است و اعتراضات مردمی در این کشور با کمک عناصر نفوذی از سوی دشمنان ترکیه و احزاب اپوزوسیون این کشور رفته رفته شدیدتر شده و بیماری جسمی اروغان نیز می تواند مزید بر علت شده و حکومت ترکیه را در معرض سقوط قرار دهد یا حداقل برای مدتی از پرداختن به مسائل خارجی باز دارد که همین امر موجب تنها ماندن آذربایجان در مقابل ایران شده که قطعا نتایج خوبی را برای باکو در پی نخواهد داشت.
ایران با توکل به خدا واهل البیت علیهم السلام و جوانان غیور که از تبار باکری و خرازی و سلیمانیها ست بر همه ی دشواریها غلبه خواهد کرد انشاِِ لله
صدام هم با تجهیزات ابرقدرتهای بزرگ دنیا عکسهای یادگاری زیادی گرفته بود اما …………………………….
اگر بخواهیم بجنگیم،با کمک کشور دوست و برادر ارمنستان به آذربایجان حمله کرده و آنجا را با خاک یکسان می کنیم .
خدایا ما ببین که به کجاهاش فکر میکنیم
آقای حاتمی
امثال شماها در طول تاریخ این کشور بسیار بوده که همیشه از دشمنان غول ساختند و کشور خود را ناتوان و ناکارآمد نشان دادند.
آقای نویسنده :این نسخه شما برای خواننده ای که سواد خواندن و درک مطلب و قدرت ارزیابی داشته باشد ؛مثل کالای تاریخ مصرف گذشته است.
چرت نگو
آقای نویسنده:امثال دهستان هایی که نام بردی برای کشور بزرگ ایران فقط ۴۸ ساعت تاب تحمل دارند. و ایران الان ایران زمان قاجار و ایران زمان صدام نیست.ایران امروز قدرت بی نظیری پیدا کرده است.و شما زیاد به تحلیلهای آبکی اندیشکدهها گوش ندید.
بعضی ها به اشتباه فکر میکنند اسم رئیس جمهور آذربایجان الهام است نخیر ایلهام است و ایلهام یک اسم ترکی است.در ترکیه هم این اسم کمی تفاوت کرده شده ایلهان
الهام گوگولی ??? هیچکی دلش نمیاد الهام جیگر و بکشه ?
الهام خانم مگه بده که اسمش رو عوض می کنی
اراجیفی که به عنوان مطالب کارشناسی شده و مقاله تحویل مخاطب می دید واقعا خسته کننده شده. توهم توطئه انگار در ذهن معیوب شما نهادینه شده هر کشوری بخواهد در دنیا دنبال منافع ملتش باشه نمیدونم چرا با شما تضاد منافع پیدا می کنه. آذربایجان یک کریدور هم (از قره باغ به ایروان) از خاک خودش به ارومنستان داده تا ارمنیها ارتباطشون قطع نشه چرا درباره آن مطلب نمینویسید؟ وقتی دو کشور با هم توافق کردند شما کجای ماجرا قرار می گیرید؟ این دو کشور بیش از سی ساله با هم مشکل دارند ایران به غیر از دمیدن در آتش اختلاف کار دیگری کرد که الان طلبکار شده؟ در مانور مسخره ای که در شمال غرب انجام دادید و دست از پا درازتر با دادن تلفات برگشتید همان موقع ارمنستان آسمان خودش رو بر روی هواپیماهای مسافربری آذربایجان باز کرد. ارمنستان هم فهمیده که راه پیشرفتش از تعامل با آذربایجان، ترکیه و گرجستان در منطقه می گذره و داره به صلح پایدار در منطقه فکر میکنه. خیلی دیر نیست که این دو کشور پیمان دوستی هم امضا کنند اما شما هنوز بدنبال دشمن برای خود می گردید.