به گزارش تجارت نیوز، خشکسالی به یکی از مهمترین بحرانهای ایران تبدیل شده است. عیسی بزرگزاده، سخنگوی صنعت آب کشور، در برنامهای رادیویی با مرور تازهترین وضعیت منابع آب ایران، گفت: امسال نسبت به سال گذشته، کشور با کاهش بارش ۴۰ درصدی روبهرو بود و اکنون کشور در پنجمین سال متوالی خشکسالی قرار دارد. به بیان ساده، حدود نیمی از بارش نرمال دریافت نشده است.
این شرایط درحالی رخ داده است که ایران در دسته کشورهای خشک و نیمهخشک جهان قرار دارد و متوسط بارندگی سالانه آن کمتر از ۲۵۰ میلیمتر، یعنی کمتر از یکسوم میانگین جهانی 860 میلیمتر در روز است.
موضوع کاهش بارندگی و قرار گرفتن ایران در دسته کشورهای خشک و نیمهخشک واقعیتی انکارنشدنی است. با این اوصاف آیا میتوان ورود ایران به پنجمین سال خشکسالی را تنها به کمبود بارندگی مرتبط دانست؟
وابستگی اقتصادی به الگوهای پرمصرف آب
با توجه به شرایط شکننده ایران در زمینه آب، وابستگی شدید ساختار اقتصادی کشور به الگوهای پرمصرف آب، بهویژه در بخش کشاورزی، بحران را تشدید کرده است. طبق آمار رسمی وزارت نیرو در سال 1402، بیش از ۸۸ درصد از منابع آب تجدیدپذیر ایران صرف کشاورزی میشود، در حالی که این بخش کمتر از ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد.
افزون بر این، طبق اظهارات اخیر بزرگزاده، ۱۵۰ درصد نیاز کشور در بخش سبزیجات و صیفیجات تولید میشود، اما ۳۰ درصد این تولیدات پیش از مصرف به ضایعات تبدیل میشوند. این موضوع واقعیت تلخی است که هدررفت منابع آب، انرژی و زمین را بهدنبال دارد.
گزارشهای بینالمللی نیز بر وضعیت بحرانی منابع آبی ایران تاکید دارند. طبق ارزیابی موسسه منابع جهانی WRI، ایران در شاخص ریسک آبی یا همان تنش آبی، جزو کشورهایی با ریسک آبی «بسیار بالا» طبقهبندی شده است.
شاخص ریسک آب یا تنش آب، متوسط مواجهه کاربران در هر کشور با تنش آبی پایه یا به بیان دیگر، نسبت مجموع برداشت آب به مجموع منابع تجدیدپذیر آبی در یک منطقه مشخص را نشان میدهد.
ایران در دسته کشورهایی قرار دارد که در آن سالانه بیش از 80 درصد از منابع آب در دسترس برای بخشهای کشاورزی، خانگی و صنعتی برداشت میشود و این بدان معناست که افراد بیشتری برای منابع آبی محدود باید با یکدیگر رقابت کنند.
همچنین مرکز پژوهشهای مجلس هشدار داده است که در افق ۱۴۲۰، سرانه منابع آب تجدیدپذیر کشور به کمتر از هزار مترمکعب به ازای هر نفر در سال برسد. به بیان دیگر، تنش آبی در ایران تشدید میشود.
خشکسالی را میتوان به بارش کم و صرفهجوییهای فردی مرتبط کرد؟
با وجود سرمایهگذاریهای گسترده در توسعه شبکههای آبرسانی، از جمله بیش از ۵۰۰ هزار کیلومتر شبکه لولهکشی شهری و روستایی که خود سخنگوی صنعت آب آن را بیان کرد، همچنان برخی از شهرهای استانهایی مانند سیستان و بلوچستان آب لولهکشی ندارند.
این بدان معناست که بزرگترین چالش، نه کمبود زیرساخت، بلکه ناکارآمدی در سیاستگذاری، نبود حکمرانی یکپارچه آب و فقدان برنامهریزی مبتنی بر داده و آمایش سرزمین است. نبود متولی واحد برای سیاستگذاری آب و تعارضات نهادی میان وزارتخانهها، سازمانها و نهادهای محلی، باعث شدهاند که الگوی توسعه در کشور همچنان آببر باشد و در این میان حتی آب لولهکشی به بسیاری از مردم نرسد.
در شرایطی که ایران با بحران ساختاری آب دستوپنجه نرم میکند، تقلیل این بحران به مصرف فردی یا کمبارشی طبیعی، نادیدهگرفتن نقش تصمیمسازیهای کلان و رویکردهای جزیرهای در دهههای گذشته است.
این موضوع حتی به تایید سخنگوی صنعت آب نیز رسید. به گفته او، مشکل فقط متوجه یک دستگاه اجرایی یا مردم نیست؛ همه نهادهای حاکمیتی و حتی الگوی تصمیمگیری در دهههای گذشته سهم داشتهاند.
با این حال، به نظر میرسد برونرفت از وضعیت کنونی از مسیر تغییر سیاستهای آبی، تجدید نظر در الگوی کشت، ارتقای بهرهوری، آموزش عمومی و حرکت به سوی حکمرانی یکپارچه آب میسر میشود. مقابله با بحران آب در ایران نه با انکار، بلکه با پذیرش مسئولیت و مشارکت واقعی مردم امکانپذیر است.
برای مطالعه بیشتر گزارش ارادهای برای آبرسانی وجود ندارد را در تجارتنیوز بخوانید.