کد مطلب: ۲۸۳۶۶۸

پویا ناظران، اقتصاددان پاسخ می‌دهد:

قیمت واقعی دلار چند است؟

قیمت واقعی دلار چند است؟

پویا ناظران، اقتصاددان در تحلیلی پاسخ می‌دهد که با توجه به واقعیات اقتصاد ایران نرخ دلار در بازار باید چند باشد؟

یک کارشناس اقتصادی در تحلیل وضعیت فعلی نرخ دلار و واقعیات اقتصاد ایران توضیح می‌دهد: در خرداد ماه سال ۱۳۹۲، بعد از تکمیل جهش ارزی که تابستان سال ۹۱ شروع شد، نرخ دلار حدود ۳۵۰۰ تومان شد. آن زمان در خرداد ماه سال ۹۲ نقدینگی ۴۷۰ هزار میلیارد تومان بود. در اسفند ماه سال ۹۶ نقدینگی ۱۵۳۰ هزار میلیارد تومان گزارش شده و بانک مرکزی نقدینگی تیر ماه سال ۹۷ رو اعلام نکرده، اما با توجه به اینکه در طول سال ۹۶، میانه رشد نقدینگی حدودا روزی یک هزار میلیارد تومان بوده، می‌توان تخمین زد که امروز نقدینگی حدود ۱۶۶۰ هزار میلیارد تومان باشد.

به گزارش تجارت‌نیوز ، پویا ناظران در ادامه این تحلیل خود که در کانال شخصی‌اش در تلگرام منتشر شده، نتیجه‌گیری می‌کند: از خرداد ماه سال ۹۲ تا مرداد ماه سال ۹۷، نقدینگی با ۲۵۰ درصد رشد، 3.5برابر شده است. پس اگر نرخ دلار در خرداد ماه سال ۹۲ درست بوده، امروز نرخ دلار باید حدود ۱۲۲۵۰ تومن باشد. اما این تحلیل یک اشکال دارد چرا که نقدینگی دلار هم ۳۳ درصد رشد داشته است.

وی ادامه می‌دهد: پس نسبت به رشد نقدینگی دلار، نقدینگی ریال ۱۶۰ درصد رشد اضافی داشته و لذا نرخ دلار به ریال باید 2.6 برابر باشد. پس دلار باید ۹۱۰۰ تومان باشد. اما این تحلیل هم یک اشکال دارد. در این دوره پنج ساله، بخش واقعی اقتصاد آمریکا ۱۱ درصد رشد داشته، در حالی که بخش واقعی اقتصاد ایران ۱۸ درصد رشد داشته. پس نرخ دلار باید حدودا هفت درصد کمتر از ۹۱۰۰ تومان باشد، یعنی باید حدود ۸۵۰۰ تومان باشد.

اما از نگاه او، حتی این تحلیل هم هنوز اشکال دارد. وی در ادامه می‌نویسد:

یک منبع اصلی عرضه دلار، دلار نفتی است. سال ۹۲، قیمت نفت بشکه‌ای ۱۱۰ دلار بود و تا یک سال بعد در این سطح حفظ شد. کاهش قیمت نفت از آخر تابستان سال ۹۳ شروع شد. امروز قیمت یک بشکه نفت حدودا ۷۵ دلار است. پس به خاطر کاهش درآمد نفتی ناشی از کاهش ۳۰ درصدی قیمت نفت، نرخ دلار باید قدری بیشتر از ۸۵۰۰ تومان باشد.

منتها این رو هم لحاظ کنیم که در یک سال گذشته، حجم صادرات نفتی ما دو برابر صادرات سال ۹۲ بوده. پس به نظر می‌آید قیمت دلار باید قدری کمتر باشد. اما از طرف دیگر، بازار ارز به گذشته نگاه نمی‌کند بلکه به آینده نگاه می‌کند و با خروج آمریکا از برجام، بازار ارز انتظار دارد در آینده حجم صادرات نفتی شبیه حجم صادرات نفتی سال ۹۲ باشد. پس افزایش حجم صادرات اخیر، در قیمت ارز اثری ندارد، چون صادرات آینده مهم است.

قیمت تعادلی دلار را کسی نمی‌داند جز بازار آزاد و قیمت بهینه دلار را کسی نمی‌داند جز بازار آزادی که رقابت سالمی در آن حاکم باشد. ما فقط می‌توانیم تخمین‌هایی به دست بیاوریم. اما تعادل واقعی همان است که بازار اعلام می‌کند.

سه نکته را به یاد داشته باشیم:

۱- چند تا از عوامل اصلی و بنیادی تعیین قیمت دلار اینها هستند: رشد نقدینگی ریال، رشد نقدینگی دلار، رشد اقتصادی و همین طور انتظار از درآمد صادرات نفتی در آینده.

۲- اگر دولت در شش ماه گذشته بازار ارز را درست مدیریت کرده بود، تخمین می‌زنم که امروز دلار قدری بیش از ۸۵۰۰ تومان می‌بود.

۳- قیمت تعادلی دلار را کسی نمی‌داند جز بازار آزاد و قیمت بهینه دلار را کسی نمی‌داند جز بازار آزادی که رقابت سالمی در آن حاکم باشد. ما فقط می‌توانیم تخمین‌هایی به دست بیاوریم. اما تعادل واقعی همان است که بازار اعلام می‌کند.

از آنجا که در حال حاضر بازار دلار بازار سالمی‌ نیست، منطقا قیمت دلار هم قیمت درستی نیست. از آنجا که در بازار سیاه قیمت‌ها معمولا بالاتر از قیمت تعادلی هستند، احتمالا آزاد کردن بازار دلار، قیمتش را از سطح ۱۰۷۰۰ تومانی فعلی کاهش می‌دهد. اما بعد از این تحلیل، باز تاکید می‌کنم که قیمت درست همان است که در بازاری با رقابت سالم کشف می‌شود. من نمی‌گویم آن قیمت چند باید باشد؛ فقط تخمینی از آن دارم.

ادعا بر وجود حباب، یعنی «بازار اشتباه می‌کند ولی اگر آن طور که من می‌گویم قیمت‌گذاری می‌کرد درست می‌بود». من چنین ادعایی نمی‌کنم. من می‌گویم این بازار آزاد و رقابتی نیست‌. بازار را درست کنیم، هر قیمتی کشف کرد، همان درست است. بر مبنای تحلیلی، تخمین می‌زنم قیمت کشف شده کمی بیش از ۸۵۰۰ تومان باشد، اما اگر نبود، بازار آزاد رقابتی را متهم نمی‌کنم، بلکه اشتباه را در تخمین خودم خواهم دانست.

چرا این همه بر این تاکید می‌کنم؟ چون یک دشواری عمل به علم اقتصاد برای سیاستمداران این است که باید بتوانند اقرار به ندانستن قیمت‌ها کنند. وقتی از آنها می‌پرسند دلار چند باشد، عوض اینکه مثلا بگویند ۴۲۰۰ تومان، باید بگویند «نمی‌دانم». اما ظاهراً برای آنها افت دارد که بگویند «نمی‌دانم»، لذا مثلا می‌گویند ۴۲۰۰ تومان و بعد بدتر بی‌آبرو می‌شوند. چقدر اقرار به ندانستن سخت اما نجات‌بخش است!

قرار است بسته ارزی جدید منتشر شود. هیچ اطلاعی از محتویاتش ندارم. تجربه گذشته باعث شده امید چندانی نداشته باشم. سیاستگذاری درست اقتصادی میزانی از فروتنی و اقرار به ندانستن لازم دارد که در این سیاستگذاران نمی‌بینم. با این وجود، آرزو می‌کنم که ببینیم قضاوت من در حق سیاستگذار اشتباه بوده است.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

  • رضا حکمتی

    بر اساس محاسبات با روش برابری قدرت خرید بین المللی( ppp)قیمت دلار در مقابل ریال
    کمتر از 2500 تومان برآورد میشود. استدلال نویسنده محترم ( آقای ناظران) از نظر تئوریک
    اشکال دارد. زیرا مقایسه نقدینگی و تورم کشورها برای یافتن نرخ برابری پول آنها وقتی میتواند مبنای محاسبه باشد که بین دو کشور تجارت آزاد وجود داشته باشد و کشوری که دچار تورم بیشتر شده بخواهد کسری تراز تجاری خود را با کاهش ارزش پول داخلی خود جبران کند. درحالیکه تراز تجاری ایران پیوسته اضافی داشته و باید ریال تقویت میشده است. علت بالا رفتن قیمت دلار و طلا در بازار ایران ربطی به مقایسه تورم یا تراز تجاری نداشته و صرفا ناشی از کاهش اعتماد عمومی به آینده اقتصاد و تقاضای غیر عادی برای خروج سرمایه بوده است. و بالابردن نرخ رسمی ارز در شرایط فعلی هیچ کمکی به رونق صادرات و تقویت ریال در بازار رقابتی نکرده برعکس تولید داخلی را با گرانی و رکود مواجه خواهد کرد. فقط تعامل مثبت با اقتصاد جهانی و بالا بردن اعتماد عمومی به آینده اقتصاد
    میتواند سبب رونق سرمایه گذاری و تولید داخلی و عامل تقویت پول ملی شود.

    • ناشناس

      قیمت دلار در بازار به دلایل و واقعیتهای بسیاری بستگی دارد اگر فقط برابری قدرت خرید را در نظر بگیریم بر فرض 2500 حضرتعالی پراید می شود 8000 دلار! بهترین قیمت فروش در منطقه با امتیازات حداکثری و پرداخت اقساطی 4000 دلار است هیچ کجای دنیا برای چنین خودرویی 8000 دلار پرداخت نمیکنند! با دلار 8500- 9000 تومانی مناسبت بیشتری دارد و صادرات حتی پراید را رونق خواهد داد. حتی اگر نرخ دلار ار ابتدای سال 92 حدود 3500 را در نظر بگیریم با نرخ تورم 10 درصدی ادعایی الان باید حدود 6000 باشد واقعیتهای موثر دیگر را هم اضافه نمایید باز هم به 7500-8500 میرسید. بله دستوری میشود مقطعی قیمت را در یک حد نگاه داشت ولی بعد از مدتی ساز و کار بازار قیمت واقعی را مشخص خواهد نمود شاهد این ادعا عدم تثبیت روی 4200 حتی برای مدت محدود برای کالاهای ضروری و اساسی توسط دولت که بازیگر اصلی بازار می باشد.
      شرایط تولید و بازار در کشور به دلیل مدیریت غلط و سیستم بانکی ناکارآمد مساعد نیست و تولید بسیار هزینه بر است به عنوان مثال چین سنگ آهن را از ایران میخرد ولی برای واردات فولاد چین تعرفه بالایی در نظر گرفته اند یا واردات آن را ممنوع نموده اند تا فولاد مبارکه بتواند در بازار داخل فروش داشته باشد در حالیکه اگر هزینه های حمل سنگ آهن از ایران به چین تولید با انرژی به قیمت جهانی و حمل فولاد از چین به ایران را در نظر بگیرید فاصله هزینه تولید در چین در مقایسه با اصفهان که هیچکدام از این هزینه ها را ندارد و هم از سوبسید انرژی استفاده میکند بیانگر فاصله هنگفت هزینه های تولید در ایران و چین حتی برای فولاد که با دارا بودن معادن سنگ آهن و انرژی ارزان (قاعدتا باید دارای مزیت افتصادی بالایی باشیم و هزینه تمام شده بسیار پایینتر باشد) می باشد!

    • ناشناس

      منم می گم دلار باید هزار تومن باشه. کی به کیه؟
      این قیمتی که شما دادید خود دلالت بر سطح سواد شما دارد.

    • ناشناس

      من تمامی دلارهای شما رو به نرخ 2500 تومان که هیچ!!! به نرخ 8500 تومن می خرمآیا فروشنده هستید؟در یک سیستم یارانه ای بر روی کالا، نمی توان چنین تحلیل های آبکی داشت!کشوری که توانایی تولید ECU که ابتدایی ترین قطعه ماشین های دهه 80 میلادی بود رو نداره، قدرت خرید بین المللی( ppp) یعنی کشک؛ شاخص PPP مبتنی بر کمیت هست، و هرگز به کیفیت متکی نیستمعلومه که ایران با کمک سیتروئن فرانسه، می تونه پراید و تیبا تولید کنه، اما کیفیت ماشین های ایرانی کجا و ماشین های مدرن غربی کجا!مدل اقتصادی واسطه ای و دلالی برای کشوری که سایه تحریم بر سرش هست، هیچ وقت کارساز نخواهد بود

  • داوود

    تا وقتی که اقتصادمان را از شرّ دلار خلاص نکینم همین آش است و همین کاسه.

  • مصطفی

    ایشان در دوران تحصیل چندتا کتاب خوانده است و الان ماشین حساب به دست، نشسته حساب کرده فلان و بهمان. برادرعزیز اقتصاددان گرامی، نرخ دلار به خیلی از عوامل از جمله درآمد سرانه هم بستگی داره. چطور امکان داره با این نرخی که درآوردی شما بشه تولید انجام داد؟ تصور حاکمیت اینه که دلار گران بشود و صادرات افزایش داشته باشد. قطعا قطعا قطعا این نظریه اشتباه است. در طی همه این سالها هچ وقت صادراتی افزایش نیافته است. جز نفت و پتروشیمی. اما مسئله دلار فقط یک دلیل دارد و آنهم کشورداری عوارضی و نفتی ست. کشوری که از ابتدا نتوانسته است برای خودش درآمد داشته باشد باید یا عوارض گمرکی بگیرد به نام حمایت از داخل یا آنقدر ارز را دربرابر ریال بالاببرد که دخل و خرجش از محل فروش دلارنفتی جور شود. و این قصه ادامه دارد و ده سال آینده نرخ دلار با این روش کشورداری به 25 هزار هم خواهد رسید

  • سعید

    آقای ناظران تلاش با الگو برداری از هجو بافی وزیران و مدیران آنچنان تحلیل سر در گمی ارایه کرده است که قطعا اگر خودشان مطالعه کنند ….. واقعا چه الزامی باعث شده برای این بی نظمی دنبال استاندارد سازی باشیم و الگوهای من درآوردی . تا زمانی که ما یادمان می آید نفت بالا رفت دلار و طلا هم بالا رفت نفت پایین آمد باز هم دلار و طلا و کالاها بالا رفتند خواهش می کنم بیش از این به شعور مردم توهین نکنید

  • ناشناس

    دلار زمان جنگ 20 تا 50 تومان
    نفت هم بوده 10 دلار

    • mnb

      چرا بیخودی سر قیمت بحث میکتین فعلا دلار داره در تیما روی 8 ت معامله نیشه و مسافر هم 11 ت این واقععیت هست شما بگو یک قرون برو یک کشور بساز که ارزش پولش ده برلر دلار امریکا باشه وکدنه این ایرانه ارزش پولشم یک صد هزلرم دلار انریکا

  • سروش

    سلام به همگی : با تشکر از تجربه شما من هم زاویه نگاه خودم رو با شما به اشتراک میگذارم امید دارم نتیجه بخش باشد
    در بازار جهانی ارز فارکس نرخ برابری ارزها بیان کننده نکاتی است که فکر میکنم ما هم در زمینه هایی مشترک هستیم در گام اول بازیگران اصلی تمام مردم هستند . عرضه و تقاضا بیان کننده نسبت ارزها با همدیگر هستند دوم عوامل بنیادی و روان شناختی بسیاری بر این نسبتها تاثیر گذار است عوامل بنیادی اقتصادی مانند نرخ بیکاری ، نرخ بهره ، تولید ناخالص داخلی ،………و روان شناختی مانند امنیت ، یک اتفاق خاص مانند جنگ ………..به شدت بر روی نرخ برابری ارزها تاثیر گذار است سوم دولتها با تحلیلگران و برنامه ها و ابزار هایی که در اختیار دارند سعی در تاثیر گذاری بر ارز های خود دارند به مانند کاهش ارزش دلار با جنگ توسط جمهوری خواهان آمریکا که دائم تکرار میشود چهارم هر کشوری که سعی در کنترل ارز کشور خود در خلاف جهت عرضه و تقاضای غالب دارد به شدت شکست میخورد به مانند بانک مرکزی ژاپن در اشغال کویت که تا 140 هزار میلیارد دلار سعی در حمایت ین داشت ولی در عرض چند دقیقه عقب نشینی کرد پنجم خود بازاردر دراز مدت نرخهای برابری را به تعادل میرساند ……… اگر از مطالب بالا خوشتان آمد بگویید تا آنرا ادامه دهم