به گزارش تجارت نیوز، صنعت خودروسازی ایران سالهاست که در پیچوخم سیاستهای ناکارآمد و مدیریتهای پرحاشیه گرفتار شده و شرکتهایی چون فردا موتورز بهجای مرهم، زخمی تازه بر پیکر این صنعت وارد کردهاند.
فردا موتورز، زیرمجموعه گروه تجاری گلستان، بهعنوان یکی از خودروسازان کمسابقه و حاشیهنشین ایران، امروز به نمادی از نارضایتی مشتریان و ناکامی پیاپی تبدیل شده و تاخیر طولانی در تحویل خودرو، خدمات پس از فروش ضعیف و بیتوجهی به حقوق مشتریان، این شرکت را در کانون انتقادات قرار داده است.
گروه گلستان؛ از صنایع غذایی تا خودروسازی
با گسترش افقهای اقتصادی گروههای صنعتی و تجاری ایران، برخی از آنها در سودای گسترش دامنه نفوذ خود به صنایع مختلف گامهایی بلند، اما بیاساس برداشتهاند. گروه تجاری گلستان یکی از شاخصترین نمونهها در این میان است.
گروهی که نامش بیش از آنکه در حافظه جمعی ایرانیان با صنعت خودرو گره خورده باشد، با بستههای چای و برنج آشناست. گرچه این گروه صنعتی در دهههای گذشته در صنایع غذایی جایگاه تثبیتشدهای یافته است، اما حضور آن در صنعت خودروسازی بیشتر از آنکه نویدبخش توسعه باشد، یادآور عقبگرد، آشفتگی و نارضایتی مشتریان است.
ورود گلستان به بازار خودرو از دهه 70 با واردات پراکنده آغاز شد. وارداتی که گاه در قالب تهاتر با محصولات کشاورزی و گاه با هدف بهرهگیری از فرصتهای اقتصادی آن دوره صورت گرفت.
این مسیر پرپیچوخم درنهایت به تأسیس صنایع خودروسازی فردا در سال ۱۳۹۲ منتهی شد. شرکتی که امروز با نام فردا موتورز شناخته میشود و قرار بود رویای ایرانی ساخت خودرویی مستقل را یک گام به واقعیت نزدیکتر کند، اما امروز فاصلهای چشمگیر با چشماندازهای اولیه دارد.
در طول یک دهه گذشته، فردا موتورز جای آنکه به یکی از مهرههای موثر بازار خودرو تبدیل شود، در حاشیهای ایستاده که با بحرانهای مدیریتی، تعهدات معوق، مشتریان ناراضی و خدمات پس از فروش نامنسجم، هر روز بیشتر در گرداب ناکارآمدیها فرو میرود.
تاخیر و بیتعهدی فردا موتورز نسبت به حقوق مشتریان
نارضایتی مشتریان از فردا موتورز داستانی دردناک است که ریشه در مدیریت ناکارآمد و استراتژیهای معیوب این شرکت دارد. تاخیر طولانی در تحویل خودروها، از پیش فروش محصولات با موعد تحویل 90 تا 150 روزه تا تاخیر 15 ماهه، نشاندهنده اوج ناکارآمدی در یک شرکت خودروسازی است.
از رسیدن موعد تحویل تعهدات مربوط به 1402، شگرد همیشگی فردا موتورز در مواجهه با اعتراضات، ارائه وعدههایی مبنی بر تحویل خودرو در ماههای آینده بوده است. وعدههایی که یکی پس از دیگری به تاخیر افتادهاند و تنها توانستهاند مهلتی را برای مدیریت بحرانهای داخلی فردا موتورز فراهم کنند.
این شرکت برای صدور دعوتنامه تحویل خودروهایی که با تاخیر مواجه میشوند، از مشتریان تعهد کتبی مبنی بر صرفنظر از شکایت حقوقی میگیرد؛ اقدامی که نهتنها مشروعیت ندارد، بلکه اعتماد متقاضیان را به ورطه تردید و بیاعتمادی سوق میدهد.
برخی گزارشهای مردمی از ثبتنامهای انجامشده در زمستان ۱۴۰۲ حکایت دارند که تا امروز بهرغم گذشت ماهها به مرحله تحویل نرسیدهاند. مشتریان با پرداخت مبالغی افزون بر هزینه اولیه خودرو از جمله بیمهنامه، دیون دولتی و هزینه اسقاط بهای بیشتری را متحمل شدهاند و در ازای آن سود تأخیر ناچیز سه درصدی دریافت کردهاند؛ سودی که بنا به گفته مشتریان قبلی گاه تا شش ماه پس از تحویل خودرو پرداخت میشود.
در این میان ویدئوهایی که از تجمع معترضان در نمایندگیهای فردا موتورز در فضای مجازی منتشر شده، نشاندهنده لبریز شدن صبر مشتریان است. برخی از آنها حتی ترجیح دادهاند شب را در نمایندگی بگذرانند تا شاید صدایشان شنیده شود.
کارزارهایی با بیش از 1700 امضا علیه این شرکت شکل گرفته و مشتریان معترض میگویند که فردا موتورز هر بار با وعدههای جدید اعتراضات را موقتا خاموش میکند، اما تعهدات جدید هم هیچگاه به مرحله عمل نمیرسند.
خدمات پس از فروش فردا موتورز نیز حکایتی جداگانه دارد. کمبود قطعات یدکی و شبکه محدود نمایندگیها، حتی مشتریانی که موفق به دریافت خودرو شدهاند را در تنگنا قرار داده است.
در شرایطی که شرکتهای مشابه تلاش میکنند با ارتقای خدمات پس از فروش رضایت مشتریان را حفظ کنند، فردا موتورز با زنجیره محدود خدمات، مشکلات تامین قطعات و ساختاری آشفته مسیری معکوس را در پیش گرفته است.
خرید سایپا: نفوذ بیشتر به صنعت خودروسازی یا تکرار ناکامیها؟
در حالی که فردا موتورز هنوز نتوانسته مشکلات داخلی خود را حل کند، گروه تجاری گلستان در اقدامی جنجالی برای خرید سهام شرکت سایپا وارد میدان شده است.
این اقدام سوالاتی اساسی را مطرح میکند. چرا گروه گلستان بهجای اصلاح ساختار معیوب فردا موتورز به دنبال خرید شرکتی دیگر است؟ آیا این گروه با کارنامهای پر از ناکامی در صنعت خودروسازی، توان مدیریت خودروسازی با تیراژ بالاتر چون سایپا را دارد؟
تجربه فردا موتورز نشان میدهد که گروه گلستان در اداره یک خودروساز خرد نیز ناتوان بوده و ورود گلستان به فهرست خواستگاران سایپا، نگرانیهایی درباره انتقال ناکارآمدیها از فردا موتورز به سایپا مطرح میکند.
ریشههای ناکارآمدی در فرداموتورز
برای درک کامل مشکلات فردا موتورز باید به ریشهها نگریست. تحریمهای بینالمللی همکاری این شرکت با شرکای خارجی را مختل و زنجیره تامین قطعات را با چالش مواجه کرد. اما این تنها بخشی از ماجراست.
سوءمدیریت و نبود استراتژی مشخص، نقشی کلیدی در ناکامیهای فردا موتورز ایفا کرده است. این شرکت بهجای تمرکز بر کیفیت و جلب رضایت مشتری به طرحهای فروش پرزرقوبرق و وعدههای غیرواقعی روی آورده که نتیجه آن سیل عظیمی از مشتریان ناراضی را به وجود آورده است.
علاوه بر این، وابستگی بیش از حد فردا موتورز به مونتاژ خودروهای چینی، این شرکت را در برابر نوسان ارزی و مشکلات لجستیکی آسیبپذیر کرده است. در حالی که خودروسازان موفق جهان بر بومیسازی و نوآوری تمرکز دارند، فردا موتورز همچنان در گرداب مونتاژ گرفتار مانده و هیچ برنامهای برای خروج از این بنبست ارائه نکرده است.
فردا موتورز در آزمون اعتماد
فردا موتورز که با پشتوانه گروه تجاری گلستان میتوانست نمادی از پیشرفت صنعت خودروسازی ایران باشد، امروز به آیینهای از ناکارآمدی و بیاعتمادی تبدیل شده است. مشتریان این شرکت که با امید خرید خودرو به آن اعتماد کرده بودند، اکنون در راهروهای نمایندگیها و مراجع رسمی به دنبال حقوق پایمالشدهشان میگردند. کارزارها، اعتراضات و تحصنها صدای بلند مردمی است که از وعدههای بدون پشتوانه خسته شدهاند.
اقدام گروه گلستان برای خرید سایپا در حالی که فردا موتورز هنوز در باتلاق مشکلات خود دستوپا میزند، پرسشهای جدی درباره نیت و توان این گروه ایجاد کرده است. اگر گروه گلستان نتواند فردا موتورز را احیا کند، چگونه میتواند سایپا را مدیریت کند؟
خصوصیسازی خودروسازان با اهدافی چون نیازمندی صنعت خودروسازی به شفافیت، مدیریت کارآمد و احترام به حقوق مشتریان کلید خورده است. تا زمانی که فردا موتورز به این اصول پایبند نشود، چگونه میتوان به آیندهای روشن برای واگذاری سایپا به گروه مادر فردا موتورز امیدوار بود؟
مراجع رسمی از سازمان حمایت از مصرفکنندگان تا نهادهای نظارتی باید با جدیت به ناکارآمدی فردا موتورز و اعتراضات فزاینده مشتریان ورود کنند. بیتوجهی به این حجم از نارضایتی نهتنها حقوق مشتریان را پایمال کرده است، بلکه اعتماد عمومی به صنعت خودروسازی را بیش از پیش مخدوش میکند.
همچنین اقدام گروه گلستان برای خرید سهام سایپا پرسشهایی جدی درباره اهلیت این گروه ایجاد کرده است. تعیین صلاحیت متقاضیان واگذاری سایپا وظیفهای است که بر عهده مراجع رسمی قرار دارد و امید است با بررسیهای دقیق و موشکافانه از تکرار تجربه تلخ فردا موتورز در سایپا جلوگیری شود.
برای مطالعه بیشتر گزارش«سایپا از چاله دولت به چاه فرداموتورز میافتد؟» را در تجارتنیوز بخوانید.