به گزارش تجارت نیوز، بحران افت فشار پارس جنوبی بیش از پیش کشور را تهدید میکند. این میدان بیش از 70 درصد گاز مصرفی ایران را تشکیل میدهد و به بیان دیگر، گاز خانگی، صنایع، خوراک پتروشیمیها و گاز مورد نیاز نیروگاههای حرارتی از این میدان تامین میشود.
این میدان وارد نیمه دوم عمر خود شده و با افزایش عمر میدان گازی پارس جنوبی، افت فشار مخازن رخ میدهد. اگر با سرمایهگذاری و بهکارگیری تکنولوژی موردنیاز، فشارافزایی رخ ندهد، تولید گاز از این میدان در سالهای آینده کاهش مییابد. از این رو، مساله فشارافزایی جدی است.
طبق گزارش شورای عالی انرژی در آذر سال 1403، میزان ناترازی گاز طبیعی با کاهش تولید میدان مشترک پارس جنوبی تا سال ۱۴۰۶ افزایش مییابد. با توجه به این گزارش، میزان ناترازی گاز تا سال 1406 بیش از پنج برابر میشود و به بیان دیگر، کسری روزانه ۲۶۰ میلیون متر مکعبی گاز در سال 1403، به بیش از ۳۷۳ میلیون مترمکعب در روز در سال ۱۴۰۶ میرسد.
با توجه به هشدارهای مذکور، باید پرسید مساله فشارافزایی پارس جنوبی در چه مرحلهای قرار دارد؟
ضرورت فشارافزایی پارس جنوبی
حجم ذخایر درجای گاز میدان پارس جنوبی، حدود ۵۰ تریلیون مترمکعب برآورد میشود. حدود ۳۷۰۰ کیلومتر مربع این میدان در آبهای ایران و حدود ۶۰۰۰ کیلومتر مربع آن در آبهای قطر قرار دارد.
طبق برآوردهای اولیه سهم ایران از این میدان حدود ۱۴ تریلیون مترمکعب و سهم قطر حدود ۳۷ تریلیون مترمکعب است. البته در آخرین مطالعاتی که توسط شرکت نفت و گاز پارس صورت گرفته، حجم ذخایر کشور کمتر از برآورد اولیه و حدود 11.5 تریلیون مترمکعب تخمین زده شده است.
با این حال برداشت ایران در سال ۱۴۰۳، روزانه حدود ۷۱۰ میلیون مترمکعب و برداشت قطر، روزانه حدود ۶۴۰ میلیون مترمکعب بود. از سوی دیگر، میزان تولید تجمعی گاز از پارس جنوبی تا پایان سال ۲۰۲۳ توسط قطر، ۳۰۰۰ میلیارد مترمکعب و توسط ایران، ۲۶۰۰ میلیارد مترمکعب بود.
باید گفت با وجود سهم بیشتر قطر از این میدان، ایران میزان برداشت بیشتری از این میدان دارد. با توجه به استفاده مداوم ایران از این میدان، ضرورت فشارافزایی بیش از پیش روشن میشود. وقتی مقدار زیادی از گاز از مخزن برداشت شود، با گذشت زمان، فشار درون مخزن کاهش مییابد، زیرا گاز برداشتشده جایگزین نمیشود و افت فشار در لایههای زیرزمینی اتفاق میافتد.
با کاهش فشار، گاز سختتر از مخزن خارج میشود و برای جبران افت فشار، باید از تجهیزات افزایش فشار مانند کمپرسورهای گازی استفاده شود که تاکنون در پارس جنوبی اجرا نشده است.
در حال حاضر این میدان گازی، منبع تامین بیش از ۷۰ درصد از گاز تولیدی کشور است و با توجه به سهم بیش از ۷۰ درصدی گاز طبیعی در تامین انرژی کشور، میتوان گفت که این میدان بهتنهایی بیش از نصف انرژی مصرفی کشور را تامین میکند و هرگونه افت فشار در این میدان، آینده انرژی ایران را تهدید میکند.
امضای قرارداد فشارافزایی پارس جنوبی توسط مپنا و قرارگاه خاتمالانبیا
وزارت نفت در 22 بهمن سال گذشته، از بزرگترین قرارداد نفتی صنعت نفت رونمایی کرد. با توجه به این قرارداد، 17 میلیارد دلار از محل صندوق توسعه ملی برای فشارافزایی پارس جنوبی با میانجیگری مپنا و قرارگاه خاتمالانبیا تامین مالی شد.
با گذشت یک سال از این پروژه، همچنان خبری در مورد شروع پروژه یا انجام اقداماتی برای فشارافزایی منتشر نشده است.
در آبان 1403، محمود خاقانی، کارشناس انرژی، در گفتوگو با تجارتنیوز در رابطه با کاهش تولید در میدان پارس جنوبی هشدار داد: «این موضوع که چه میزان کاهش تولید در میدان گازی پارس جنوبی ممکن است اتفاق بیفتد، نیاز به مطالعات فنی و ارزیابیهای بسیار پیچیده با کمک هوش مصنوعی و دیگر فناوریها دارد که متاسفانه در صنعت نفت ایران تا حدود زیادی این فناوریهای نو وجود ندارد. میدان گازی پارس جنوبی، یک چالش بزرگ برای وزیر نفت دولت چهاردهم خواهد بود.»
خاقانی در مورد افت فشار در میدان گازی پارس جنوبی تصریح کرد: «افت فشار طبیعی، دائم در میدان گازی پارس جنوبی اتفاق میافتد و ایران نتوانسته است ابزارها و تکنولوژیهایی را به کار بگیرد که فشار خروجی گاز از مخزن حفظ شود. نمونه آن فاز ۱۱ پارس جنوبی است. فاز ۱۱ پارس جنوبی از نظر ساختار زیرزمینی و مخزنهای گاز، یکی از پیچیدهترین و مشکلترین مخازن زیرزمینی گاز طبیعی است.»
سرمایهگذاری قرارگاه خاتم و مپنا برای فشارافزایی پارس جنوبی از پروژههایی است که تنها روی کاغذ انجام شد
پس از گذشت یک سال از پروژه فشارافزایی، به تازگی مرتضی بهروزیفر، کارشناس انرژی، در گفتوگو با تجارتنیوز عنوان کرد: «سرمایهگذاری قرارگاه خاتم و مپنا برای فشارافزایی پارس جنوبی از پروژههایی است که تنها روی کاغذ انجام شد. منابع مالی نهفقط برای این پروژه بلکه به عنوان نمونه برای پروژههای تصویبشده در دولت سیزدهم نیز به شرکتهایی واگذار شد که هیچ تجربهای در این زمینه نداشتند. این شرکتهای خصولتی که در عمل خصوصی واقعی نیستند، توان مالی و فنی ندارند.»
به گفته او، «برای اینکه سرمایهگذاری به یک شرکت واگذار شود، باید تضمین بازگشت اصل و سود پول را بدهد. چون چنین تضمینی وجود نداشت، شرکت ملی نفت و وزارت نفت موظف شدند این شرکتها را تضمین کنند. در نتیجه، شرکتهای وابسته، پول را دریافت و به نام خود سرمایهگذاری کرد، اما اتفاقی نیفتاد. نهتنها افزایش تولید رخ نداد، بلکه وزارت نفت بدهکارترین سازمان به صندوق توسعه ملی شد، در حالی که خودش نقشی در اجرای پروژهها نداشت و به آنها تحمیل شد که ضمانت شرکتها را بر عهده بگیرند. دقیقا به همین خاطر است که میدانیم قرارداد فشارافزایی اخیر نیز اگر شریک خارجی نداشته باشد، به نتیجه نمیرسد. این شرکتها توان فنی، تکنولوژیک و تجهیزات لازم را ندارند و نمیتوانند چنین پروژههایی را اجرا کنند.»
با توجه به اظهارات این دو کارشناس انرژی باید گفت مساله فشارافزایی پارس جنوبی بسیار جدی است، اما با توجه به نبود تکنولوژی مورد نیاز برای فشارافزایی و انعقاد قرارداد با نهادهای غیرمتخصص، امیدی برای بهسرانجامرسیدن قرارداد فشارافزایی پارس جنوبی وجود ندارد. باید پرسید با توجه به افت مداوم فشار در پارس جنوبی، چه سرنوشتی در انتظار تامین گاز موردنیاز مردم است؟
برای مطالعه بیشتر گزارش بزرگترین قرارداد وزارت نفت سهم قرارگاه خاتم شد؟ را در تجارتنیوز بخوانید.