تجارتنیوز گزارش میدهد:
درسهای تلخ شکست بیدود برای اکوسیستم استارتاپی ایران
استارتاپ «بیدود» با وجود اینکه بیزینس مدلی مشابه استارتاپهای بزرگ دوچرخههای اشتراکی در جهان داشت، به دلیل تکیه بیش از حد بر حمایتهای دولتی و گرفتن سوبسید و عدم تمرکز بر بزرگ کردن بازار و افزایش مشتریان، شکست خورد و حالا 5 هزار دوچرخه آن در پارکینگهای تهران و شیراز خاک میخورند.
به گزارش تجارتنیوز ، استارتاپ دوچرخه اشتراکی «بیدود» که در تهران و شیراز فعالیت داشت و با استقبال خوبی در این کلانشهرها مواجه شده بود، طبق گفته مدیرعامل این استارتاپ، به دلیل عدم صدور مجوز از سوی شهرداری و شورای شهر تعطیل شده است. مسئولان شهرداری هم بهانههای مختلفی چون بدعهدی یا کیفیت پایین دوچرخههای بیدود را برای توجیه توقف فعالیت این استارتاپ عنوان میکنند.
اما آیا همه دلایل شکست استارتاپ بیدود، برمیگردد به عدم همکاری شهرداریهای تهران و شیراز؟ چه مشکلاتی در بیزینس مدل بیدود وجود داشت؟ آیا بیدود در هر صورت محکوم به شکست بود؟ یک استارتاپ دوچرخه اشتراکی در جهان چه ویژگیهایی دارد که بیدود نداشت؟ در ادامه به ویژگیهای یکی از بزرگترین استارتاپهایی که در زمینه دوچرخههای اشتراکی فعالیت میکند، میپردازیم تا شاید دلایل شکست «بیدود» بیشتر مشخص شود.
مدل کسبوکار استارتاپ دوچرخه اشتراکی «موبایک»
موبایک، یک شرکت چینی است که در سال 2015 تأسیس شد و از فناوری اینترنت اشیا (IOT) برای اشتراکگذاری دوچرخه استفاده میکند. موبایک دوچرخههای بدون ایستگاه خود را در مناطق شهری پراکنده میکند و به مشتریان اجازه میدهد تا از اپلیکیشن تلفن همراه برای باز کردن قفل دوچرخهها استفاده کنند.
تقاضای بازار دوچرخههای اشتراکی در چین با ظهور موبایک به حدی زیاد شد که در حال حاضر این استارتاپ در سراسر چین 20 میلیون دوچرخه در اختیار شهروندان قرار داده است. همچنین وجود موبایک باعث شد تا رقیبهایی مانند OFo نیز وارد این بازار شوند.
برخلاف دوچرخههای اشتراکی سنتی که از دوچرخهسواران میخواهد در برخی مکانهای ثابت سوار یا پیاده شوند، کاربران Mobike میتوانند دوچرخههای خود را در هر مکانی (تا زمانی که یک مقصد قانونی باشد) پارک کنند.
یک ردیاب GPS و تراشه اینترنت اشیا در دوچرخه تعبیه شده است و هر دوچرخه را میتوان از طریق فضای ابری به هم متصل کرد. دوچرخهسواران میتوانند با استفاده از تلفنهای هوشمند خود قفل دوچرخه را به راحتی با اسکن یک کد QR باز کنند و از پرداخت تلفن همراه برای پرداخت استفاده کنند. این دوچرخهها به گونهای طراحی شدهاند که برای سه تا چهار سال نسبتا بدون نیاز به تعمیر و نگهداری باشند.
همچنین دوچرخههای اشتراکی Mobike نیز برای جامعه ارزش ایجاد میکنند. با ارائه یک جایگزین سازگار با محیط زیست، این شرکت در کاهش انتشار کربن نیز کمک بهسزایی به شهرهای کلان کرده است.
در سال 2017، Mobike به دلیل ارائه راهحلهای بازارمحور برای آلودگی هوا و تغییرات آب و هوا، جایزه «قهرمانان زمین» توسط محیط زیست سازمان ملل را دریافت کرد.
براساس آمارهای این شرکت «موبایکرها بیش از 18.2میلیارد کیلومتر دوچرخهسواری کردهاند که معادل صرفهجویی در بیش از 4.4میلیون تن آلاینده کربن (معادل خارج کردن 1.24میلیون خودرو از جاده در سال) است که بیش از 194میلیون دلار سود اقتصادی به همراه دارد. از آنجایی که آلودگی هوا یک مشکل جدی در چین است، موبایک با حفاظت از محیط زیست و مبارزه با تغییرات آب و هوایی برای جامعه ارزشآفرینی میکند.
موبایک (Mobike) در حال حاضر بزرگترین شرکت اشتراکگذاری دوچرخه هوشمند است. این پلتفرم اکنون بیش از 200 میلیون کاربر ثبتنام شده در 200 شهر جهان دارد که روزانه بیش از 30میلیون جابهجایی انجام میدهد.
گسترش دوچرخههای اشتراکی در چین نیازمند حمایتهای مردمی و بهویژه دولت است. حمایتهای دولت چین نیز از استارتاپهای دوچرخههای اشتراکی بهقدری است که بازار دوچرخههای اشتراکی در این کشور با اندازه بازار 5.7میلیارد دلاری در سال 2022 به بزرگترین بازار این حوزه در جهان و پنج برابر بزرگتر از بازار هند تبدیل شده است.
بیدود با بزرگترین استارتاپ دوچرخه اشتراکی جهان چه تفاوتی دارد؟
دوچرخههای «بیدود» از نظر ظاهر و رنگ شبیه به دوچرخههای «Mobike» هستند و میتوان گفت که مدل کسبوکار این استارتاپ تفاوت چندانی با بزرگترین کسبوکار این حوزه یعنی موبایک ندارد.
در سرویس دوچرخه کرایه «بیدود» نباید دوچرخهها را از مکانهای مشخصی کرایه و دوباره به آن مکانها تحویل داد. این دوچرخهها از یک قفل هوشمند استفاده میکنند که فقط با اپلیکیشن باز میشود و استفادهکننده میتواند دوچرخه را از هر کجای شهر یافته، سوار شده و در محل دیگری پارک و دنبال کار خود برود.
هر فردی میتوانست از دوچرخههای اشتراکی «بیدود» استفاده کند؛ کافی بود اپلیکیشن bdood را روی گوشی تلفن همراه خود نصب کرده و از روی نقشه دنبال نزدیکترین دوچرخههای پارک شده در شهر بگردد.
با رسیدن به یک دوچرخه، با کمک اپلیکیشن و اینترنت اشیا میتوانست قفل دوچرخه را باز کرده و سوار شود. پس از اتمام سفر هم دوچرخه را در گوشهای پارک کرده و دوباره آن را قفل کرد.
اپلیکیشن bdood فقط برای باز کردن قفل دوچرخه نیست و اطلاعات دیگری مانند زمان اجارهگیری، مسافت طی شده، میزان کالری مصرف شده و میزان دیاکسید کربن را که بهخاطر استفاده نکردن از خودرو در هوا انتشار پیدا نمیکند، محاسبه و به کاربر نشان میداد.
هزینه استفاده از دوچرخههای اشتراکی بیدود نیز مانند دیگر نقاط جهان بسیار پایین و در حد همان هزینه استفاده از اتوبوس یا تاکسی در سفرهای درونشهری بود. حتی در سفرهای کوتاه مقرونبهصرفهتر از تاکسی به نظر میرسید.
با این حال به نظر میرسد که بیدودی که حالا تعطیل شده، تفاوت چندانی با استارتاپهای بزرگ نداشت، اما دخالت و عدم همکاری بخشهای دولتی منجر به سقوط این استارتاپ شد.
این در حالیست که در اغلب کشورهای جهان، در جریان توسعه یک استارتاپ دولت بهجای ورود مستقیم به این حوزه، تنها زیرساختهای فنی و حقوقی برای شرکتهای استارتاپی فراهم میکند و اجازه میدهد جریان توسعه استارتاپی بهصورت خودکار شکل بگیرد. اما در ایران، مجوزهای فعالیت یک استارتاپ بهدلیل اینکه اطلاعات کاربران خود را در اختیار شهرداری نگذاشته است و حتی باید هزینههای بیشتری را به شهرداری بدهد، تعطیل میشود.
درسهای یک شکست
به دولت و دولتیها و نهادهای دولتی تکیه نکنید؛ این جمله مهمترین نکتهای است که از شکست استارتاپ بیدود میتوان درس گرفت. استارتاپی که میخواست هوای شهر را و حال و هوای مردم را بهتر کند، اما در نهایت از سطح شهر رخت بربست و به گوشهای خزید و تبدیل به یک تجربه شکست شد.
استارتاپی مثل بیدود در سطح شهر حضور داشت، بنابراین باید مراودهای نزدیک با نهادی چون شهرداری میداشت. نهادی عریض و طویل و کُند که بیدود در کریدورهای پرپیچ و خم آن گیر کرد. این مسئله درس تلخی شد برای دیگر استارتاپها تا به جای اینکه چشمانتظار کمک نهادهای دولتی باشند، بیشترین تمرکزشان را روی بزرگ کردن بازار خود قرار داده و به گرفتن تسهیلات دولتی و سوبسیدها دل خوش نکنند.
از وقتی که اکوسیستم استارتاپی ایران شکل گرفته است، دولت همواره خواسته که خود نیز کسبوکاری در زمینههای آنلاین راهاندازی کند یا شریک نزدیک این کسبوکارها باشد. اما تجربههای ثبتشده نشان میدهد که هرگونه اقدام دولتی در این زمینه، طعم تلخ شکست را چشیده است. از راهاندازی موتور جستجو و پیامرسان گرفته تا راهاندازی تاکسی آنلاین و…
حالا شکست بیدود و کنار رفتن این استارتاپ که تا 140میلیارد تومان ارزشگذاری شده بود، یک درس بزرگ به دیگر استارتاپها میدهد: در اقتصادی که 60 تا 70درصد آن در اختیار دولتیها و نهادهای دولتی و شبهدولتی است، یا کارتان را شروع نکنید یا اگر وارد چنین حوزهای شدید، دستتان را روی زانوی خودتان بگذارید و از زمین بلند شوید.
یعنی روی مشتریان خود تمرکز کنید و بازارتان را اینقدر بزرگ کنید که دیگر نتوانند انکارتان کنند. مثل دیجی کالا، تپسی، بازار، دیوار، شیپور، اسنپ و دیگر کسبوکارهای بزرگی که اقتصاد دولتی ایران در هر صورت و با هر شرایطی مجبور به پذیرششان شده است.
نظرات