کد مطلب: ۱۳۲۹۰۸

علی انصاری، یک کارآفرین متفاوت

علی انصاری، یک کارآفرین متفاوت

مالک بزرگ‌ترین بازار مبل خاورمیانه، عضو هیأت مدیره و حامی مالی باشگاه استقلال در سال‌های گذشته، نایب‌رئیس و رئیس فدراسیون دوچرخه‌سواری، عضو اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی ایران، رئیس انجمن صنفی مبلمان و دکوراسیون استان تهران، رئیس شورای ملی مبلمان، رئیس کنفدراسیون بین‌الملل مبلمان و دکوراسیون، مالک بازارهای موبایل ایران، بنیان‌گذار بانک تات،

مالک بزرگ‌ترین بازار مبل خاورمیانه، عضو هیأت مدیره و حامی مالی باشگاه استقلال در سال‌های گذشته، نایب‌رئیس و رئیس فدراسیون دوچرخه‌سواری، عضو اتاق بازرگانی صنایع و معادن و کشاورزی ایران، رئیس انجمن صنفی مبلمان و دکوراسیون استان تهران، رئیس شورای ملی مبلمان، رئیس کنفدراسیون بین‌الملل مبلمان و دکوراسیون، مالک بازارهای موبایل ایران، بنیان‌گذار بانک تات، مدیرعامل گروه سرمایه‌گذاری تات، سازنده یکی از بزرگ‌ترین مال‌های جهان و… به راستی علی انصاری کیست؟ چگونه به چنین ثروتی دست پیدا کرده است؟ چه ارتباطی میان تجارت، صنایع فولاد، صنعت مبل، بازار موبایل، ورزش و ساخت مراکز مدرن توزیعی وجود دارد؟ آیا دارایی‌اش محصول دانش، تجربه و زحمت است؟ یا تنها شاهین بخت و اقبال بر دوش او نشسته است؟

از خیابان مهرآباد تا انتهای همت

علی انصاری 5 دی 1341 در مهرآباد جنوبی به دنیا آمد. در سال 1366 از دبیرستان ارشاد دیپلم اقتصاد گرفت و پس از پایان خدمت سربازی به شکلی جدی وارد دنیای کسب‌وکار شد. او در سال 66 و با حمایت پدر، از اداره کل صنایع سنگین استان زنجان موافقت اصولی ایجاد کارخانه تولید لوله و پروفیل گرفت. این کارخانه در زمینی به مساحت 64 هزار متر مربع در ماه‌دشت کرج احداث شد و در سال 1371 به بهره‌برداری رسید.

برخلاف بسیاری از متمولان که دوست دارند سوژه اخبار و رسانه‌ها باشند، انصاری خیلی کم از خودش می‌گوید. به همین دلیل هم اطلاعات زیادی از زندگی شخصی او در دست نیست. پدرش در بازار و در صنعت ساختمان مشغول بود. اما پسران، پیشه پدری را دنبال نکردند.

در سال 1371 و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تشکیل کشورهای تازه استقلال یافته آسیای میانه، علی انصاری تصمیم به تجارت در حوزه قفقاز گرفت. صادرات میوه و خشکبار به کشورهای این منطقه و به‌ویژه جمهوری تازه تأسیس آذربایجان بخشی از این برنامه تجاری بود.

او در سال 1372 یکی بزرگ‌ترین مراکز توزیعی آهن‌آلات به نام مجتمع تجاری بهاران در شادآباد تهران را ساخت. مجتمعی که همچنان یکی از قطب‌ها و مراکز توزیع انواع آهن‌آلات در کشور است.
بازار آهن بهاران 2 نیز در زمینی به مساحت 100 هزار مترمربع در بزرگراه آیت‌الله سعیدی و در مجاورت بازار آهن شادآباد، یکی دیگر از تجربه‌های اولیه او برای ایجاد مراکز مدرن توزیع بود.

علی انصاری

کشف بازارهای جدید

کار ساخت‌وساز در دهه هفتاد و هشتاد رونق خوبی گرفت و بسیاری را به ثروت رساند. اما بیشتر آن «بساز و بفروش‌ها» در ساخت‌وساز ماندند، تا 20 سال بعد از رکود این بازار گله کنند. در حالی که انصاری، همان‌طور که بازار مسکن را یافته بود، بار دیگر بازارهای جذاب دیگری را شناسایی کرد و به آن‌ها وارد شد.

بازار موبایل یکی از همین بازارها بود. با رشد خریدوفروش تلفن همراه از سال 2007، موبایل به یکی از بازارهای جذاب کشور تبدیل شد. انصاری این فرصت را قبل از دیگران شناسایی کرد و از آن بهره برد. شاید جالب باشد که بدانید بازار موبایل، فقط کمی بعد از رونمایی از اولین آیفون و در نقطه آغاز رشد پرشتاب بازار تلفن‌های هوشمند تاسیس شد.

بازار موبایل ایران

رونق برای دیار قدیمی

شاید بیشتر مردم فکر کنند شمال شهر تهران بهترین محل برای راه‌اندازی یک مرکز خرید بزرگ مبل است. به خصوص که مردم این منطقه قدرت خرید بیشتری هم دارند. اما علی انصاری فروشگاهش را در جنوب شهر و در نزدیکی محله کودکی‌اش افتتاح کرد. این تصمیم ظاهرا دلایلی بیش از تفاوت قیمت در زمین‌های یافت‌آباد و جردن دارد.

نکته مهم این است که مردم شمال شهر می‌توانند پس از خریدشان، به راحتی هزینه حمل‌ونقل از جنوب به شمال را پرداخت کنند. اما هزینه انتقال کالای خریداری شده از شمال به جنوب شهر، می‌تواند انگیزه خرید را برای طیف بزرگی از مشتری‌ها از بین ببرد. برای همین نزدیکی به جنوب شهر، اندازه بازار را بزرگ‌تر می‌کند.

محل قرارگیری بازار مبل، فرصت‌های شغلی ایده‌آلی را برای هم‌محله‌ای‌های قدیم علی انصاری به وجود آورده است.

از طرف دیگر وجود بازار مبل در یافت‌آباد باعث شد که اکوسیستم جدیدی در این منطقه شکل بگیرد و کسب‌وکارهای مختلف این ناحیه رونق بگیرند. برای کارگران ساده، شاید رفت‌وآمد به شمال شهر راحت‌ نباشد. برای همین محل قرارگیری بازار مبل، فرصت‌های شغلی ایده‌آلی را برای هم‌محله‌ای‌های قدیم علی انصاری به وجود آورد.

اوراقچی‌های یافت‌آباد

اگر امروز به بازار مبل بروید، می‌توانید سیمای دگرگون‌شده یافت‌آباد را به سادگی تشخیص بدهید. در زمان قاجار، کشاورزی و معماری پیشه بیشتر مردم یافت‌آباد بود. باغ‌های میوه و بوستان‌های سبزی‌کاری، باعث سرسبزی این منطقه شده بودند. در آن زمان یافت‌آباد محله‌ای اعیانی بود. خاندان‌ «یافت‌آبادی‌» از بازماندگان خاندان زندیه بودند. آن‌ها در ابتدای قاجاریه و پس از سقوط لطفعلی‌خان زند به این منطقه کوچ داده شدند.

وجود بازار مبل در یافت‌آباد باعث شد که اکوسیستم جدیدی در این منطقه شکل بگیرد و کسب‌وکارهای مختلف این ناحیه رونق بگیرند.

اما رشد شهر تهران به خصوص در زمان پهلوی دوم، چهره یافت‌آباد را متفاوت کرد. کارخانه‌های صنعتی تا حد زیادی به رونق اقتصادی یافت‌آباد کمک کردند، اما سرسبزی و طراوت را از یافت‌آباد گرفتند. تجمع اوراقچی‌ها در یافت‌آباد باعث شد که این محله کهن، سر و وضعی آشفته پیدا کند. یافت‌آباد دیگر شباهتی به آن یافت‌آباد اعیان‌نشین و سرسبز نداشت.

چهره جدید یافت‌آباد

حالا اوضاع تغییر کرده است. بازار مبل ایران فرصت‌های شغلی متعددی را برای مردم این محله، و محله‌های اطراف به وجود آورد. این فرصت‌های شغلی فقط به خدمات موردنیاز بازار مبل محدود نمی‌شوند. نیاز به حمل‌ونقل و باربری نیز برای عده بی‌شماری شغل ایجاد کرد.

حضور خریداران سبب شد که مغازه‌ها و فروشگاه‌های دیگری نیز در این محله افتتاح شوند. از این میان می‌شود به لباس‌فروشی‌های لوکس یافت‌آباد اشاره کرد. دیگر نیازهای جانبی مراجعین به بازار مبل نیز بی‌پاسخ نماند و رستوران‌ها و غذاخوری‌های باکیفیتی در یافت‌آباد ایجاد شد.

این واحدهای صنفی بخشی از برنامه توسعه بازار مبل نبودند، اما به طور طبیعی سیمای یافت‌آباد را متحول کردند. حالا یافت‌آباد یک اکوسیستم اقتصادی زنده و پویا دارد و نقش بازار مبل در حیات و پویایی این محله قدیمی، غیرقابل‌انکار است.

مردی از تبار «تات»

علی انصاری فقط به محله پدری وفادار نبود، بلکه نام تات نیز ارتباط تنگاتنگی با ریشه‌های خانوادگی او دارد. بعد از افتتاح بانک تات، نام این بانک به شکل سرواژه‌ای از «تجربه، اعتماد و توسعه» معنا شد.

اقوام و زبان استان قزوین

اما خالی از لطف نیست بدانید عقبه علی انصاری را به یکی از اقوام ایرانی، یعنی قوم تات نسبت می‌دهند. این قوم به زبان تاتی صحبت می‌کنند که با زبان فارسی تفاوت دارد. تات‌ها در زمان مادها نقش مهمی در ساختار قدرت ایران داشتند. به شکلی که ترک‌ها، تمام ایرانی‌های یکجانشین را تات می‌نامیدند. هنوز در زبان ترکی تات به معنای شهرنشین، متمدن و باسواد است. زبان تاتی منابع نوشتاری ندارد و بخشی از میراث شفاهی ایران به حساب می‌آید. در زمان جنگ از زبان تاتی برای ارتباطات بی‌سیم استفاده شد. زیرا نیروهای دشمن نمی‌توانستند اطلاعات جنگی را از میان اصوات این زبان کهن، رمزگشایی کنند.

شاید انتخاب نام قومی، برای یک بانک چندان مناسب نباشد. به همین دلیل هم بود که برای تات معنایی دیگر ساختند. اما می‌شود از زاویه دیگری هم به این انتخاب نگریست. این‌که زنده نگه‌داشتن بخشی از میراث ناملموس این مرز و بوم از طریق تکرار نام آن در زبان رایج مردم، خالی از ارزش نیست.

دانش و تجربه

علی انصاری لیسانس راه و ساختمان دارد و همین موضوع باعث علاقه او به ساخت و ساز شد. درست است که تجربه بزرگترین معلم تاریخ است و آموزه‌های این معلم سخت‌گیر را می‌شود در مصاحبه‌های انگشت‌شمار او دید.
اما تأسیس یک بانک، سرمایه‌گذاری بر روی بازار مالی و ورود به بازارهای مبل و موبایل به دانشی عمیق نیاز دارد. از نکات جالب در زمان افتتاح بانک تات، حضور مدیران مجرب شبکه بانکی به عنوان اعضای هیأت مدیره و سپس حضور دکتر جلال رسول‌ا‌ف در کنار علی انصاری بود. رسول‌ا‌ف به عنوان یکی از مهم‌ترین مدیران نوگرای بانک‌داری خصوصی کشور شناخته می‌شد.

علی انصاری 2

ایران مال، بزرگ‌ترین فروشگاه جهانایران مال

این روزها در انتهای بزرگراه همت، بنایی عظیم در حال ساخت است که خیلی‌ها آن را بزرگ‌ترین فروشگاه متمرکز جهان می‌دانند.

ابتدا قرار بود در مرکز بازار بزرگ تهران، فروشگاهی مدرن ساخته شود. اما به دلیل مخالفت‌های پیش آمده، پروژه به محل فعلی آمد و البته ابعادش نیز چند برابر شد. در وصف بزرگی ایران مال گفته‌اند که برای بازدید از تمامی مغازه‌های این فروشگاه، 3 روز وقت لازم خواهید داشت.

اما در این پروژه، مانند پروژه بازار مبل و بازار موبایل، اتفاق دیگری نیز رخ داده است. موضوع فقط ساخت فیزیکی یک ساختمان و واگذاری واحدهای آن نیست. بلکه در این پروژه‌ها برندها و دارایی‌های نامشهود جدیدی خلق می‌شود که می‌تواند آینده اقتصادی شهر تهران یا حتی کشور ایران را متحول کند.

پارادوکس ثروت در ذهن ما

در کشور ما به دلایل جامعه‌شناختی، برای بسیاری از افراد تنها ثروتمند بودن یک نفر، دلیل کافی برای مجرم شناختن او است. گویا تردیدی نیست که تنها راه تولید ثروت و سرمایه در ایران، فساد‌ و قانون‌گریزی است. در حالی که کتاب‌های «اسرار ثروتمند شدن» در صدر فروش بازار کتاب‌ کشور هستند، خریداران همین کتاب‌ها به دنبال خطاهای ثروتمندان می‌گردند. تا بتوانند توضیح دهند که چرا با وجود خواندن ده جلد کتاب در زمینه تولید ثروت، هنوز دولت و ثروتی به هم نزده‌اند.

در حالی که کتاب‌های «اسرار ثروتمند شدن» در صدر فروش بازار کتاب‌ کشور هستند، خریداران همین کتاب‌ها به دنبال خطاهای ثروتمندان می‌گردند. تا بتوانند توضیح دهند که چرا با وجود خواندن ده جلد کتاب در زمینه تولید ثروت، هنوز دولت و ثروتی به هم نزده‌اند.

پرسش اینجا است که با این نگاه، چرا سرمایه‌گذاران نباید پول‌هایشان را از کشور خارج کنند؟ چرا سرمایه‌گذاران خارج‌نشین ایرانی باید به اقتصاد داخلی جذب شوند؟ آیا نمی‌شد ایران مال را در دوبی و یا استانبول ساخت؟ اگر بپذیریم که سرمایه، شاه‌کلید اشتغال است، با سرمایه‌ستیزی چه طور می‌توانیم شعار تولید و اشتغال را محقق کنیم؟ اگر بدون بررسی، از تمام سرمایه‌داران نفرت داشته باشیم، چه طور می‌توانیم برای سرمایه‌گذاران خارجی از امن بودن ایران و بازدهی بالای بازار کشور بگوییم؟

علی انصاری 3

فرش قرمز برای واردات یا بستری برای تولید؟

علی انصاری آن قدرها اهل رسانه نیست و کمتر پیش آمده که صحبت‌هایش منتشر شود. اما این موضوع باعث نشده که او را نقد نکنند. نقدهایی که بعضا با شایعه‌های بی‌پشتوانه همراه است. اما از گلایه‌های ناموجه و نامستدل که بگذریم، به یک نقد جدی بر می‌خوریم: تاسیس فروشگاهی بزرگ و متمرکز می‌تواند تقاضا را به شکل ناگهانی افزایش بدهد. اما سمت عرضه به سرعت نمی‌تواند خود را با شرایط جدید بازار تطبیق دهد. حتی اگر تولیدکننده بخواهد تولید را افزایش دهد، باز هم افزایش تولید به زمان نیاز دارد. به هر حال خرید تجهیزات، دستگاه‌ها، استخدام نیروها و افزایش تولید آنی نخواهد بود. از همین رو، مازاد تقاضا به خاطر تاخیر در اصلاح بازار، با واردات پر خواهد شد.

فرصت پیش‌آمده به دلیل افزایش تقاضا، می‌تواند منجر به ایجاد کسب‌وکارهای جدید، سرمایه‌گذاری‌های نو و پیدایش فرصت‌های شغلی تازه بشود.

البته واضح است که تاخیر در جبران مازاد تقاضا، ابدی نیست و بالاخره سمت تولیدکننده می‌تواند خود را با تقاضای جدید تنظیم کند. نکته مهم این است که مازاد عرضه (واردات) سهم تولیدکننده را نخواهد گرفت، بلکه اندازه بازار را بزرگ خواهد کرد. به این ترتیب بعد از مدتی سهم تولیدکننده از بازار بزرگ‌تر خواهد شد. به همین دلیل اگر به افزایش تقاضا پاسخی درخور داده شود، در نهایت نفع تولیدکننده تامین خواهد شد.

اتفاقا فرصت پیش‌آمده به دلیل افزایش تقاضا، می‌تواند منجر به ایجاد کسب‌وکارهای جدید، سرمایه‌گذاری‌های نو و پیدایش فرصت‌های شغلی تازه بشود. این نقد به زبان خودمانی می‌گوید «چون ما حوصله نداریم بیشتر کار کنیم، عاملی که ما را به کار بیشتر تشویق کند، مطلوب نیست.»

سخن پایانی

برخی از ثروتمندان بدون تولید، بدون خدمتی شایسته و بدون ایجاد شغل، به تمکن می‌رسند و «تمرکز ناکارمد ثروت» ایجاد می‌کنند. در واقع این گروه از منافع کاذب، بدون ایجاد ارزش‌افزوده ملموس و واقعی بهره‌مند می‌شوند.

اما ثروتمندانی که خروجی‌های ملموس، و دارایی‌های ارزشمند ناملموس تولید کرده‌اند، آن‌هایی که شغل ایجاد کرده‌اند، آن‌هایی که ثروت‌هایشان را در ایران به گردش انداختند و فرصت ثروتمند شدن را برای دیگران هم فراهم کردند، آن‌ها که به نیازهای اساسی مردم پاسخ داده‌اند، بر خلاف گروه اول دغدغه‌ای بیش از پر کردن جیبشان داشته‌اند. این سرمایه‌داران و کارآفرینان می‌توانند آینده اقتصادی یک شهر یا حتی یک کشور را تغییر دهند.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

  • ایرانی

    خدا به گرده علی انصاری

  • عباس قادری

    سلام
    وقت بخیر و خدا قوت پهلوان
    امیدوارم که خوش و خرم و سلامت باشید.
    در خصوص فروش ایران مال میخواستم بدونم چطور میشه هماهنگ کنم برای یه مشتری.
    ارادتمند

  • عباس قادری

    سلام
    خدا قوت کرد بزرگوار
    امیدوارم که پایدار و پیروز باشید
    در خصوص فروش ایران مال چطور میتونم مشتری را معرفی کنم و یه نشستی گذاشت.
    ارادتمندتان
    مشاور قادری

  • امیر عرفانی 71

    بنده مشتری هستم پره قیمتش اخرش چند ؟ امیر هستم عرفانی

    • ناشناس

      ناقابل قیمت پایه ۳ میلیاردو پانصد ملیون دلار

    • ماری

      خریدار ملک هستین بنده ملک عالی دارم

  • امیر عرفانی 71

    بنده خریدار هستم. پره قیمت ملکتون اخرین قیمت رو بگین بیام برای معامله

  • ناشناس

    چطور میشه با خودشون در ارتباط بود

  • ناشناس

    آقا من هزار تومن ایران مالو میخرم

  • ناشناس

    سلام قیمت یک دهنه غرفه شرایط پرداخت ایا اقساط هم وجود دارد

  • سعید

    شما که جز تبلیغات کاری نکردید؟ اولا چیزی به نام دیپلم اقتصاد در ایران وجود ندارد؟ پس سعی نکنید برای این آقا سابقه تحصیلات اقتصادی بتراشید؟ ثانیا یه جوان بیست ساله با کدام سرمایه تونسته کارخانه فولاد حالا لوله و پروفیل بزنه؟ من که با فوق لیسانس از دانشگاه تهران و کار از ده دوازده سالگی هنوز کلاهم پس معرکه است!!!

  • ناشناس

    آقای انصاری برای خانواده من در شهرک ولیعصر تهران خانه ای کوچک رهن کن به نام خودت برای یک سال من جانبازم سال بعد سهم الارث پدری دریافت میکنم قدر دان محبت شما خواهم بود
    مهدی امیدبخش