فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۴۴۵۳۷۵

چرا برخی افراد همچنان شیوع ویروس را جدی نمی‌گیرند؟

چرا برخی افراد همچنان شیوع ویروس را جدی نمی‌گیرند؟

قطعا کسانی که موارد پیشگیری از کووید ۱۹ را رعایت نکرده، اشتباه می‌کنند؛ اما رفتار آن‌ها، غیرمنطقی نیست. درک رفتار آن‌ها به ما کمک می‌کند تا بتوانیم افراد نامطمئن به ویروس را به فاصله‌گذاری اجتماعی ترغیب کنیم. در شرایط فعلی و در اکثر نقاط دنیا، سطح همکاری مردم برای پیشگیری از ابتلا و مقابله با

قطعا کسانی که موارد پیشگیری از کووید ۱۹ را رعایت نکرده، اشتباه می‌کنند؛ اما رفتار آن‌ها، غیرمنطقی نیست. درک رفتار آن‌ها به ما کمک می‌کند تا بتوانیم افراد نامطمئن به ویروس را به فاصله‌گذاری اجتماعی ترغیب کنیم.

در شرایط فعلی و در اکثر نقاط دنیا، سطح همکاری مردم برای پیشگیری از ابتلا و مقابله با همه‌گیری ویروس بسیار بالاست. بسیاری از افراد در خانه‌های خود مانده، در مکان‌های عمومی از ماسک استفاده کرده و به‌طورکلی، فاصله خود از دیگران را حفظ می‌کنند. و خوشبختانه، آمار و ارقام مربوط به ویروس نشان داده که تا حدی، این رفتارها در جلوگیری از گسترش ویروس موثر بوده‌اند. نمودار ابتلا در بسیاری از کشورهای جهان در حال خطی شدن است.

پس آن افرادی که به مسافرت‌های غیرضروری پرداخته، یا حتی باوجود امکان ماندن در خانه، تغییری در رفت‌‌وآمد خود انجام نمی‌دهند چه دیدی نسبت به این مسائل دارند؟ مخصوصا درحالی‌که تجربه نشان داده عدم رعایت پیشگیری، می‌تواند به نتایج فاجعه‌بار در هر گروه سنی منجر شود.

سه تفکر مرتبط در دیدگاه افراد شکاک به ویروس وجود داشته که عقاید این افراد نسبت به همه‌گیری را شکل می‌دهند. البته باید تاکید کرد که منظور من از این بررسی، حمایت از رفتار کسانی که فاصله‌گذاری را رعایت نمی‌کنند نیست. ما در میان یک بحران جهانی بوده که نیازمند همکاری‌های گسترده است. منظور از این نوشته، این است که نحوه تفکر افراد شکاک نیز می‌تواند قابل‌درک باشد.

و اینکه درک پایه‌های این نوع تفکر، می‌تواند در تشویق افراد شکاک به رعایت پیشگیری‌ها در شرایط فعلی موثر باشد.

نبود اعتماد

حدود ۱۵ سال پیش، تعداد افرادی که در حال آماده‌سازی نسبت به یک طغیان اجتماعی بودند، دچار افزایش ناگهانی شد. بسیاری از آن‌ها مشغول به انبار کردن غذا، دارو، لوازم بهداشتی و اسلحه بوده و در حال یادگیری مهارت‌های بقا در طبیعت بودند. تا حدی که در آن دوران، وب‌سایت‌ها و کتاب‌هایی با هدف کمک کردن به این دسته از «آماده‌سازان» ایجاد شده بود.

در انتها، من توسط بسیاری از روزنامه‌ها و مجلات راجع به این جنبش مورد مصاحبه قرار گرفتم. دیدگاه من این بود که چنین جنبشی عملکرد بسیار خارج از حدی داشت، اما در عین حال، نوعی واکنش منطقی نسبت به کاهش اعتماد در محیط اطرافمان بود.

ما تا حدی مسئولیت‌های خود را به دیگر متخصصان واگذار کرده‌ایم که تنها تعداد کمی از ما می‌تواند بدون حمایت جامعه زنده بماند. وقتی اعتماد به سازمان‌های اجتماعی از بین می‌رود، برخی از افراد تصمیم گرفته که باید انجام تمامی فعالیت‌های زندگی‌شان را خود بر عهده بگیرند؛ چرا که از دید آن‌ها، نظم اجتماعی ممکن است در هر لحظه بر هم بریزد.

هنوز هم سطح‌های بالایی از بی‌اعتمادی در جامعه وجود دارد. و این اتفاق باعث شده است تا برخی از افراد به طور کلی به متخصصان اعتماد نکنند. چنین عدم اعتمادی می‌تواند باعث شود تا مردم، اهمیت توصیه‌های متخصصان را زیر سوال برده و توجهی به آن‌ها نداشته باشند.

نااطمینانی اجتماعی

این نکته به‌شدت در خصوص زمان‌های ابتدایی شیوع، قابل مشاهده بود؛ یعنی در زمان‌هایی که نرخ نمایی رشد بیماری همچنان پایین بود. در آن زمان، شواهد سطحی با این تفکر که تنها تعداد کمی از افراد بیمار می‌شوند مطابقت داشت.

درنهایت، بسیاری از چیز‌هایی که ما می‌دانیم از حرف‌ها و مکالمات ما با دیگران به دست می‌آید، نه تجربه شخصی. رد کردن اطلاعات منابعی که به آن‌ها اعتماد نداریم منطقی است؛ اما اشتباه کردن در انتخاب منابع اخبارمان می‌تواند عواقب خطرناکی داشته باشد.

قابل‌لمس نبودن

عامل دومی که بر رفتار افراد تاثیر می‌گذارد، این است که عواقب این همه‌گیری برای بسیار افراد در مرکز توجه قرار ندارد. شاید بسیاری از ما راجع به مورد‌های ویروس در اخبار بشنویم، اما ممکن است به شخصه با کسی که مبتلا شده یا به علت ویروس فوت کرده باشد، آشنا نباشیم.

وقتی تا حد مشخصی از وقایع دور باشید (به‌صورت فیزیکی یا زمانی)، دید انتزاعی نسبت به آن‌‌ها پیدا می‌کنید.

این دید انتزاعی ممکن است باعث این تصور شده که شما، به‌ احتمال زیاد به ویروس مبتلا نمی‌شوید. و علاوه بر آن، علائم ویروس را کمتر جدی بگیرید.

خصوصا اینکه فکر کردن راجع به یک مفهوم کلی مانند ویروس، نیازمند تصور کردن حالتی نیست که در آن تنفس برای شما دشوار بوده، ریه‌هایتان پر از آب شده و از تب زیاد درد می‌کشید.

اما مواردی که همه ما باید در آن‌ها احتیاط کنیم، کاملا مشخص و قابل‌لمس هستند. همه ما حس بی‌حوصلگی و فرسایش را به دلیل فاصله‌گذاری اجتماعی تجربه می‌کنیم. همه ما سختی‌های پوشیدن ماسک در خارج از خانه را احساس می‌کنیم. همه ما، حس ناامیدی به خاطر از دست دادن رویداد‌های ورزشی و کنسرت‌ها را تجربه می‌کنیم. این نوع عواقب ناشی از قرنطینه و فاصله‌گذاری، ممکن است بسیار بیشتر از شیوع خود ویروس واقعی به نظر بیایند.

و در همین حین، زمانی که مردم یک بررسی میان هزینه‌ها و سود‌های فاصله‌گیری انجام می‌دهند، ممکن است تصور کرده که هزینه‌های فاصله‌گیری اجتماعی ارزش نکات مثبت آن را ندارند؛ خصوصا که از دید آن‌ها احتمال ابتلا به ویروس بسیار پایین بوده و حتی در صورت بیمار شدن، با عواقب جدی مواجه نخواهند شد.

اهداف متفاوت

علاوه بر تمامی این موارد، هرکدام از افراد اهداف متفاوتی دارند. دوری از بیمار شدن و مرگ، قطعا برای اکثر افراد مهم هستند. اما در کنار آن، ما به دنبال ارتباط داشتن با دیگران نیز هستیم. ما دوست داریم که از زندگی لذت ببریم و در کار خود موفقیت کسب کنیم.

در هر زمان مشخصی، برخی از اهداف نسبت به موارد دیگر فعال‌ترند؛ به عبارت دیگر، ما به برخی هدف‌ها در ذهن خود اولویت بالاتری می‌دهیم.

این اهداف فعال باعث شکل‌گیری تصمیماتی شده که از نظر شما مناسب هستند. علاوه بر این، این اهداف نحوه درک اطلاعات توسط شما را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهند.

تحقیقات در زمینه «استدلال جهت‌دار» نشان داده درزمانی که افراد یک هدف بسیار مهم برای خود مشخص کرده‌اند، اطلاعات اطراف خود را نیز به نحوه‌ای درک می‌کنند که با هدفشان مطابقت داشته باشد. در واقع، ذهن آن‌ها بیشتر به بخشی از اطلاعات توجه کرده که توجیه‌کننده پیامد دلخواهشان باشد.

کسی که خواستار شروع مجدد فعالیت‌های اقتصادی باشد، با احتمال زیادی ممکن است شدت همه‌گیری ویروس در منطقه خود را کم نشان داده و به دنبال مدارکی بگردد که بازگشایی کسب‌وکارها را توجیه کند. درنتیجه، طبیعی بوده که شما بخواهید دنیا نسبت به پیامد دلخواهتان متمایل باشد.

هر زمان که قصد اتخاذ تصمیم مهمی دارید، صرف زمان برای فکر کردن به دیگر اهدافتان بسیار مهم است. در نظر گرفتن اهداف دیگر باعث شده تا اولویت مجددی به آن‌ها بدهید؛ که کمک می‌کند تا دیدگاه متفاوت و صحیح‌تری نسبت به اطلاعات خود ایجاد کنید. شاید این کار برای جلوگیری خودتان از دنبال کردن مسیرهای بحث‌برانگیز، کافی باشد.

درباره نویسنده: دکتر آرت مارکمن، پروفسور و استاد دانشگاه تگزاس آستین در رشته روانشناسی و بازاریابی است. علاوه بر آن، وی موسس و مدیر این دوره در سازمان ابعاد انسانی است.

نویسنده: دکتر آرت مارکمن (Art Markman, PhD)
مترجم: علی کرمی
عنوان اصلی مقاله: Why are there still so many coronavirus skeptics?
نشریه: Fast Company

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.