کد مطلب: ۴۷۳۲۶۷

اگر درونگرا هستید، آیا می‌دانید چگونه کسب‌وکار خودتان را راه بیندازید؟

اگر درونگرا هستید، آیا می‌دانید چگونه کسب‌وکار خودتان را راه بیندازید؟

اول از همه بدانید که درونگرا بودن شما ایراد و اشکال نیست، اگر بدانید چطور از درونگرایی استفاده کنید، می‌تواند نقطه قوت شما باشد. به نظر می‌رسد دنیای کسب‌وکار و تجارت بیشتر مناسب افراد برونگرا است. و به این معنی است که: به‌عنوان صاحب کسب‌وکار، برای رهبری شرکت، مذاکره با شرکا و کار با آنها،

اول از همه بدانید که درونگرا بودن شما ایراد و اشکال نیست، اگر بدانید چطور از درونگرایی استفاده کنید، می‌تواند نقطه قوت شما باشد.

به نظر می‌رسد دنیای کسب‌وکار و تجارت بیشتر مناسب افراد برونگرا است. و به این معنی است که: به‌عنوان صاحب کسب‌وکار، برای رهبری شرکت، مذاکره با شرکا و کار با آنها، نیاز به جذبه و کاریزما دارید. علاوه بر این، باید با افراد جدید ارتباط برقرار کنید و رابطه‌تان با مشتری‌تان را بهتر کنید.

بنابراین در مورد یک فرد درونگرا مواجهه با این مسئولیت‌ها می‌تواند ترسناک و یا حتی غیرقابل‌تحمل باشد. انسان‌های درونگرا ترجیح می‌دهند در محیط‌های آرام و خلوت کار کنند؛ اما آیا به این معنی است که غیرممکن است آنها یک کارآفرین موفق باشند؟

البته که نه. اگر درونگرا هستید، نقاط ضعف و قوت مخصوص به خودتان را دارید؛ و در حالی که ممکن است برای موفقیت در مالکیت کسب‌وکار مشکلات بیشتری داشته باشید، اما اگر بدانید چطور از نقاط قوتتان استفاده کنید، به موفقیت‌های بیشتری دست پیدا خواهید کرد.

۱- نوع کسب‌وکار خود را به درستی انتخاب کنید

اولین قدم این است که کسب‌وکارتان را بادقت انتخاب کنید. قبل از نوشتن طرح کسب‌وکار ، بادقت در مورد ایده‌تان و اینکه چه ربطی به شخصیت و نیازهای ذهنی و عاطفی‌تان دارد، فکر کنید:

نقاط قوتتان را به کار ببندید

نه همیشه اما بیشتر مواقع، افراد درونگرا دلشان می‌خواهد خودشان را غرق کارهای خاص و انفرادی کنند. برای مثال، شاید دوست داشته باشید در محل کار اپلیکیشن موبایل بنویسید و یا به‌عنوان یک دلمشغولی، ممکن است یک نجار باشید. در هر صورت، شما باید کسب‌وکاری راه بیندازید که بتوانید از نقاط قوت مخصوص به خودتان استفاده کنید. مطمئنا کاری وجود دارد که بتوانید از عهده آن بربیایید یا کاری که می‌دانید با خصوصیات افراد برونگرا نمی‌خواند. پس آن شغل را انتخاب کنید و دست به کار شوید.

نیاز به تعامل و ارتباط را به حداقل برسانید

هنگامی که اقدام به برنامه‌ریزی برای کسب‌وکارتان می‌کنید، مدلی را انتخاب کنید که به ارتباط و تعامل با افراد زیادی نیاز نداشته باشد. به‌عنوان مثال، اگر از معاشرت با افراد خوشتان نمی‌آید، ممکن است بخواهید مشاوره فردی و یا آموزش نداشته باشید. همچنین ممکن است بخواهید به ابزار و وسایل مفید برای ایجاد کسب‌وکارتان بیشتر تکیه کنید تا این که به دیگر اشخاص متکی باشید.

قدم کوچک بردارید

کسب‌وکار شما هر چه که باشد، بهتر است که از کم شروع کنید. فقط افرادی را که به آنها نیاز دارید، استخدام کنید؛ به این ترتیب، می‌توانید به‌تدریج به نقش خود عادت کنید و از ایجاد بار اضافه با اشخاص و موقعیت‌های جدید خودداری کنید.

۲- دنبال شرکایی باشید که شما را کامل کنند

اگر خیلی درونگرا هستید، بهتر است دنبال شرکای تجاری و کارمندانی باشید که ویژگی‌های شخصیتی و مجموعه مهارت‌های شما را کامل کنند. به‌عنوات مثال، اگر از اینکه با یک غریبه جلسه فروش داشته باشید و به‌طور کلی دلتان نمی‌خواهد با افراد حرف بزنید، با شخصی که خیلی برونگرا و رک و راست باشد و دوست داشته باشد گفتگو کند، شریک شوید.

درونگرایی مجموعه‌ای از نقاط ضعف و قوت است، همان طور که برونگرایی نیز نقاط ضعف و قوتی دارد؛ اگر می‌خواهی کسب‌وکارتان بهترین عملکرد را داشته باشد، به ترکیبی از درونگرایی و برونگرایی نیاز خواهید داشت.

۳- محیط کاری دلخواهتان را ایجاد کنید

این شرکت شما است. این برند شما است. باید آن را تعریف کنید و به هر شکلی که دوست دارید آن را بسازید. بدیهی است که باید محدودیت‌های کاری و آنچه در مورد کسب‌وکارتان بهتر جواب می‌دهد را مد نظر قرار دهید، اما سیاست‌ها و ارزش‌هایی را که با ذات درونگرای شما متناسب است، اتخاذ کنید. به‌عنوان مثال، اگر ارتباطات کتبی را به ارتباطات شفاهی ترجیح می‌دهید، کسب‌وکارتان می‌تواند کاملا به‌صورت دورکاری باشد، و تمام کارمندانتان از خانه کارشان را انجام دهند.

اگر جلسات فروش یک به یک مورد پسند شما نیست، برای رسیدن به اهداف درآمدی‌تان از استراتژی‌های بازاریابی درونگرا یا بازاریابی ربایشی استفاده کنید.

۴- از تعاملات و ارتباطات آنلاین استفاده کنید

اگر دوست ندارید که در دنیای واقعی با مردم سر و کله بزنید، شاید بتوانید از تعاملات و ارتباطات آنلاین استفاده کنید. به‌عنوان مثال، به‌جای شرکت در رویدادها و مراسم‌ها برای آشنایی با افراد، می‌توانید شبکه‌سازی و برقراری ارتباط را از طریق شبکه‌های اجتماعی انجام دهید. بخش عمده‌ای از ارتباطاتتان می‌تواند از طریق ایمیل و پیام کوتاه انجام شود، و جلسات حضوری را فقط وقتی برگزار کنید که واقعا لازم است که جلسه داشته باشید.

گفتگوی حضوری با افراد سود و منفعتی دارد، به همین دلیل نباید فقط منحصر به ارتباطات آنلاین باشید.

۵-معاشرت و برقراری ارتباط و شبکه‌سازی را تمرین کنید

اگرچه مطمئنا می‌شود یک کارآفرین تک و تنها باشید، این موضوع را پیشنهاد نمی‌کنم. دیر یا زود، مجبور خواهید شد با دیگر افرادی که می‌توانند شرکا، مشتریان، کارمندان و مشاوران شما باشند، معاشرت کنید و ارتباط برقرار کنید. اگر بلد نیستید که معاشرت کنید و با دیگران ارتباط برقرار کنید، یا ترجیح می‌دهید یا نمی‌خواهید این کار را انجام دهید، برای پیشرفت اجتماعی، باید اقدام به تمرین معاشرت و برقراری ارتباط کنید. مکالمه و تعامل مانند هر موضوع دیگری، یک مهارت است، و اگر وقتتان را صرف کار کردن روی این توانایی‌ها کنید، می‌توانید این مهارت‌ها را بهبود ببخشید.

برای تمرین این کار در رویدادها و مراسم‌ها شرکت کنید و با دیگر افراد حاضر در این برنامه‌ها صحبت کنید. همچنین از روش‌های جدیدی برای هدایت بحث به سمتی که می‌خواهید، استفاده کنید. این کار ممکن است در ابتدا سخت به نظر برسد، اما شما می‌توانید از پس این کار بربیایید.

۶- هر کاری سختی‌های خودش را دارد

چند نکته مهم وجود دارد که باید به خاطر داشته باشید. اول اینکه درونگرا بودن ایراد و اشکال نیست، اگر می‌دانید چگونه از آن استفاده کنید، درونگرایی یک نقطه قوت است و باید بتوانید این نقطه قوت را به کار ببندید.

دوم اینکه، مهم نیست که چه مواردی پیش می‌آید، اما شما با موقعیت‌هایی روبه‌رو می‌شوید که باعث می‌شود به‌عنوان یک فرد درونگرا احساس ناخوشایندی پیدا کنید.. اگر می‌خواهید یک کارآفرین موفق باشید، شما باید با این فکر سختی‌ها و مشکلات راحت‌تر کنار بیایید.

تنها از طریق سختی و رنج و زحمت است که ما خودمان را به چالش می‌کشیم تا رشد کنیم، چیزهای جدیدی یاد بگیریم و به موفقیت‌هایی دست پیدا کنیم که مردم فقط خواب آنها را می‌بینند.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

  • ناشناس

    مطلب خوبی بود .خصوصا ازاونجا که معمولا افراددرونگرا خودشون رو برای تجارت وکارآفرینی مناسب نمیدونند واین مطلب براشون ایجادانگیزه میکنه.

  • اردوان

    دوست عزیز قرار نیست همه مردم دنیا صاحب کسب و کار خودشون باشن. اصلن راه‌اندازی و مدیریت کسب و کار جدید آنقدر مسئولیت و زحمت داره که خیلی‌ها قید استقلال و کسب سود رو میزنن و به زندگی مزدبگیری بسنده می‌کنند و در مقابل آزادی و آرامش بدست می‌آورند. این انتخابی است که هر کس باید بسته به سبک زندگی و ادراک و نگرش خودش به زندگی انجام بده.

  • ناشناس 2

    البته در پاسخ به دوست عزیز با ای دی اردوان باید بگم که وقتی کارمند هستی به نسبت وقتی که کارفرما هستی ، آزادی کمتری داری.