حسن کاظمی‌قمی، سفیر ایران در افغانستان، در گفت‌وگوی ویدئویی با برنامه صدای دیپلمات «تجارت‌نیوز»:

۸ سال نجنگیدیم که حالا خاک کشورمان را هبه کنیم

عربستان و اسرائیل پیش از ۷ اکتبر نه به دنبال عادی‌سازی بلکه خواستار رونمایی از روابطشان بودند

سیده آمنه موسوی سیده آمنه موسوی

سفیر ایران در افغانستان گفت: ما در کشورمان ۸ سال در جنگ بودیم و دفاع می کردیم که یک وجب از خاک داده نشود، حالا نمی‌آییم این خاک را به دیگران هبه کنیم. این اتهام‌زنی‌ها خوب نیست. آن‌هایی که می‌گویند یا واقعاً مطلع نیستند یا دیگرانی‌اند که نمی‌خواهند توسعه کشور را ببینند.

به گزارش تجارت نیوز،

این روزها موضوع فروش زمین‌های چابهار به اتباع افغانستانی یکی از موضوعات روز جامعه است. چند و چون این ماجرا مشخص نیست اما یکی از روزنامه‌های سراسری این‌طور نوشته بود که «حسن کاظمی قمی، سفیر و نماینده ویژه دولت در امور افغانستان» یکی از مقامات دخیل در این موضوع است.

بر همین اساس تجارت‌نیوز تلاش کرد تا در گفت‌وگو با این مقام مسئول به بررسی صحت و سقم خبر فوق بپردازد و در کنار آن وضعیت روابط تهران و کابل و انتقاداتی که نسبت به واگذاری سفارت افغانستان به طالبان مطرح است را هم مورد پرسش قرار دهد.

عدم نظارت بر روند ورود شهروندان افغانستانی به ایران و همچنین اظهاراتی مبنی بر پیگیری پروژه امت‌سازی با حضور اتباع افغانستانی در ایران نیز از دیگر موضوعات مورد بحث در گفت‌وگو با نماینده ویژه رئیس‌جمهور در امور افغانستان بود.

کاظمی قمی به عنوان نخستین سفیر ایران پس از سرنگونی حکومت صدام در عراق، از جمله سفرایی است که فعالیت‌هایی هم در حوزه دیپلماسی و هم میدان در کارنامه خود دارد. بنابراین وضعیت غزه و احتمال حمله اسرائیل به ایران نیز موضوع دیگر ما در گفت‌و‌گو با این دیپلمات بود که او نیز به صورت مشروح و مبسوط به بیان دیدگاه‌های خود در این زمینه پرداخت. متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

***

امکان سرمایه‌گذاری در چابهار برای همه سرمایه‌گذاران خارجی و افغانستانی وجود دارد

* موضوعی که طی چند روز گذشته در رابطه با آن صحبت شده است بحث فروش زمین‌های چابهار به اتباع افغانستانی است، خبرهای پیرامون این موضوع تأکید می‌کنند که شما به عنوان نماینده دولت در این موضوع دخالت داشتید و ما می‌دانیم که براساس قوانین ایران، فروش زمین به اتباع خارجی ممنوع است. آقای کاظمی قمی این موضوع صحت دارد؟ و اگر صحت ندارد می‌توانم این سوال را مطرح کنم که خبر فروش زمین به افغانستانی‌ها بعد از چه موضوعی مطرح شد و اصل موضوع چه بود؟

ما طبیعتا در همه موضوعاتی که مصوبه شورای عالی امنیت ملی یا هیأت دولت و یا در چارچوب قوانین و مصوبات مربوط به مناطق آزاد کشور در حوزه افغانستان است مسئولیت داریم که از همه ظرفیت‌ها و امکانات که در بخش دولتی، خصوصی و تعاونی‌ها استفاده و آنها را فعال کنیم. این سیاست در چارچوب مأموریت و وظایف ما است.

اما در رابطه با اینکه امروزه شایعاتی در مورد فروش زمین‌های منطقه چابهار به سرمایه‌گذاران افغانستانی، مطرح شده است باید گفت اولاً سرمایه‌گذاران افغانستانی هم مثل سایر سرمایه‌گذاران خارجی مورد تشویق و حمایت دولت جمهوری اسلامی هستند که بیایند در کشور ما سرمایه‌گذاری کنند. این یک اصل است که نه فقط برای افغانستانی‌ها بلکه برای تمام اتباع خارجی که علاقه‌مند هستند بیایند به داخل کشور مطرح است. کشوری که دارای امنیت است و ظرفیت‌های بسیار خوب برای جذب سرمایه دارد و بسیار هم سودده است. پس این مختص افغانستانی‌ها نیست و برای تمام سرمایه‌گذاران خارجی است که به کشور ایران بیایند.

اما در مورد مساله چابهار که به عنوان یک بندر اقیانوسی مطرح است هم باید گفت، بندری است که اتصال به شرق و غرب و شمال به جنوب دارد. در برنامه‌های پنج ساله دولت ازجمله برنامه هفتم توسعه که شروع شده است مساله توسعه مناطق آزاد، مخصوصا منطقه مکران چابهار در دستور کار همه دولت‌ها قرار داشته است. یعنی مساله چابهار بحث امروز نیست. شما قدمت حضور و فعالیت کشورهایی مانند هند در چابهار را ‌بینید.

افغانستانی‌ها علاقه‌مند هستند از کریدور ترانزیت ایران استفاده کنند

در افغانستان امروز شرایطی پیش آمده  است که (افغانستانی‌ها) علاقه‌مند به این هستند که از مسیر کریدور ترانزیت ایران استفاده کنند؛ نزدیک‌ترین مسیر به آب‌های آزاد چابهار است. افغانستان از ترانزیت ایران استفاده می‌کند هم به سمت اروپا و هم از مسیر بندرعباس به آب‌های آزاد و کشورهای دیگر می رود که موضوع جدیدی نیست.

بهتر است بدانید که در طرح توسعه‌ کشور، بندر چابهار جایگاهی دارد و ما هم به دنبال جذب سرمایه هستیم، این سرمایه‌ها مختص به هند و افغانستان نیست که بگوییم فقط از این دو کشور بیایند. هر سرمایه‌گذار خارجی که بتواند در چارچوب طرح توسعه چابهار بیاید و سرمایه‌گذاری کند مورد پذیرش است.

مسیر ترانزیتی ایران بعد از خروج آمریکایی‌ها مورد علاقه افغانستان است

خوشبختانه در دولت‌های سیزدهم و چهاردهم موضوع مکران و چابهار جزو مناطق آزاد بود و است که در اولویت‌ قرار دارد. شرایطی هم که امروز در افغانستان بعد از خروج سربازان آمریکایی ایجاد شده است و علاقه‌مندی‌ای که امروز تجار افغانستانی در حکومت سرپرست، به این‌ مسیر ترانزیت دارند موجب شده است که مسیر ایران فعال شود. به صورت کلی یعنی هم در جمهوری اسلامی و هم در افغانستان، این علاقه‌مندی وجود دارد.

در حال حاضر ما در حوزه ریلی اتصال از چابهار که به سمت زاهدان بیاید و از سمت شمال از گذر ترکمنستان به آسیای مرکزی برود را داریم، همزمان که قرار است انشاءالله تا اوایل سال آینده انجام شود. اتصال ریلی چابهار به زاهدان هم تکمیل خواهد شد که ادامه این مسیر به سمت سنگان خواهد آمد. یعنی اتصال به شبکه سراسری خواهد بود و ادامه‌اش به سمت ترکمنستان می‌رود.

در برنامه‌ای که در حوزه فعالیت‌های اقتصادی با کشور افغانستان داریم این برنامه لحاظ شده است که ما از مسیر زاهدان به میلک و از میلک به صورت ریلی به سمت مزارشریف و قندهار برویم. علاوه بر آن، در مسیر خط ریلی که به سنگان می‌رسد یعنی در حقیقت اتصال به داخل افغانستان، از سنگان به مرز شمتیغ و تا روزنک که پیش از این خط ریلی ایجاد شده است.

تلاش‌هایی که طی یک سال و نیم در جهت بازسازی، بهسازی، عملیاتی‌کردن و تجاری کردن خط راه‌آهن انجام شد از سنگان به روزنک افغانستان بوده است. یعنی 60 کیلومتر داخل خاک افغانستان که به طور جدی از روزنک به شهر هرات خط ریلی احداث ‌شود که این موضوع هم در اولویت های کاری ما است که در حال انجام آن هستیم. الان خط روزنک به سنگان تجاری شده است. در خبرها نیز به این موضوع اشاره شده است که محموله‌هایی از افغانستان و از این مسیر (ایران) به ترکیه و اروپا می‌رود. یعنی ما در طول یک سال و نیم این تلاش را انجام دادیم. از طریق یک کنسرسیوم ریلی متشکل از 11 شرکت ریلی بخش خصوصی که خوشبختانه امروز مورد حمایت جدی وزارت راه قرار گرفته‌اند؛ من به عنوان نماینده ویژه  رئیس جمهور تلاش انجام دادم تا این طرح عملیاتی بشود.

همانطور که اشاره شد چابهار موقعیتی دارد که در چارچوب گسترش کریدور ترانزیت جنوب به شمال و شرق به غرب به شدت مؤثر است. بر این اساس امروز طرح توسعه چابهار در اولویت و در دستور کار است، حتماً خبر هم دارید که یکی از اقدامات خوبی که دارد صورت می‌گیرد در مساله فرودگاهی ا‌ست. فرودگاه موجود چابهار با توجه به برنامه‌ریزی که قرار است در جذب سرمایه خارجی صورت بگیرد و طرح توسعه کلان موجود، جوابگو نخواهد بود. پس مساله هم در حوزه بندری، هم در حوزه زیرساخت‌ها ازجمله فرودگاه، تماماً نیازمند جذب سرمایه است.

فروش ملک و زمین در کار نیست، تنها اجاره با مدت زمان مشخص در دستور کار است

*با این اوصاف بحث فروش زمین نیست، فقط جذب سرمایه است.

به این موضوع هم اشاره می‌کنم. اما در ادامه صحبت‌هایم لازم است بگویم که امروز بعد از بحران اوکراین موقعیت ژئوپلتیک ایران و افغانستان به شدت افزایش پیدا کرده است. بحران در اوکراین موجب شد انتقال حدود 200 میلیون تن کالای ترانزیت دچار مشکل شود، طبیعتاً امروز چابهار باید نقش‌آفرین باشد.

در سیاستی که الان در برنامه‌های پنج ساله از جمله برنامه هفتم دنبال می‌شود به دنبال آن هستیم که کریدور ترانزیت از جنوب و چابهار به سمت آسیای مرکزی بیاید و یک مسیر از ایران به افغانستان و یک مسیر از افغانستان به سمت آسیای مرکزی و یکی هم به سمت چین برود.

در گفت‌وگوهایی که با طرف افغانستانی و چینی‌ داریم بر این نکته تأکید داریم که بتوانیم از چابهار وارد افغانستان بشویم، از مسیر هرات به سمت کابل، واخان و به سمت چین برویم. این طرح جدای از طرحی است که از آسیای مرکزی و ازبکستان عبور می‌کند که مساله‌ای بسیار مهم است. بحثی بود که مسیر ترانزیت از منطقه شمال که به سمت کابل می‌آید به سمت جنوب هم برود که انجام آن، کار بسیار مشکلی است. به دلیل شرایط توپوگرافی سختی که منطقه سالنگ دارد.

آخرین گفت‌وگوهایی که انجام دادیم این است که مسیر ترانزیتی موردنظرمان از آسیای مرکزی و ازبکستان به سمت استان بلخ و بعد به هرات بروند. هراتی که در حال حاضر در حال تهیه تدارک اتصال ریلی آن هستیم. این یک تحول بزرگ است که می‌خواهد اتفاق بیفتد که لازمه تمام این‌ موضوعات آن است که در چابهار به سمت سرمایه‌گذاری برویم. این هم در چارچوب قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی و هیأت دولت است، اصلاً بحث فروش زمین نیست. بحث این نیست که زمین به اتباع خارجی بدهیم.

*یعنی قرار نیست زمین بفروشیم و فقط جذب سرمایه می‌کنیم.

بله. شما به همه سرمایه‌گذارانی که می‌خواهند بیایند و مثلا در آن‌جا اقدام به ایجاد سوله برای انبارداری کنند، در چارچوب قانون یک انبار یا سوله‌ای اجاره می‌دهید  که اجاره نامه آن تاریخ و زمان هم دارد.

کسانی که آگاهانه شایعه درست می‌کنند می‌خواهند جلوی توسعه کشور را بگیرند 

*مقصود فروش زمین نیست؟

به هیچ‌وجه. این شایعه است. به نظر من کسانی که این شایعات را مطرح می‌کنند یا اطلاع ندارند یا تحت جوسازی‌ها قرار می‌گیرند یا ناخواسته (نمی‌خواهم متهم کنم) در مسیری حرکت می‌کنند که آن مسیر، مسیری است که می‌خواهد جلوی توسعه کشور را بگیرد.

*البته از شما هم نام برده بودند که شما این موضوع را پیگیری می‌کنید.

فقط موضوع چابهار نیست، من در تمام موضوعاتی که مربوط به افغانستان هست...

8 سال نجنگیدیم که خاک ایران را هبه به اتباع خارجی کنیم

*در مورد همین بحث فروش زمین به افغانستانی‌ها از شما نام می‌برند.

مساله اصلاً فروش زمین نیست. پس یا مطلع نیستند یا تحت‌تأثیر فضایی هستند که دیگران ایجاد می‌کنند. یا کسانی هستند که واقعاً مخالف با توسعه اقتصاد کشورند یا مخالف‌اند که ایران به عنوان این‌که امن‌ترین، پایدارترین، اقتصادی‌ترین و کوتاه‌ترین مسیر ترانزیت شمال به جنوب و شرق به غرب است، مطرح شود. یعنی آن‌هایی که نمی‌خواهند این اتفاق رخ دهد.

درحالی‌که این اتفاق حتماً باید بیفتد و چابهار نقش کلیدی دارد و ما به دنبال جذب سرمایه برای آن هستیم. نه این‌که بخواهیم زمین را به کسی واگذار کنیم یا بفروشیم. ما در کشورمان 8 سال در جنگ بودیم و دفاع می‌کردیم که یک وجب از خاک داده نشود، حالا نمی‌آییم این خاک را به دیگران هبه کنیم. این اتهام‌زنی‌ها خوب نیست.

آن‌هایی که می‌گویند یا واقعاً مطلع نیستند یا دیگرانی‌اند که نمی‌خواهند توسعه کشور را ببینند. نمی‌خواهم این مورد را به سوال شما گره بزنم، اما می‌خواهم توجه افکار عمومی را جلب کنم. به محض این‌که مساله چابهار و دعوت از سرمایه‌گذاران برای سرمایه‌گذاری در چابهار مطرح شد دیدید که یکسری اقدامات تروریستی صورت گرفت. پیام‌هایی که داده شد مبنی بر این بود که این نوع اقدامات تروریستی برای آن است که چابهار نباید به سمت یک منطقه آزاد توسعه‌یافته برود که کریدورهای ترانزیتی در آن راه‌اندازی شود.

نمی‌خواهم بگویم آن‌هایی که الان این حرف‌ها را می‌زنند با آن موضوع مرتبط هستند. اما تروریست‌ها به دنبال آن هستند که نگذارند ما برنامه‌هایمان را دنبال کنیم. شما ببینید موقعیت دبی قابل مقایسه با چابهار نیست. موقعیت چابهار بهتر از موقعیت هر بندر آزادی در منطقه است.

ما باید در طول این چهل سال سرمایه‌گذاری‌های عظیمی در چارچوب یک طرح کلان در این منطقه انجام می‌دادیم. در نتیجه امروز مصمم هستیم تا در چارچوب قوانین و مصوبات مجلس شورای اسلامی، دولت، قانون حاکم بر مناطق آزاد، جذب سرمایه کنیم. بحث فروش زمین و واگذاری زمین به این‌ معنی که می‌خواهیم زمین را به دیگرانی بدهیم که صاحب شوند اصلاً صحت ندارد.

باید به این موضوع هم اشاره کنم که در طول این چهار و پنج روز اخیر در کابل نمایشگاهی برگزار شد که شرکت‌های بزرگ تولیدی ما در 55 غرفه آن حضور داشتند. همزمان هیات عالی‌رتبه استان سیستان و بلوچستان با محوریت استاندار محترم و مدیر منطقه آزاد چابهار سرکار خانم ریگی هم در آنجا بودند که در آن‌جا مفصلاً راجع به سیاست‌هایی که ما در حوزه چابهار و جذب سرمایه داریم و همچنین نحوه همکاری‌های که با طرف‌های خارجی ازجمله افغانستانی ها داریم گفت‌وگو شد.

پس این‌ مساله که می‌خواهیم زمین بفروشیم و به خارجی بدهیم صحت ندارد. مساله اجاره دادن برای سوله و ساخت و ساز هم، بحث امروز و مساله چابهار نیست.در هر منطقه‌ای از ایران این اتفاق می‌افتد.

دیوار مرزی با افغانستان را برای ساماندهی اتباع غیرقانونی کشیدیم

*بحث دیگری که مطرح است، بحثی است که وزیر کشور روی آن تأکید دارند و آن، این است که اتباع غیرمجاز افغانستانی به کشورشان بازگردانده شوند. آماری که ما داریم حاکی از آن است که در حال حاضر به صورت رسمی 6 میلیون نفر افغانستانی در ایران زندگی می‌کنند. آیا می‌دانید به صورت غیررسمی این آمار چند نفر است؟ سئوال دوم هم این است که بحثی مطرح شده که ایران در راستای سیاست امت‌گرایی بعد از مهاجرت نخبگان ایرانی از کشور، اتباع افغانستانی را وارد ایران می‌کند که جایگزین شوند. این موضوع را می‌پذیرید؟ به چه شکلی است؟ این‌که می‌گویند مرزها را خیلی سفت و سخت نمی‌گیرند و قرار است که این اتباع وارد شوند و قرار است که ساماندهی شوند و بمانند. آقای سفیر به این موضوع هم توجه داشته باشیم که به واسطه امر تحریم‌ها مردم ایران هم در وضعیت اقتصادی نابسامانی قرار دارند.

ببینید افغانستان 45 سال است که دچار بحران و چالش‌ بوده است. 2 دوره اشغالگری سنگین سرزمینی را دیده است. یک زمانی از سوی اردوگاه کمونیست مورد حمله قرار گرفت و اشغال شد و یک زمان اردوگاه لیبرالیسم با محوریت آمریکایی‌ها 20 سال این کشور را اشغال کرده بودند. آمریکایی‌هایی که می‌گفتند ما هزاران میلیارد دلار با هدف این‌که تروریسم را مهار کنیم، هزینه کردیم دروغ می‌گفتند.

اگر دقت کنید در همین زمان 20 ساله، آمار تولید مواد مخدر از 2 هزار تن در سال 2000 به 10 هزار تن، در انتهای اشغالگری آمریکا رسید. افغانستان معتاد نداشت و امروز 4 میلیون نفر معتاد در این کشور وجود دارد.

افغانستان بعد از 20 سال اشغالگری، تولید برق دولتی‌اش 500 مگاوات است. آمریکایی‌ها نه تنها مساله تروریسم را حل نکردند، داعش و داعش خراسان هم محصول حمایت همین آمریکایی‌ها است. هیچ شهروند و تبعه‌ای دلش نمی‌خواهد از سرزمین‌اش بیرون برود اما شرایط اقتصادی و بحران‌های امنیتی مردم افغانستان را به سمت یک مهاجرت کوچ داد.

ایران کشوری است که واقعاً پذیرایی و مهمان‌نوازی کرد. حتی در طول 8 سال دفاع مقدس ما بیش از 7 میلیون مهاجر افغانی-عراقی در ایران داشتیم. ایران حتی حاضر نشد در آن مقطع که درگیر جنگ بود و دشمن تلاش می‌کرد 5 استان ایران را به اشغال خود در بیاورد، آنها را اخراج کند. در همین تهران روزانه 200 ترور صورت می‌گرفت، شهروندان عراقی که در این‌جا بودند به عنوان مهمان پذیرایی شدند، ایران حاضر نشد آن‌ها را اخراج کند و این درک را داشت که شرایط این‌ افراد شرایط سختی بود.

آیا مفهومش این بود که ما  از آنها دعوت کردیم که بیایند؟ نه، شرایط در کشورهایشان باعث شد که بیایند. در مورد افغانستان هم، از سه سال پیش که آمریکایی ها از افغانستان خارج شدند و فضای جدیدی پیش آمد، یک جمعیتی بنا به نگرانی‌هایی که داشتند و شرایط اقتصادی و امنیتی داخل افغانستان به ایران آمدند. آیا جمهوری اسلامی مرزهایش را باز کرد؟ نه واقعاً این موضوع صحت ندارد.

در چارچوب مصوبات شورای عالی امنیت ملی و تأکید مقام معظم رهبری ما اقدام به احداث دیوار فیزیکی در مرز ایران و افغانستان به طول 935 کیلومتر کرده‌ایم. چه دلیلی دارد که بخواهیم مرزهایمان باز باشد؟ 935 کیلومتر مرز وسیعی است و ما از یک طرف با توجه به شرایط افغانستان ملاحظات انسانی داشتیم. هر چند که برایمان سخت است چرا که وقتی سیل عظیمی از این مردم، آن هم در دل تاریکی و شب  می‌آیند شما نمی‌دانید که یک قاچاقچی مواد مخدر است یا خانواده‌ای که با زن و بچه می‌آید؟

اما ما با نگاه انسانی موضوع را بررسی می‌کنیم. به همین خاطر هم داریم این دیوار فیزیکی را در مرز احداث می‌کنیم تا موضوع ساماندهی شود. پس بحث این نبوده که ایران مرزهایش را باز کرده است که اتباع خارجی و افغانستانی‌ها داخل ایران بیایند. ما کنترل مرز هم داریم. اما نمونه همین دیوار مرزی ایران با افغانستان را آمریکا در رابطه با مرز با مکزیک هم اعمال کرده است.

موضوع امت‌سازی هیچگاه مطرح نبوده است

*آیا سفارت ایران در افغانستان از روند بازگشت اتباع غیرقانونی افغانستانی در ایران به کشورشان حمایت می‌کند؟

این موضوع در دستور کار است. اما این مساله که می‌گویند فضا را باز کردند و به دنبال ملت‌سازی و امت‌سازی هستند و نخبگان می‌روند و نخبگانی از افغانستان می‌آیند...

*البته نمی‌گویند نخبگان افغانستانی می‌آیند، بلکه صحبت از این است که افرادی با سطح تحصیلات پایین‌تر که پیرو هستند وارد ایران می‌شوند.

موضوع امت‌سازی هیچگاه مطرح نبوده است که شما بگویید پیروانی از کشورهای دیگر داخل ایران میشوند. هیچ دولتی در جمهوری اسلامی چنین نگاهی نداشته است. این‌که الان سیاست دولت این است که باید (حضور اتباع خارجی در کشور را) ساماندهی کند، حق هر دولتی است. حق هر دولتی است که باید اطمینان پیدا کند امنیت مرز و وضعیت امنیت داخلی‌اش صددرصد رعایت شود.

نه تنها در مورد تعدادی از اتباع افغانستان که به صورت غیرمجاز به ایران آمدند، بلکه آن‌هایی هم که به صورت مجاز آمده‌اند باید ساماندهی و سازمان‌دهی شوند. این کاری است که باید صورت بگیرد. این یکی از کارهای است که مدت‌هاست شروع شده است؛ ما مساله مهاجرین و مهاجرت را باید در چارچوب یک طرح جامع ببینیم و وظیفه همه دستگاه‌ها است که باید در ذیل طرح جامع آن را در دستور کار خود قرار دهند.

موضوع دیگری که اهمیت دارد همین موضوع امنیت است. البته در میان همین اتباع خارجی که از افغانستان می‌آیند، بین این‌ها نخبگان علمی هم وجود دارد و در حال حاضر این آمار در داخل ایران قابل توجه است.

افغانستانی‌ها در توسعه ایران نقش دارند / قانون جذب سرمایه‌گذاری خارجی ما قانون جذب‌کننده تجار خارجی نیست

* این بحث هم هست که این نخبگان افغانستانی به سمت اروپا و آمریکا می‌روند.

بعضی از اتباع افغانستانی که دارای سرمایه‌ هستند و یا کارآفرینی‌های خوبی محسوب می‌شوند به کشورهای اروپایی و همسایه رفته‌اند،اما آیا مفهوم‌اش این است که آن‌ها نمی‌خواستند داخل ایران سرمایه‌گذاری کنند؟ فکر نمی‌کنم اینطور باشد. آنها مایل به حضور در ایران بودند. چرا نیامدند؟ قانون جذب سرمایه‌گذاری خارجی ما قانون جذب‌کننده تجار خارجی نیست. این را باید ساماندهی کرد، در موارد مورد بحث باید این را لحاظ کرد که قوانین کشور باید قوانینی باشند که بتوانید جذب سرمایه کنید.

این‌که الان یک سرمایه‌گذار می‌خواهد بیاید اولین مساله این است که جذب سرمایه‌اش را با چه نرخی می‌خواهید محاسبه کنید؟ ما باید این مسائل را حل کنیم، مسائل اقامت، ثبت شرکت‌ها و خیلی مسائل دیگر؛ خوشبختانه الان دارد به این موضوعات اهمیت داده می‌شود.

علاوه بر این، اعتقاد من این است که نقش نیروی کار افغانستان در ایران و توسعه اقتصاد کشور مثبت است. شاید خیلی‌ها این حرف من را نپسندند و اعتراض کنند. اما ما نمی‌توانیم واقعیت را نادیده بگیریم. مفهومش این نیست که افغانی‌ها داخل کشور رها شده باشند، اما این‌که این‌ها در توسعه اقتصاد ایران نقش مثبتی دارند مهم است اما حضورشان را باید ساماندهی کنیم که جای خود  را هم دارد و حتماً باید صورت بگیرد.

این‌که فرمانده محترم فراجا و وزیر محترم کشور می‌گویند ساماندهی کنیم و غیرقانونی‌ها باید برگردند، این در چارچوب یک نظام تعریف شده است، خود این موضوع نیازمند به یک طراحی و برنامه ریزی است.

*الان برنامه‌ای برایش وجود دارد؟

شروع کرده‌ایم و اخیرا با مسئول جدیدی که عهده‌دار موضوعات افغانستان در وزارت کشور است هم، جلسه‌ای برگزار کرده‌ایم. باید هرچه‌ سریع‌تر در یک حرکت جمعی دستگاه‌هایی که در قبال اتباع خارجی مسئولیت دارند را گردهم بیاوریم. طرح جامعی آماده شود تا تبدیل به لایحه شده و به مجلس برود.

البته در این رابطه هم اکنون طرح دیگری نیز در مجلس مطرح است. حتماً خبر دارید که یک دور هم کلیت این موضوع مورد تصویب قرار گرفته است. اما نیازمند کار بیشتر است، دقت داشته باشید که وضعیت مهاجرین در ایران به دلیل موضوعاتی که دارد تقریباً به تمام دستگاه‌های حاکمیتی، کل نظام و مردم باز می‌گردد. از امنیت گرفته تا موضوعات مربوط به بهداشت و درمان، آموزش، شغل، مسکن، نحوه اقامت و تمام مسائل مربوطه دیگر. از این جهت موضوع فوق به عنوان یک اولویت در دستور کار قرار گرفته است و تلاش می‌شود که هرچه زودتر طرح جامعی که به آن اشاره شد تهیه شود.

امروز هم من با وزیر محترم کشور و مقام مسئول  در این وزارتخانه گفت‌وگوی کوتاهی داشتم مبنی براینکه طرحی باید تهیه شود که از تمام جهات موضوع، مورد بررسی قرار گیرد و مورد حمایت تمام دستگاه‌ها باشد. بعد آن را به دولت ببریم. باید به  موضوع سرعت بدهیم، اما مفهوم‌اش این نیست که کارهایی که الان انجام می‌شود را متوقف کنیم.

آمار دقیقی از تعداد افغانستانی‌هایی که بعد از طالبان به ایران مهاجرت کردند وجود ندارد / آماری که تقریباً روی آن توافق وجود دارد 6 میلیون نفر است

*الان آماری داریم که بعد از ورود مجدد طالبان به افغانستان چند نفر افغانستانی به ایران آمدند؟

نمی‌توان آمار دقیق گفت.

*طی چند سال اخیر.

اگر شما بگویید که این ضعفی در دستگاه ما هست من می‌گویم بله.

* آماری وجود ندارد؟

وجود دارد اما آمار دقیقی نیست. در طول این 45 سال خیلی از اتباع افغانستانی که به ایران آمدند  با خانم‌های ایرانی ازدواج کردند و بچه‌ دار شدند. بچه هایی که در داخل کشور ما به دنیا آمدند. این‌ها همه شرایط را پیچیده می‌کند و در طرح جدید باید به همه این‌ موارد پرداخته شود.

من مجددا تأکید می‌کنم که ما هر نوع طرح‌ راهبردی که بخواهیم در حوزه اتباع خارجی تهیه و تصویب کنیم، باید اطلاعات دقیقی داشته باشیم. برای تهیه بانک اطلاعاتی جامع در همه حوزه‌ها از امنیت، توسعه اقتصادی، بهداشت و درمان و هر موضوع مرتبط با اتباع خارجی باید از اطلاعات مردم شریف ایران کمک بگیریم.

*یعنی الان آماری نداریم که چند نفر آمدند؟

داریم. آماری که تقریباً روی آن توافق وجود دارد عدد 6 میلیون نفر است.

طرح جامع ساماندهی اتباع خارجی را در دست تهیه داریم

* بعد از روی کار آمدن مجدد طالبان چند نفر به ایران آمدند؟ آقای فلاحت‌پیشه، نماینده سابق مجلس در مصاحبه‌ای گفته بودند بین 2 تا 3 میلیون وارد ایران شدند.

این‌که می‌گویند بین 2 تا 3 میلیون نفر، به نظر من شاید بتوان گفت عدد 2 میلیون اضافه شدند. اما همین‌طور که عرض کردم باید مردم به ما کمک کنند. اطلاعات مردم به دولت در ایجاد یک بانک اطلاعاتی جامع، کمک‌کننده است زیرا این برادران و خواهران افغانستانی که در ایران هستند یا خانه‌ای را اجاره کرده‌اند و یا کارفرمای ایرانی دارند.

خوشبختانه بحثی که الان در این طرح جامع جدید داریم این است که برای هر حوزه‌ای متولی و بعد هم میزان نیازمندی تعریف شود. مثلاً وقتی می‌گویید نیروی کار، فقط این نیست که بگوییم چه تعداد از نیروی کار قانونی و چند نفر غیرقانونی است. تکلیف این موضوع باید روشن شود.

اما در چارچوب طرح جامع باید مشخص شود که امروز چقدر به نیروی کار خارجی نیاز داریم. در رابطه با چه تخصص‌ها و مشاغلی؟ این نیاز تا چه اندازه از نیروی کار داخلی تأمین می‌شود؟ تمام این موارد باید از سوی کارفرمایان و مجموعه‌های دولت بررسی شود. اینکه نیروی کار خارجی تا چه اندازه بیاید؟ اینکه مشخص شود ما مثلا برای امسال صد هزار نیروی کار از افغانستان می‌خواهیم. بیشتر یا کمتر؟

بعد این آمار را به وزارت امور خارجه اعلام می‌کنید که ما به این تعداد نیروی کار نیاز داریم. در نهایت هم به سفارتخانه و سرکنسول‌گری‌ها اعلام کنیم که نیازمند جذب این تعداد نیرو هستیم. یعنی در یک نظام هماهنگ کار به پیش برود.

خب متولی این کار چه کسی باید باشد؟ وزارت کار. وقتی وزارت کار می‌خواهد طرحی را در مورد نیاز بازار کار کشور ارائه کند باید توجه داشته باشد که این طرح در چارچوب طرح توسعه قرار گیرد. در قالب این طرح جدید است که بحث می‌شود و جذب سرمایه هم، صورت می گیرد.

متولی جذب سرمایه چه کسی است؟ می‌گوییم وزارت اقتصاد است، وزارت اقتصاد در چارچوب این‌که تمامی طرح‌هایی که در کشور می‌خواهد به جذب سرمایه منجر شود چه سرمایه داخلی یا خارجی را بررسی می کند قطعا در جریان امور است؛ برای ما که امروز در حوزه افغانستان فعال هستیم باید این آمار ارائه شود تا سرمایه‌گذارانی که علاقه‌مند هستند را به وزارت اقتصاد معرفی کنیم.

مثلا اینکه گفته شود ایران در حال حاضر به 500 سرمایه‌گذار یا کارآفرین نیاز دارد که باید به آنها اقامت سه یا پنج ساله تعلق گیرد. اما این موضوع باید توسط چه دستگاهی تعیین شود؟ وزارت کشور و فراجا. به صورت کلی دستگاه‌های مختلفی در مورد این موضوع فعال هستند اما طبیعتاً نقش وزارت کشور در این مسئله نقش اولی است.

*موضوع دیگری که در این رابطه مطرح شده است این است که می گویند دولت سیزدهم نباید سفارت افغانستان را در اختیار طالبان قرار می‌داد. این بحث چه زمان‌هایی مطرح می‌شود؟ در دعوای ما بر سر حقابه، دعواهای مرزی ما با افغانستان و اخیراً هم در زمان بی‌احترامی‌ای که نماینده طالبان به سرود ملی جمهوری اسلامی داشت.

بعد عذرخواهی کرد.

واگذاری سفارت به طالبان در راستای منافع ایران و مصالح مردم افغانستان بود

*بله عذرخواهی کرد، اما به هر حال این موضوع مطرح است. کلاً می‌گویند ما که هنوز دولت آنها را به رسمیت نشناخته‌ایم، نباید سفارت را در اختیار طالبان قرار می‌دادیم.

اعتقاد من این است که برآیند سیاست جمهوری اسلامی ایران در طول سه سال گذشته براساس یک سیاست حکیمانه، عقلانی، منطقی و متناسب با منافع ملی و امنیت ملی کشور بوده است. خارج از هرگونه تعصب. کشورهایی که اوایل دنبال این بودند که حکومت-سرپرست در افغانستان را باید به رسمیت شناخت، امروز می‌بینید که در روابط‌شان دچار چه چالش‌ها و مشکلاتی هستند (نمی‌خواهم وارد این بحث شوم).

اما جمهوری اسلامی از روز اول اعلام کرد که ما مسیر تعامل با این دولت را در حمایت از مردم  ایران و حمایت از مردم افغانستان دنبال می‌کنیم. بر همین مبنا هم ما حرکت کردیم. امروز صحبت این است که چرا سفارتخانه را دادید؟ سفارتخانه‌ای که پرچم امارت اسلامی بالای آن نیست! اما واقعیت چیست؟ جمهوری اسلامی با چه شرایطی مواجه هست؟ این‌ها را باید به صورت دقیق ارزیابی کنید.

می‌گوییم حدود 6 میلیون بیشتر یا کمتر- به نظر من کمتر نیست -از اتباع افغانستان در ایران زندگی می کنند که دارای مسائل کنسولی هستند. مشکلات زندگی خودشان را دارند. ما به عنوان دولت و مردم، درگیر با این اتباع هستیم. اگر مشکلی پیدا کنند باید به کجا مراجعه کنند؟ یعنی می‌شود که این‌ها سفارتخانه نداشته باشند و بخواهند کارهای کنسولی‌شان را انجام دهند؟ یک وقت بود که شما در همسایگی افغانستان نبودید، 6 میلیون مهاجر در ایران نبود، مرز مشترک نداشتید، سفارتخانه‌شان تعطیل می‌شد و اتفاقی هم نمی‌افتاد. امروز شما یک مرز 935 کیلومتری دارید که مسائل و حوادثی دارد. با چه کسی گفت‌وگو کنیم؟ می‌خواهیم دیوارکشی مرز کنیم. در همین رابطه و در همین چارچوب معاهدات و قواعد مرزی، بخش حقوقی دو طرف باید بنشینند و گفت و گو کنند.

حالا فرض کنید ما  آنها را به رسمیت نشناختیم و فرض کنید تا 10 سال دیگر وضعیت حکومت افغانستان  به همین شکل است. الان که می‌خواهیم دیوارکشی کنیم...

*یعنی  به صورت کلی قرار نیست دولت طالبان را به رسمیت بشناسیم ولی برای پیگیری حقوق مردم افغانستان این سفارت را در اختیارشان قرار دادیم.

فرض کنید که دنیا تا 10 سال دیگر هم آنها را به رسمیت نشناخت، ما می‌خواهیم دیواری بکشیم که امنیت‌آفرین باشد. قاچاق مواد مخدر نشود، جلوی ورود غیرقانونی را بگیریم تا تروریست وارد نشود. بگوییم که ما چون رابطه نداریم و نمی‌شناسیم، پس دیوار نکشیم.

*پس ما طالبان را به رسمیت نمی‌شناسیم ولی برای پیگیری حقوق مردم افغانستان سفارت را در اختیارشان قرار دادیم.

نه فقط مردم افغانستان. من یکی‌ یکی توضیح می‌دهم. در رابطه با 6 میلیون از اتباع افغانستانی که در ایران زندگی می‌کنند این افراد مشکلات کاری خودشان را دارند. کارهای کنسولی دارند و احوالات شخصی. یعنی مرگ و میر دارد و باید در آن‌جا ثبت کند.

از طرفی شما 935 کیلومتر مرز مشترک دارید که مرز مسائل خاص خودش را دارد. امروز بیشترین حجم مراودات تجاری کشور از مسیر مرزها انجام می‌شود. بعد شما موضوع ترانزیت کالا را هم دارید و می‌خواهید از طریق مرزها جابه جا شود.

از طرف دیگر روابط تجاری و فرهنگی دارید. ما الان 3 دانشگاه در کابل داریم که فعال هستند و حجم زیادی از تجار و مردم می‌خواهند بروند و بیایند. در روزهای گذشته نمایشگاهی در کابل برپا کرده‌ایم و تجار ایرانی برای حضور در آن نیازمند ویزا هستند. مگر امکان دارد که بدون فعالیت‌های کنسولی و سفارت بتوانید روابط دو کشوری که این میزان مراودات را در حوزه تجارت، مردم، امنیت، فرهنگ، ترانزیت و موضوعات را پوشش می‌دهد به پیش ببرید. اصلاً (نداشتن روابط کنسولی) کار عقلایی است که آن را انجام بدهیم؟

اگر بگوییم طالب را به رسمیت نمی‌شناسیم و روابط را قطع کنیم، آیا روابط قطع می‌شود؟! / عقل سلیم اجازه می‌دهد که بازار افغانستان را از دست بدهیم؟

این موضوعی است که مختص به کشور ما نیست که انتخاب کرده باشیم. خیلی از مناطق در جغرافیای دیگر جهان هم، همین اتفاق برایشان افتاده است. ما اگر بگوییم طالب را به رسمیت نمی‌شناسیم و روابط را قطع کنیم، آیا روابط قطع می‌شود؟! کجا روابط قطع می‌شود؟

دوم این‌که آیا این عقل سلیم اجازه می دهد که بازار افغانستان را از دست بدهیم؟ چرا؟ یا از منظر دیگر روابط تجاری-اقتصادی و کریدور ترانزیت را ببندیم و اجازه ندهیم سرمایه‌گذار به این‌جا بیاید. دشمن هم، همچنان دنبال این است که افغانستان را بی‌ثبات کند و تروریست‌هایی چون داعش و داعش خراسان را به اینجا بیاورد و شرایط را  در ایران ناامن کند.

اگر شما گذرگاه‌های اقتصادی را ببندید چه پیامی به آنها (افغانستانی‌ها) می‌دهد؟ می‌گوید که شرایط امنیتی و اقتصادی آن‌جا بدتر شد پس سیل مهاجر به سمت ایران می‌آید. خواست ما در عدم روابط کنسولی با کدام منطق سازگار است؟ در نتیجه جمهوری اسلامی اگر اصل را بر تعامل گذاشت و اگر سفارت‌خانه را به این شکلی که عرض کردم در اختیار طالب قرار داد هم در راستای تداوم حمایت از مردم افغانستان است و هم در چارچوب مسائل و منافع ملی کشور خودمان.

شما در گفت‌وگوهایی که ما با مقامات افغانستان داریم دیده‌اید که همواره بر این موضوع تأکید داشتیم که باید پاسخ‌گو باشند. اما به صورت کلی در طول این بیست سال اشغالگری اخیر به قدری برای افغانستان بحران ایجاد شده که همه ظرفیت ملی این کشور باید به کمک بیاید که این چالش‌ها و بحران‌ها حل شود.

در نتیجه این‌که سفارت داده شده تا این‌ها فعالیت کنند در چارچوب این الزامات و شرایط است. امروز ما از رهگذر همین تعامل با آنها در حوزه مبارزه با تروریسمی مانند داعش جدی هستیم، تعارف نداریم. ما که نمی‌توانیم منافع ملی را نبینیم که مثلاً بعد بگویند که اگر به رسمیت نمی‌شناختید چرا سفارت‌خانه را دادید؟ عقل سلیم و منافع ملی کشور حکم می‌کند که این کار صورت بگیرد.

اسرائیل نمی تواند پای ایران را به یک جنگ جهانی بکشاند

*شما سال‌ها به عنوان سفیر ما در کشورهای عربی حضور داشتید، یک سال از حملات هفتم اکتبر و طوفان الاقصی سپری شده و اتفاقات بی‌شمار دیگری نیز رخ داده است. ما شاهد کشته شدن ده‌ها هزار نفر از مردم فلسطین و لبنان در یک سال گذشته بودیم. ترور اسماعیل هنیه و شهادت سیدحسن نصرالله، ترور فرماندهان سپاه ایران و رهبران حزب‌الله را هم مشاهده کردیم. به هر حال چند بار هم حمله و پاسخ‌هایی بین ایران و اسرائیل به وقوع پیوسته است. حملات وعده صادق یک و دو  از سوی ایران را شاهد بودیم. اوضاع را چطور می‌بینید؟ فکر می‌کنید که وضعیت به چه شکلی پیش می‌رود؟ آیا اسرائیل به ایران حمله می‌کند یا این‌که غرب ترجیح داده به شکلی نتانیاهو را کنترل کند؟ چون ما می‌دانیم که نتانیاهو ترجیح می‌دهد که پای آمریکا و ایران را به این جنگ بکشد و در آن صورت ممکن است که شعله‌های جنگ جهانی سوم هم روشن شود، وضعیت از دیدگاه شما به چه صورتی است؟

این سئوالی که شما می‌پرسید دغدغه مردم است.

*بله، دقیقاً می‌خواهم ببینم اوضاع چطور است.

نه تنها دغدغه مردم ایران بلکه دغدغه ملت‌های منطقه است.

*مردم ایران بیشتر...

بله هست. توجه کنید که وقتی جمهوری اسلامی آن عملیات موشکی را انجام داد، شادی و شعفی که در خیابان‌های کشورهای اسلامی و عربی دیدید کمتر از ایران نبود. این یک واقعیت است که یک سرمایه‌گذاری 76 ساله روی رژیمی شده است که به تعبیر آقای روژه گارودی؛ اندیشمند فرانسوی «یک رژیم جعلی، آپارتاید، نژادپرست سیاسی و استعماری است که 76 سال پیش متولد شد».

کشتاری که امروز در غزه در یک جغرافیای کوچک انجام داده است در طول این 76 سال تکرار شده است، شما در دِیر یاسین، اردوگاه‌های صبرا و شتیلا و در ضاحیه بیروت این جنایت‌ها را دیده‌اید که تکرار هم می‌شود و بحث امروز نیست.

یک سال مقاومت در غزه یک معجزه قرآنی ا‌ست

واقعیت این است که اگر بخواهیم یک برآورد از عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر داشته باشیم باید گفت که یک سال مقاومتی که در غزه شد به تعبیر من یک معجزه قرآنی ا‌ست. باورم این است که امروز مقاومت مردم غزه حتی در مقایسه با جهاد اسلامی و حماس قوی‌تر است. یعنی مردم در جغرافیایی کوچک زیر بمباران‌ها و موشک‌باران‌ها در محاصره کامل هستند اما دارو و غذا و پدافند و دفاع ندارند.

مادر کودکش شهید می‌شود، همسرش شهید می‌شود. پیرمرد سالخورده را می‌بینید که عزیزانش را از دست داده است. وقتی نگاه می‌کنید تحریم‌های شدید اقتصادی را می‌بینید. امروز مردم غزه از این سرزمینی که مخروب شد خارج نشدند. حماس هم ماند، رژیم مجبور شد نیروهای زمینی‌اش را از غزه خارج کند و تنها در یکی، دو نقطه حضور دارد. یکی جاده ویکتوریاست و یکی هم در یک نقطه مرزی. یعنی به این سه هدفی که داشت نرسید.

حالا همین سیاست را در ضاحیه بیروت پیاده کرد، همین که شما می‌گویید تخریب اماکن مسکونی و از بین بردن زندگی و شهدایی مانند شهید سید مقاومت. البته در حوزه زمینی هم، رژیم مستأصل شده است. واکنشی که ایران نشان داد شما دیدید که بیانیه شورای عالی امنیت ملی کشورمان به صراحت گفت اگر پاسخ دادید پاسخ سهمگین‌تری خواهیم داد.

آقای پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا (در دوران ترامپ) که رئیس اسبق CIA هم بود، می‌گوید که ایران ذخایر موشکی‌اش نیم میلیون موشک است یعنی دو هزار و پانصد برابر شلیکی که در یک وعده (عملیات وعده صادق 2) انجام داد. این‌که نتانیاهو دنبال این بود که شرایطی به وجود بیاورد که ایران وارد شود و آمریکا به تبع آن، این اتفاق نخواهد افتاد.

*ما نمی‌گذاریم یا اصلاً این اتفاق نمی‌افتد؟

ایران با تدبیری که می‌کند و شرایطی که در حال حاضر در آمریکا وجود دارد. آمریکا الان در آستانه انتخابات است. در نتیجه می‌بینید که چند روز از اقدام قهرمانانه سپاه پاسداران می‌گذرد و اسرائیل بر شدت عملیاتش در ضاحیه بیروت افزوده است.

*یعنی به سمت ایران نیامد، ولی آن طرف به سمت لبنان رفت؟

بله. موشک‌هایی که الان از شمال غزه به منطقه اشغالی شلیک می‌شود، مهم است. از طرف دیگر اسرائیل یک حمله زمینی را به سمت جنوب بیروت تدارک دیده است. در نیم ساعت اول 6، 7 سرباز کشته شد. شما به سربازان نگاه کنید؛ جوانان بین 20 تا 24 سال، نیروهای احتیاطی هستند که ارتش از شغل‌ها کنار گذاشته است. یعنی ارتش در مورد نیروی زمینی قادر به ادامه جنگ و رزم نیست. از طرف دیگر در حوزه هوایی و موشکی نیز یک نمونه کوچکی بود که ایران انجام داد. این‌که نتانیاهو می‌خواهد جنگ را توسعه داده و ایران را وارد جنگ کند، به نظر من اگر بخواهد هم این اتفاق نمی‌تواند بیفتد.

از دل آتش و خون غزه، مهندسی جدیدی در خاورمیانه انجام می‌شود

*ما خبری داشتیم که آقای عراقچی جدا از بحث ارتقای روابط با کشورهای همسایه، حامل پیام هشدار نیروهای نظامی ایران هم بودند که در صورتی که کشورهای همسایه و منطقه مانند عربستان، امارات، اردن و آذربایجان، خاک و فضایشان را در اختیار اسرائیلی‌ها قرار دهند، ما به آنها حمله می‌کنیم.

ببینید موضع ایران در این مساله خیلی روشن است. اما الان من می‌خواهم بحث دیگری را به شما بگویم؛ امروز مقاومت تمام ظرفیت‌هایش را که به میدان نیاورده است. یک واکنش‌هایی انجام می‌دهد از عراق، لبنان، یمن و... گرفته اصلاً ظرفیت‌هایی که یمن در حوزه مقاومت علیه رژیم دارد بی‌مانند است. این ظرفیت‌ها از ایران گرفته تا کشورهای دیگر حوزه مقاومت فعال است.

قلب مردم کشورهایی مانند افغانستان برای آرمان قدس می‌تپد. این موضوع در مورد کشورهای آزادی‌خواه و عدالت‌خواه جهان هم صادق است. شرایطی در حال به وجود آمدن است که باور من این است که از میان این آتش و خون، منطقه به سمت یک مهندسی جدید می‌رود. این محور مقاومت است که برای آینده این منطقه طرح جدیدی ارائه خواهد کرد.

اما نکته آخر من یک نکته کلیدی است. 76 سال است که رژیم اشغالگر قدس آمده در میان مشکلات و چالش‌هایی که در منطقه داریم، در میانه اختلافات مرزی که وجود دارد، خودنمایی می‌کند. آنها یک زمانی خیلی مساله ایران‌هراسی را تبلیغ می‌کردند حتی مساله شیعه و سنی را. در همه این موضوعات دشمن نقش دارد. وهابیت را انگلیسی‌ها آوردند که بعد بحث شیعه و سنی را مطرح کنند. اما این‌ها موضوعات جزیی است. بی‌ثباتی، ناامنی، جنگ، کشتار، کودتا و مسائلی که سال‌هاست در منطقه می‌بینید به دو عامل اصلی برمی‌گردد: 1- وجود رژیم اشغالگر قدس و 2- دخالت‌های آمریکا. اگر 60 سال پیش حضرت امام فرمود این غده سرطانی باید برود برای امنیت و آرامش منطقه بود.

*الان برخی از اعراب روابط‌شان با اسرائیل را تحت پیمان ابراهیم، عادی‌سازی کرده‌اند.

این‌که می‌گویم مقاومت مردم غزه معجزه قرآنی بود همه این‌ها را بهم می‌زند.

ریاض و تل آویو به دنبال رونمایی از روابطشان هستند و نه عادی‌سازی آن

*بحث عادی‌سازی روابط ریاض و تل‌آویو را می‌گویید؟

اولاً عادی‌سازی نبود، رونمایی روابط بود. بعد هم با این روندی که پیش می‌رود کدام دولتی با این رژیمی که از پشت به امت اسلام خنجر زد جرأت ادامه  روابط دارد؟ من این را از ثمرات مقاومت مردم غزه می‌بینم.

*فکر نمی‌کنید بعد از صلح اسرائیل با حماس، ریاض و تل آویو به قول شما بحث رونمایی از روابط را پیگیری کنند؟

رژیم اشغالگر قدس دیگر به شرایط  پیش از هفت اکتبر برنمی‌گردد. الان وقت تحلیل وقایع این 76 سال نیست. زمانی مساله نیل تا فرات با قشون نظامی بود و جنگ علیه اعراب، بعد سیاست پرز را تحت عنوان اسرائیل بزرگ دنبال کردند. اسرائیل بزرگ یعنی در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در این کشورها رخنه کنند.

مساله عادی‌سازی هم باز در چارچوب این استراتژی بود. با هفت اکتبر و مقاومتی که در غزه صورت گرفت و شرایطی که به وجود می‌آید اسرائیل قطعاً به گذشته برنخواهد گشت و من این فضایی که به سمت جلو می‌رود را می‌بینم؛ آینده منطقه از مقاومت ملت‌ها در این جغرافیا خواهد بود و خود این موضوع به ما این پیام را می‌دهد که باید برای آینده منطقه با این تحولات جدید، از همین حالا طرحی را بیاندیشیم.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

اینفوگرافی