کد مطلب: ۳۶۰۶۷۰

راه خروج از بن‌بست برگزیت از نگاه اکونومیست

راه خروج از بن‌بست برگزیت از نگاه اکونومیست

در هفته‌ای که گذشت طرح مورد نظر ترزا می برای خروج از اتحادیه اروپا برای بار دوم رد شد و تصمیم‌گیری در مورد برگزیت به تعویق افتاد. اکونومیست در سرمقاله تازه‌ترین شماره خود در شانزدهم مارس، با اشاره به اختلافاتی که در دو حزب اصلی این کشور وجود دارد، به راهکارهای پیش روی دولت برای خروج از بحران می‌پردازد.

شاید اتفاقات هفته گذشته در بریتانیا موجب شود دولتمردان از هرج‌ومرجی که کشور به آن دچار شده، آگاه شوند.

به گزارش تجارت‌نیوز به نقل از اکونومیست ، در کمپین خروج از اتحادیه اروپا، طرفداران آن به رای‌دهندگان قول داده بودند که برگزیت آسان خواهد بود، چرا که کارت برنده در دست بریتانیاست. پس از دو سال مذاکره ترزا می با اتحادیه اروپا اما طرح نخست‌وزیر به قدری برای نمایندگان پارلمان تحقیرآمیز بود که برای دومین بار آن را رد کردند. با اختلاف 149 رای به نفع موافقان، رد این طرح، چهارمین شکست بزرگ دولت در تاریخ نوین پارلمان بریتانیا محسوب می‌شود.

یک روز بعد، نمایندگان به خروج این کشور از اتحادیه اروپا بدون توافق هم رای منفی دادند و به این ترتیب به نظر می‌رسد، نخست‌وزیر کنترل امور را از دست داده است. همچنین، روز چهارشنبه، چهار وزیر کابینه از ترزا می در یک رای‌گیری مهم حمایت نکردند.

دو حزب محافظه‌کار و گارگر بریتانیا که شکاف‌های عمیق درون‌حزبی در مورد برگزیت دارند، شاهد سرایت این شکاف به تمامی لایه‌های خود هستند و این در حالی است که تنها دو هفته به ضرب‌الاجل خروج این کشور از اتحادیه اروپا باقی مانده است.

خروج بدون توافق قطعا به بریتانیا آسیب می‌رساند و اتحادیه اروپا و ایرلند نیز تحت تاثیر این آسیب خواهند بود.

نویسنده اما معتقد است، شکست طرح ترزا می برای برگزیت به این کشور فرصتی می‌دهد تا در مورد رویکرد نابخردانه برای خروج از اتحادیه اروپا بیشتر تعمق کند. هفته‌ای که گذشت شاید موجب شود دولت به برنامه و تصمیم‌گیری بهتری دست یابد.

نتیجه فوری هرج‌ومرجی که در وست‌مینیستر به وجود آمده این است که اجرای برگزیت باید به تاخیر بیفتد.

تمدید ضرب‌الاجل برگزیت به نفع اتحادیه اروپا هم خواهد بود. از سوی دیگر، خروج بدون توافق قطعا به بریتانیا آسیب می‌رساند و اتحادیه اروپا و ایرلند نیز تحت تاثیر این آسیب خواهند بود.

برنامه ترزا می اما این است که با برگزاری یک جلسه رای‌گیری دیگر، مدافعان برگزیت را وادار به حمایت از طرح خود کند؛ چرا که در غیر این صورت ممکن است کل برنامه برگزیت لغو شود. این ابزاری است که ترزا می از آن برای تصویب طرح خود استفاده می‌کند.

در عین حال او به میانه‌روها گوشزد خواهد کرد که ممکن است برگزیت بدون توافق رخ دهد؛ چرا که اجتناب از این امر، وابسته به موافقت اتحادیه اروپاست که در حال حاضر صبرش به پایان رسیده است.

شکاف بسیاری در میان دو حزب به وجود آمده و این در حالی است که جامعه بریتانیا هم به اندازه پارلمان دچار شکاف است.

این یک تاکتیک از سر ناچاری برای نخست‌وزیری‌ست که اختیارات خود را از دست داده است.

به عقیده نویسنده اما این اقدامات نخست‌وزیر نمایندگان پارلمان را ناچار می‌کند، در زمانی که معتقدند راهکارهای بهتری وجود دارد، از میان گزینه‌های نامناسب ترزا می انتخاب کنند.

برای رهایی از بن‌بستی که به وجود آمده، بریتانیا به یک تمدید بلندمدت برگزیت نیاز دارد. اما پرسشی که مطرح می‌شود این است که چطور می‌توان از این زمان برای ایجاد یک اکثریت موافق در پارلمان و جامعه استفاده کرد؟

یک پاسخ خلاص شدن از شر ترزا می است. طرح او شکست خورده و اکثریت محافظه‌کاران بر این باورند که یک نخست‌وزیر جدید می‌تواند این مشکل را حل کند.

با این حال، ریسک بالایی وجود دارد که حزب محافظه‌کار شخص جدیدی را به عنوان نخست‌وزیر انتخاب کند که رویکرد کشور را به سوی یک برگزیت سخت تغییر دهد.

شکاف بسیاری در میان دو حزب به وجود آمده و به باور نویسنده بعید به نظر می‌رسد که جایگزین ترزا می بتواند کمک چندانی به حل این مشکل و اتحاد احزاب کند.

درخواست برای برگزاری یک انتخابات عمومی هم می‌تواند گمراه‌کننده باشد؛ چرا که جامعه بریتانیا هم به اندازه پارلمان دچار شکاف است.

ترزا می اما می‌تواند دو اقدام مهم انجام دهد. اول آنکه با پارلمان مشورت کند و در چند نوبت رای‌گیری مشخص شود که اکثریت پارلمان به چه شکلی از برگزیت رضایت می‌دهند.

دومین اقدام این است که با برگزاری یک همه‌پرسی آن تصمیم را قانونی کند. امروز در بریتانیا احزاب به خطوط قرمز خود متعهد هستند و ادعا می‌کنند که از زبان مردم سخن می‌گویند. نویسنده تاکید می‌کند که تنها چنین ترکیبی می‌تواند به این مجادلات پایان دهد.

بهتر است هر گونه توافقی که پارلمان آن را تصویب می‌کند، به رای مردم گذاشته شود.

علی‌رغم این تقابل اما نمای یک مصالحه پارلمانی قابل مشاهده است. حزب کارگر می‌خواهد که عضو دائم اتحادیه گمرکی اروپا باقی بماند و به این ترتیب در مقایسه با ترزا می و نمایندگان پارلمان به اتحادیه اروپا نزدیک‌تر است. نمایندگان پارلمان اما به دنبال خروجی چون خروج نروژ از اتحادیه اروپا هستند که در این مدل هم بریتانیا در بازار مشترک حفظ می‌شود.

برای رای دادن به هر دو رویکرد نیاز به یک تفکر فراتر از خطوط حزبی است.

بهتر است هر گونه توافقی که پارلمان آن را تصویب می‌کند، به رای مردم گذاشته شود. ممکن است مدافعان تندرو برگزیت آن را خیانت و مدافعان تندرو ماندن در اتحادیه اروپا هم آن را خودزنی تعبیر کنند. به باور نویسنده اما باید نسبت به این مسائل بی‌توجه بود؛ چرا که وظیفه جامعه بریتانیاست که تصمیم‌گیری کند آیا می‌خواهد روابط جدیدی را با اتحادیه اروپا ایجاد کند یا به روابط پیشین خود ادامه دهد.

جدیدترین مطالب این نشریه انگلیسی را می‌توانید در سلسله گزارش‌های اکونومیست ملاحظه کنید.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.