اقتصاد فرانسه؛ ققنوسی برآمده از خاکستر جنگ
فرانسه یکی از جذابترین کشورهای جهان است و سالانه توریستهای زیادی از سرتاسر دنیا را به خود جلب میکند. تاریخ فرانسه بسیار غنی است. همین موضوع مزیت این کشور برای جذب توریست بهحساب میآید و آن را تبدیل به یکی از محبوبترین مقاصد گردشگری جهان کرده است. البته در کنار تمام این جاذبههای توریستی، فرانسه
فرانسه یکی از جذابترین کشورهای جهان است و سالانه توریستهای زیادی از سرتاسر دنیا را به خود جلب میکند. تاریخ فرانسه بسیار غنی است. همین موضوع مزیت این کشور برای جذب توریست بهحساب میآید و آن را تبدیل به یکی از محبوبترین مقاصد گردشگری جهان کرده است. البته در کنار تمام این جاذبههای توریستی، فرانسه از قطبهای مهم اقتصادی اروپا نیز هست.
این کشور وضعیت مناسبی را در بسیاری از شاخصهای اقتصادی دارد و پنجمین اقتصاد بزرگ و قدرتمند جهان بهحساب میآید. فرانسه مهد پرورش نیروی انسانیای با بهرهوری بالا و توسعهیافته است. این کشور در طول تاریخ توانسته هنرمندان، متفکران و دانشمندان بزرگی را تربیت کند. از سوی دیگر نیروی انسانی توسعهیافتهای را نیز پرورش داده است. در عرصه فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی نیز فرانسه از ابرقدرتهای دنیا است و مردم آن، در بالاترین استانداردهای زندگی، تحصیلات، سلامت و آزادی زندگی میکنند.
انقلاب کبیر فرانسه یا قیام پابرهنگان
فرانسه در طول تاریخِ خود، بارها شاهد جنگها و بحرانهای مختلف بوده است. در قرن 18 میلادی یکی از مهمترین و بزرگترین اتفاقات سرنوشتساز را تجربه کرد. سال 1789 انقلاب کبیر فرانسه دور جدیدی را برای این کشور رقم زد. مورخین بر سر اینکه چه چیزی درنهایت فرانسه را به انقلاب رساند، اتفاقنظر ندارند اما اگر وضعیت اقتصادی آن زمان را رصد کنیم تا حد زیادی میتوانیم به چرایی این انقلاب برسیم.
همانطور که گفتیم، فرانسه جنگهای بسیاری را از سر گذرانده بود. این جنگها دولت فرانسه را به لبه پرتگاه ورشکستگی رسانده بودند. سیستم اقتصادی در این زمان بهجای مدیریت کردن بدهی دولت، مالیاتها را بالا میبرد. بهطوریکه در آن زمان رعیت بیش از 50 درصد از درآمدش را باید بابت مالیات به شاه تقدیم میکرد.
از سوی دیگر فساد بالا و فاصله طبقاتی نیز بیشتر شده بود. تمامی اینها مقدمات قیام پابرهنگان را فراهم کرد.
این در حالی بود که مردم فقیر از پس خوراک روزانه خود نیز برنمیآمدند. درنتیجه با این کار وضع ازآنچه بود بدتر شد و رو به وخامت گذاشت.
درحالیکه مردم هر روز فقیرتر و بیچارهتر میشدند، اشرافزادگان همچنان به زندگی تجملی خود ادامه میدادند و شکاف طبقاتی روزبهروز بیشتر میشد. در دهههای پایانی قرن 18 میلادی، فقر در فرانسه بهسرعت در حال گسترش بود. قحطی، فقر، سو تغذیه، مرگ و مریضی فرانسه را در خود حل کرده بود. از سوی دیگر فساد بالا و فاصله طبقاتی نیز بیشتر شده بود. تمامی اینها مقدمات قیام پابرهنگان را فراهم کرد.
و اینک یکی از ابرقدرتهای جهان
بعد از پایان یافتن جنگ جهانی اول، فرانسه با وجود متحملشدن خسارات فراوان، توانست نواحی آلزاس و لورن را از آلمانها پس بگیرد اما در سال 1940 با حمله آلمان به فرانسه، حکومتی دستنشانده هیتلر در فرانسه شروع به حکمرانی کرد. البته درنهایت در سال 1944 دولت ژنرال دوگل به پاریس منتقل شد و کشور را در دست گرفت.
از سال 1945 به بعد مستعمرههای فرانسه استقلال پیدا کردند و در سال 1961 آخرین مستعمره فرانسه یعنی الجزایر نیز به استقلال رسید.
پس از گذراندن ادوار تاریخی پرپیچوخمی که پارهای از آن در بالا گفتیم، فرانسه توانست به پنجمین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شود. فرانسه درآمد بادآورده و خدادادی هنگفتی نداشته که بتواند بهوسیله آن اقتصادش را پیش ببرد، بااینحال توانسته به این جایگاه دست یابد.
شرکتهایی چون رنو علاوه بر تولید درآمد، اعتبار بینالمللی خوبی به فرانسه دادهاند.
بر اساس آمار بخش خدمات در این کشور دارای سهم 70 درصدی است. شهرت شرکتهایی چون ایرفرانس، فرانس تلهکام، رنو و تالس بهخوبی وضعیت صنعت این کشور در جهان را به تصویر میکشد. شرکتهایی که افزون بر بازدهی مالی، اعتبار قابلتوجهی نیز برای دولت فرانسه به ارمغان آوردهاند.
قراردادهای متعدد و بینالمللی این شرکتها باعث شده نام فرانسه در اقصی نقاط جهان بهعنوان کشوری مولد و خوش آتیه مطرح شود. فرانسه از بزرگترین تولیدکنندگان خودرو، لوازام آرایشی، تجهیزات ریلی، هوایی و کالاهای لوکس نیز هست..
اقتصاد فرانسه؛ صادرات هواپیما تا جو
سبد صادراتیِ فرانسه بسیار متنوع است. فرانسه از هواپیما گرفته تا گندم و جو را به کشورهای دیگر صادر و از این طریق درآمد قابلتوجهی کسب میکند. نزدیک به 17 درصد صادرات و 19 درصد واردات فرانسه از کشور آلمان است و از این منظر آلمان نزدیکترین شریک تجارت خارجی فرانسه بهحساب میآید.
بیشترین واردات این کشور نفت خام است. البته ماشینآلات و خودرو نیز در صدر مهمترین واردات این کشور قرار دارند. فرانسه در دهههای اخیر، بین 70 تا 80 درصد اشتغالزایی خود را مرهون برنامهریزی دقیق در مورد صنایع کوچک و متوسط است. بهطوریکه طبق آمار نزدیک به 65 درصد از اقتصاد فرانسه را بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط تشکیل میدهند.
باید برای رسیدن به توسعه بر روی توانمندی افراد جامعهشان تمرکز کنند.
فرانسویها دانستهاند که ثروتهای هنگفت مالی باعث توسعه و پیشرفت نمیشوند و باید برای رسیدن به توسعه بر روی توانمندی افراد جامعهشان تمرکز کنند.
تمامی اینها باعث شده است که بهرهوری نیروی کار در این کشور بسیار بالا برود و فرانسه را به جایگاه کشوری با بالاترین نسبت نیروی کار تحصیلکرده برساند.
افراد توسعهیافته تربیت کنید
شاخص بهرهوری در فرانسه از رقم 20 در سال 1950 به 112 در سال 2015 رسیده است که این خود نمایانگر سرمایهگذاری بالای دولتِ این کشور بر روی انسانها است. فرانسویها سیستم آموزش قوی دارند که افراد را بهخوبی برای زندگی کردن مطابق با اهداف توسعهای کشور آماده میکند.
میزان بهرهوری بالای اقتصاد فرانسه، این کشور را تبدیل به الگویی برای کشورهای درحالتوسعه کرده است. کارفرمای فرانسوی به انگیزه نیروی انسانی خود توجه و برنامههایی برای رفاه و امنیت شغلی کارمندش فراهم میکند. از سوی دیگر برنامههای دولتی برای آموزش و ارتقای مهارتهای نیروی کار ارائه میشوند که همه اینها کمک کرده است که نیروی کار فرانسوی روزبهروز بیشتر در مسیر توسعهیافتگی حرکت کند.
فرانسه محبوبترین مقصد گردشگری دنیا و سومین کشور پردرآمد از ناحیه گردشگری است.
علاوه بر پتانسیلهای تولیدی فرانسه، این کشور در بخش گردشگری نیز بسیار پرقدرت است و از مهمترین مقاصد گردشگری دنیا بهحساب میآید. فرانسویها با شناساندن سرمایههای نمادین خود به جهانیان توانستهاند از آنها درآمد کسب کرده و به تولید سرمایههای نمادین جدید بپردازند؛ زیرا همانگونه که در مقالات پیشین نیز به آن اشاره کردیم، سرمایههای نمادین، کارخانه تولید سرمایه بهحساب میآیند که میتوانند علاوه بر سرمایههای نمادین جدید، سرمایههای انسانی و اجتماعی را نیز برای یک کشور تولید کنند.
فرانسه در سال 2013 با پذیرایی از 84.7 میلیون گردشگر خارجی محبوبترین مقصد گردشگری دنیا شد و در رده سومین کشور پردرآمد از منبع گردشگری قرار گرفت. تمامی اینها بیانگر این نکته است که فرانسه بهخوبی توانسته از تمامی پتانسیلهای خود استفاده کند.
محیطزیست را دوست بدارید
فرانسه به محیطزیستش نیز بسیار اهمیت میدهد و در سال 1971 اولین کشوری بود که وزارتخانهای برای محیطزیست کشورش تاسیس کرد. با اینکه فرانسه کشوری صنعتی است؛ اما آلایندههای کمی تولید میکند. علت اهمیت به محیطزیست و انرژیهای پاک در این کشور به سال 1973 و اولین شوک نفتی برمیگردد.
فرانسه با به وجود آمدن شوک نفتی به این نتیجه رسید که اقتصادش بیشازحد به نفت و سوختهای فسیلی وابسته است؛ بنابراین شروع به سرمایهگذاری در انرژیهای پاک کرد. انرژی هستهای از جمله مهمترین و پرکاربردترین انرژیهایی است که در این کشور استفاده میشود. بخش اعظمی از تولید برق در اقتصاد فرانسه از انرژی هستهای است که این خود باعث تولید کمتر آلاینده در این کشور شده است.
فرانسه به محیطزیستش نیز بسیار اهمیت میدهد و در سال 1971 اولین کشوری بود که وزارتخانهای برای محیطزیست کشورش تاسیس کرد.
فرانسه دارای باغهای مرکبات و زیتون است و پرورش گل یکی از کسب و کارهای این کشور بهحساب میآید. بدیهی است که عطرهای معروف دنیا از همین گلها تهیه میشوند. همچنین پنیرهای فرانسوی نیز در جهان مشهور هستند. پارچههای ابریشمی و انواع نوشیدنیها نیز از دیگر صادرات این کشور بهحساب میآیند.
از مهمترین صنایع فرانسه میتوان به ماشینآلات، فلزکاری، اتومبیلسازی، نوشیدنیها، منسوجات، هواپیماسازی، کشتیسازی، پتروشیمی و فناوری هستهای اشاره کرد. گندم، جو، سیبزمینی، چغندرقند، سیب، ذرت، برنج، انگور، پنیر، ماهی و گوشت نیز مهمترین محصولات کشاورزی و دامپروری فرانسه را تشکیل میدهند.
مهمترین صادرات در اقتصاد فرانسه ماشینآلات، تجهیزات حملونقل زمینی و هوایی و پلاستیک است و وارداتش نیز شامل ماشینآلات، خودرو و به و نفت خام میشود.
تغییرات نرخ رشد اقتصاد فرانسه
اقتصاد فرانسه بعد از جنگ جهانی دوم توانست یک دوره پرشکوه را پشت سر بگذارد و رشد بالایی را تجربه کند. علت این رشد سوسیالیسم اقتصادی بود؛ اما در سال 1983 یعنی ده سال پس از اولین شوک نفتی؛ فشار تورم ، بدهیهای فزاینده دولت و کاهش قدرت خرید برای این کشور مشکلساز شد.
فرانسویها برای حل این مشکل شروع به خصوصیسازی کردند. البته دولت در این کشور بهطور کامل حذف نشد. در حال حاضر نرخ رشد این کشور 0.2 درصد است که با کاهش روبهرو بوده است. البته اقتصاد فرانسه نیز مانند بسیاری از کشورهای اروپایی با چالشهای مالی دستوپنجه نرم کرده است و علت این کاهش نیز همین موضوع است. در نمودار زیر روند تغییرات نرخ رشد این کشور بهخوبی قابلمشاهده است.
منبع دادهها: موسسه ملی آمار و مطالعات اقتصادی فرانسه
جهانیشدن پرده از معضل بیکاری در فرانسه برداشت
معضل بیکاری یکی از دغدغههای مهم فرانسویها در دهههای اخیر بوده است. همانطور که در نمودار زیر دیده میشود این کشور با نرخ بیکاری 9.2 درصد مواجه است. به دیگر سخن 9.2 درصد از جمعیت فعال 16 تا 25 سال فرانسه بیکار هستند و این رقم خوبی برای یک کشور توسعهیافته نیست.
منبع دادهها: موسسه ملی آمار و مطالعات اقتصادی فرانسه
البته دولت فرانسه برای حل این مشکل اقداماتی را انجام داده است. بهطور مثال برنامههای حمایت مالی در زمینه اشتغال جوانان را اجرا کرده است که نوعی یارانه بهحساب میآیند. این یارانه یا بهصورت کمکهای مالی دولت به کارفرمایان داده میشود و یا کمکهای اجتماعی و آموزشی به جوانان برای کسب مهارتهای حرفهای است.
برخی علت بیکاری در اقتصاد فرانسه را جهانیشدن میدانند؛ اما اگر جهانیشدن معضل بود، باید در کشورهایی چون آلمان، هلند و دانمارک نیز تاثیر میگذاشت. در واقع جهانیشدن تنها معضل اقتصاد فرانسه در بیکاری را نمایان کرد. درنتیجه این کشور متوجه شد که با بازار جهانی هماهنگ نیست و شروع به حرکت با دنیا و تطبیق آموزشها و مهارتهای نیروی کار خود با فنّاوری روز جهان کرد.
نگاهی به دیگر آمارها
نرخ تورم فرانسه در سالهای اخیر با توجه به سیاستهای محرک بانک مرکزی اروپا، روند رو به رشدی داشته است. این سیاستها بهمنظور مقابله با رکود و عبور از آن اجرا شد. دفتر آمار فرانسه اعلام کرده است که بخش دخانیات و انرژی بیشترین نقش را در افزایش نرخ تورم داشتهاند. نمودار تغییرات نرخ تورم در اقتصاد فرانسه را در نمودارهای زیر میتوانید ببینید.
منبع دادهها: موسسه ملی آمار و مطالعات اقتصادی فرانسه
این افزایش ناشی از اعمال مالیاتهای جدید بر مصرف دخانیات و افزایش بهای جهانی نفت خام بوده است. روند تغییرات نرخ بهره در فرانسه نیز نزولی بوده است و در حال حاضر بهره بانکی در این کشور به صفر رسیده است.
منبع دادهها: موسسه ملی آمار و مطالعات اقتصادی فرانسه
اگر ما کالاهای تولیدی خودمان حمایت نکنیم، برده اقتصادی چین میشویم
همانطور که پیشتر نیز به آن پرداختیم، اقتصاد فرانسه با چالش نرخ بیکاری بالا دستوپنجه نرم میکند. به عقیده برخی از صاحبنظران این بیکاری به دلیل پدیده جهانیشدن بوده است و به دولت پیشنهاد مقابله با آن را دادهاند. بهطوریکه در سالهای اخیر تلاش شده است که با فرهنگسازی، مردم را به خرید کالاهای داخلی حتی با هزینه بیشتر تشویق کنند.
در سال 2012 کمپین حمایت از تولیدات داخلی در فرانسه به اجرا درآمد. این کمپین مردم را تشویق به خرید و مصرف کالاهای 100 درصد فرانسوی میکرد. ساخت مستندهای مختلف و فعالیتهای فرهنگی همگی نشاندهنده جهتگیری دولت فرانسه در مقابله با جهانیشدن بوده است.
مردم فرانسه حاضر هستند که حدود 10 تا 50 درصد پول بیشتری برای خرید کالاهای داخلی پرداخت کنند.
در مستندهای ساختهشده این نکته موردتوجه قرار گرفت که اگر با جهانیشدن مقابله نشود، کمکم فرانسه تبدیل به برده چین میشود. نشریه فرانسوی بلومبرگ طی نظرسنجی بیان کرد که مردم فرانسه حاضر هستند که حدود 10 تا 50 درصد پول بیشتری برای خرید کالاهای داخلی پرداخت کنند.
ققنوسی که از خاکسترهای جنگ بیرون آمد
فرانسه بعد از جنگ جهانی دوم بهشدت تخریب شد و اقتصادش در وضعیت بدی قرار گرفت. بسیاری از شهرها تخریب شدند. خسارات زیادی به شبکه راهآهن، جادهها و پلها زده شد. دولت آلمان بخش بزرگی از نیروی کار فرانسه را به بیگاری گرفت. از سوی دیگر، بهعنوان غرامت فرانسویها را مجبور کرد که حدود 20 درصد از محصولات کشاورزیشان را به آلمان صادر کنند.
در آن سالها میزان تولیدات کشاورزی فرانسه نیز به دلیل نبودِ انرژی و نهادههای تولیدی، 50 درصد کم شد. در این زمان فرانسه کشوری ویران از جنگ با اقتصادی مفلوک بود. کمبود غذا وجود داشت و در آن بازار سیاه شکلگرفته بود؛ اما در همین وضعیت، فرانسه توانست با برنامهای منسجم جریان نوین پیشرفت اقتصادی خودش را آغاز کند.
جنگ جهانی دوم فرانسه را به ویرانهای تبدیل کرد اما فرانسه توانست با برنامهای منسجم پیشرفت اقتصادی خود را آغاز کند.
شاید بتوان اصلیترین برنامه فرانسه بعد از شکست در جنگ جهانی دوم را تقویت تولید ملیاش خواند. فرانسه تا اواسط قرن بیستم توانست به نرخ رشد بالای 12 درصد برسد. اقتصاد فرانسه در آن زمان به زمین افتاده بود و نیاز داشت که دوباره روی پا بایستد. برای نجات از این وضعیت، این کشور شروع به حمایت از صنایع کوچک و متوسط کرد. این اتفاق باعث افزایش مشارکت مردم در تولید شد.
از سوی دیگر دولت فرانسه در آن سالها به تشویق مردم برای افزایش جمعیت پرداخت تا بتواند پتانسیل ازدسترفته خود را دوباره بازیابد؛ چراکه بعد از جنگ جهانی دوم، بخشی از نیروی کار این کشور از بین رفته بود. البته این افزایش جمعیت با برنامهای دقیق و مدون انجام شد. بهنحویکه شغل مناسب نیروی کار زمانی که به سن کار رسید، برایش فراهم بود و از این پتانسیل تازه تولید بهخوبی استفاده شد.
این سیاست با سیاست افزایش مشارکت مردم در تولید به اجرا درآمد تا نیروی کار در تولید به کار گرفته شود.
و فرانسهای که فرانسه شد
از دیگر سیاستهایی که بعد از جنگ جهانی دوم بهمنظور احیای اقتصاد فرانسه به کار رفت، افزایش بهرهوری بود. این سیاست تا به امروز نیز در این کشور دنبال میشود و بسیار هم مثمر ثمر بوده و باعث شده است که از سال 1950 تا 2015، بهرهوری نیروی کارِ این کشور را از 20 به 112 برسد.
فرهنگ کار در فرانسه بسیار جالبتوجه است. افراد در ساعت کاری به فعالیت غیر مرتبط نمیپردازند و کار کردن دارای ارزش است. همین موضوع باعث بالا رفتن بهرهوری در این کشور شده است. در سالهای بعد از جنگ جهانی، سیاستمداران فرانسه نیز بهشدت از تولیدات داخلی حمایت کردند و میدان را به فعالیتهای دانشبنیان سپردند. تمامی این برنامهها توانست فرانسه را از کشوری شکستخورده، جنگزده با اقتصادی رو به اضمحلال، به کشوری بزرگ و توسعهیافته تبدیل کند.
نظرات