خبر مهم:

کد مطلب: ۳۳۲۲۷۵

بوی بهبود ز اوضاع جهان می‌شنوم؟

بوی بهبود ز اوضاع جهان می‌شنوم؟

راستش من خیلی بوی بهبود از اوضاع جهان نمی‌شنوم. من کمی منفی‌نگر‌ هستم. احتمالا اگر از بقیه مردم جهان هم بپرسید همه پاسخ مشابهی که حاکی از منفی بودن اوضاع جهان است، می‌دهند. حتی آن‌هایی که منفی‌نگر نیستند. وقتی اخبار را باز می‌کنید، همه پر از خبر جنگ، کشتار، بلایای طبیعی، اپیدمی‌های گوناگون، تحریم، دعوا

راستش من خیلی بوی بهبود از اوضاع جهان نمی‌شنوم. من کمی منفی‌نگر‌ هستم. احتمالا اگر از بقیه مردم جهان هم بپرسید همه پاسخ مشابهی که حاکی از منفی بودن اوضاع جهان است، می‌دهند. حتی آن‌هایی که منفی‌نگر نیستند.

وقتی اخبار را باز می‌کنید، همه پر از خبر جنگ، کشتار، بلایای طبیعی، اپیدمی‌های گوناگون، تحریم، دعوا بر سر منافع و حتی چیزهایی کوچکی که اصلا انتظار ندارید در قرن بیست‌ویک همچنان مسئله باشد، مطرح هستند.

خلاصه آن‌قدر تصویر جهان بد و عجیب به نظر می‌آید که گاهی با خود فکر می‌کنم کاش ما انسان‌ها این مسیر تکاملی را نمی‌پیمودیم و همان بالای درخت زندگی می‌کردیم.

اخبار منفی خوراک خبرگزاری‌ها

مدتی پیش پای موقع شام بخش اخبار یک شبکه تلویزیونی را نگاه می‌کردم. خبرها هم مثل همیشه پر از اتفاقات منفی و ترسناک بودند. مجری بخش خبری با یک نفر که به‌عنوان کارشناس موضوع خبر با او تماس گرفته بودند، مدام سوالاتی با جواب‌های مشخصا منفی می‌پرسید، ناگهان کارشناس ناراحت شد و گفت «چرا شما همیشه چیزهای منفی را می‌گویید. چرا چیزهای مثبت را نمی‌بینید؟»

مجری در پاسخ به او گفت که اتفاقات مثبت ارزش خبری ندارند؛ و این یک واقعیت تلخ در مورد رسانه‌ها است.

حتی اتفاقات مثبت پس از جنگ جهانی دوم ارزش خبر شدن ندارند.

جانب‌داری‌های شناختی ما آدم‌ها از یک‌طرف و این تفکر نزد اصحاب رسانه که اتفاقات مثبت ارزش خبری ندارند هم از طرف دیگر باعث می‌شوند ما یک تلقی منفی از جهان پیدا کنیم و ذهن ما هم تلاش کند شواهدی برای تایید این باور بیابد.

این بدون ارزش خبری بودن اتفاقات مثبت آن‌قدر جلو می‌رود که یک‌بار پس از جنگ جهانی دوم مجری رادیو بی‌بی‌سی در بخش خبر گفت که «امروز هیچ خبری برای گفتن وجود ندارد» در نتیجه آن روز به‌جای خبر یکی از سمفونی‌های بتهوون پخش‌ شد؛ یعنی حتی اتفاقات مثبت پس از جنگ جهانی دوم ارزش خبر شدن ندارند.

جانبداری تاییدی در منفی‌یابی

حال این معیار برای تعیین ارزش خبری را با جانبداری تاییدی ما انسان‌ها ترکیب کنید. آنچه رخ می‌دهد این است که خبرنگاران در سراسر جهان همواره دنبال پیدا کردن چیزهایی منفی می‌گردند تا خبری برای انتشار داشته باشند.

از سویی این حجم رخداد‌ها، یک باور منفی در ذهن مردم جهان شکل می‌دهد. در نتیجه ذهن آن‌ها همواره تلاش می‌کند چیزهایی منفی در تایید این بارو بیابد یا اینکه اتفاقات مثبت را طوری تفسیر کند که تایید کننده همین باور منفی باشند.

سربازها منفی‌نگری واقعیت‌ها

رسانه‌های خبری عموما از اخبار منفی و منفی‌نگری پول درمی‌آورند.

در نتیجه خبرنگاران چیزهای مثبت کمی می‌بینند و خوب با این حساب اصلا عجیب نیست که ما چنین تصویری تاریکی از جهان داریم؛ زیرا اصحاب رسانه نگاه منفی خود را منتشر می‌کنند و به علت جانبداری تاییدی چیز مثبتی از در جهان نمی‌یابند. در نتیجه ذهن ما پر از همین تصاویر منفی پرشده از همین اخبار می‌شود و ما نیز جهان را منفی می‌بینیم.

آیا اوضاع جهان این‌قدر بد است؟

بهتر است این سوال را این‌گونه بپرسیم. آیا واقعا همان‌گونه که بیشتر افراد فکر می‌کنند، در گذشته‌ آدم‌ها شادتر بودند؟

وقتی این سوال را من از برادر بزرگم می‌پرسم، می‌گوید «نه. در گذشته ما حتی پول کافی نداشتیم که در هر وعده حداقل یک‌تکه گوشت در غذای خود داشته باشیم». او زیاد اخبار نمی‌بیند.

وقتی در دبیرستان معلم زبان ما گفت که دوست دارد در کلبه‌ای دور از همه‌چیز‌ زندگی کند، من از او پرسیدم «زندگی چه فایده‌ای دارد وقتی چیزی از جهان نمی‌فهمیم؛ و او پاسخ داد: اصلا فرض کن از‌ همه اخبار جهان مطلع شدی. خب که چه؟»

نگاه واقع‌گرایانه به ما می‌گوید که جهان هنوز جای کار دارد؛ اما آمار نشان‌ می‌دهند که اوضاع بهتر از زمان کودکی من است.

امروز که دوباره به این مسئله فکر می‌کنم می‌بینم راست می‌گفت. حالا که اینترنت راحت‌تر در دسترس است و من می‌توانم با چند کلیک به همه اخبار جهان دست‌یابم، اتفاق خاصی نمی‌افتد. غیر اینکه چون خاصیت رسانه خبرپراکنی منفی‌ است،‌ صرفا اعصابم خورد و خسته می‌شود و همین.

البته منظورم این نیست که جهان ما کامل و خوب است و دیگر جای کار ندارد. این نگاه یک مثبت‌نگری احمقانه‌ است. نگاه واقع‌گرایانه به ما می‌گوید که جهان هنوز جای کار دارد؛ اما آمار نشان‌ می‌دهند که اوضاع بهتر از زمان کودکی من است.

واقعیت‌ها کجا هستند؟

دکتر هانس راسلینگ (Hans Rosling) از افرادی است که به این قضیه بسیار توجه کرده است. او در کتاب خود با عنوان Factfulness و همچنین در سخنرانی‌های بسیار جذاب خود در تد و دیگر سمینارها، خیلی روی این مسئله تاکید می‌کند.

دکتر راسلینگ با برگزاری نظرسنجی‌های عمومی در بین مردم آمریکا، سوئد، بریتانیا و حتی کسانی که در سخنرانی‌های او شرکت می‌کنند، آمار جالبی به دست می‌آورد. او در این نظرسنجی‌ها سوالاتی از افراد درباره میزان رشد جمعیت جهان، میزان کاهش فقر مطلق، میزان دسترسی به الکتریسیته و درصد دخترانی که در جهان به مدرسه می‌روند، سوال می‌پرسد. سوال‌ها سه گزینه‌ای هستند. بهتر، بی‌تغییر، بدتر.

دکتر هانس راسلینگ منفی‌نگری واقعیت‌ها

به نظر دکتر راسلینگ، بیشتر مردم جهان به علت تاثیر رسانه‌ها فکر می‌کنند که اوضاع جهان هر روز بدتر می‌شود.

پاسخ افراد به این سوال‌ها نتایج جالبی دارد؛ مثلا در واقعیت میزان فقر مطلق در قرن گذشته نصف شده است. ۸۰ درصد مردم دنیا به الکتریسیته دسترسی دارند. ۹۰ درصد کودکان در جهان واکسینه می‌شوند. ۸۰ درصد دختران در کشورهای مختلف به مدرسه می‌روند. نرخ رشد جمعیت هر ساله کمتر می‌شود. یعنی در همه این زمینه‌ها اوضاع بهتر شده است.

اما فقط بین ۸ تا ۱۲ درصد مردم پاسخ درستی به این سوالات می‌دهند؛ یعنی بیشتر افراد جهان را منفی می‌بینند. جالب اینجاست که وقتی همین سوال را از خبرنگاران یک شبکه خبری مثل سی‌ان‌ان می‌پرسد، درصد پاسخ‌های مثبت از این هم کمتر می‌شود و به ۴ درصد می‌رسد.

یعنی خبرنگاران، جهان را حتی از مردم عادی هم منفی‌تر می‌بینند و آگاهی کمی نسبت به واقعیت‌ها دارند.

خبرنگاران بی‌خبر از جهان

مسئله اینجاست که علت همین منفی‌نگری مردم عادی و بی‌خبری آن‌ها از واقعیت‌های جهان، ریشه در همین بی‌خبری اصحاب رسانه دارد. رسانه‌ها مغز جهانیان را با اخبار منفی پر می‌کنند. این سیل اخبار منفی با گسترش اینترنت و شبکه‌های اجتماعی از گذشته بسیار بیشتر شده است.

در مقاله مضرات شبکه‌های اجتماعی گفتیم که ما عملا تمرکز خود را می‌فروشیم تا صاحبان این شبکه‌ها را پول‌دار کنیم. در نتیجه بهتر است آن‌ها را از زندگی خود حذف کنیم.

این قضیه فقط در مورد شبکه‌های اجتماعی نیست. رسانه‌ها هم به نظر دیگر چندان علاقه‌ای به واقعیت ندارند و با خورد کردن اعصاب شما پول در می‌آورند.

خلاصه کلام اینکه بله. علی‌رغم تمام اتفاقاتی که چه در ایران و چه در دنیا می‌افتد، من همچنان بوی بهبود ز اوضاع جهان می‌شنوم. وضعیت بسیاری از ما خیلی از بهتر وضعیت بیست سال پیش ماست؛ اما هنوز جای کار دارد و هنوز با آن نقطه ایده‌آل فاصله داریم.

پس دفعه بعد که خود را در بمباران اخبار منفی دیدید، به این فکر کنید که احتمالا اوضاع جهان این‌قدرها هم بد نیست و این منفی‌نگری حاصل جانب‌داری‌های شناختی ماست که نمی‌گذارد منطقی فکر کنیم و واقعیت‌ها را ببینیم.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.