موضوع احیای طرح کریدور زنگزور، اینبار در سایه جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و ایران به مباحث ژئوپلیتیکی و انرژی در منطقه بازگشته است. آنطور که به نظر میرسد، جمهوری آذربایجان که طی سالهای اخیر روابط نظامی و اقتصادی گستردهای با اسرائیل برقرار کرده، از فرصت درگیریهای اخیر بهره برده و تحرکاتی را برای پیشبرد پروژه کریدور زنگزور آغاز کرده است؛ پروژهای که در صورت اجرا، ایران را از ارتباط زمینی با ارمنستان و حوزه اوراسیا محروم میکند.
این کریدور قرار است از طریق استان سیونیک ارمنستان، جمهوری آذربایجان را به نخجوان و از آنجا به ترکیه متصل کند و در ادامه، ترکیه را نیز به آسیای مرکزی پیوند دهد. چنین مسیری نهتنها جایگاه ترانزیتی ایران را بهشدت تضعیف میکند، بلکه نقش سنتی آن در اتصال شرق به غرب را نیز به حاشیه میراند. از این رو، تبعات این پروژه تنها سیاسی نیست، بلکه پیامدهای عمیق اقتصادی و انرژی نیز در پی دارد.
بهرهبرداری باکو از شرایط جنگی ایران محتمل است؟
طبق گزارش میدل ایست آی، باکو در حال بهرهبرداری از مشغولیت نظامی ایران و روسیه در بحرانهای اخیر است تا برنامه کریدور زنگزور را پیش ببرد. بهویژه در فضایی که تمرکز ایران بر مقابله با حملات اخیر اسرائیل و تحولات میدانی مربوط به آن معطوف شده، باکو فرصت را برای پیشروی دیپلماتیک و لجستیکی در پروژه زنگزور مناسب دیده است.
فرصتطلبی باکو چه پیامدهایی برای بخش انرژی ایران دارد؟
میدان گازی شاهدنیز که آذربایجان را به یکی از مسیرهای مهم صادرات انرژی به اروپا بدل کرده، در اختیار شرکت بریتیش پترولیوم (BP) است. این میدان، نقشی کلیدی در سیاست انرژی اروپا ایفا میکند؛ بهویژه در دوره پساتحریم روسیه و کاهش وابستگی اروپا به گاز روسیه، این میدان نقش مهمی دارد.
پروژه زنگزور، بهعنوان مسیری برای پیوند ترکیه با آسیای مرکزی و انتقال انرژی، با حمایت برخی بازیگران غربی و حضور شرکتهای امنیتی اسرائیلی در حال پیگیری است.
پیشبرد کریدور دیگری به نام «عرب-مد» که قصد اتصال شرق آسیا به اروپا را از مسیر کشورهای حاشیه خلیج فارس دارد، منافع ترکیه را به خطر میاندازد. این کریدور که از نزدیکی نوار غزه میگذرد برای اسرائیل بسیار مهم است و ترکیه از این نظر جایگاه خود را از دست میدهد. از سوی دیگر، کریدور زنگزور پیوندی میان ترکیه، آذربایجان و اسرائیل برقرار میکند تا مسیر ترانزیتی دیگری را تسهیل ببخشند که شاید منافاتی با پروژه «عرب-مد» نداشته باشد.
اما موضوعی که در این میان حائز اهمیت است، از دست رفتن جایگاه ترانزیتی ایران در هر دو کریدور مذکور است.
در این میان، روابط نزدیک باکو و تلآویو نیز بهعنوان یک مولفه کلیدی در پیشبرد این مسیر تلقی میشود. اسرائیل طی سالهای اخیر نهتنها تجهیزات نظامی به آذربایجان صادر کرده، بلکه گزارشهایی نیز از نقش آن در ساخت زیرساختهای نظامی در نزدیکی مرز ایران منتشر شده است. دو پایگاه نظامی در فضولی و زنگیلان که در همسایگی شمالغربی ایران قرار دارند، بخشی از همین شبکه همکاریهای امنیتی محسوب میشوند.
چرا نقش ایران در میدان گازی شاهدنیز اهمیت دارد؟
در چنین فضایی، نقش ایران در میدان گازی شاهدنیز همچنان واجد اهمیت است. پیشتر محمود خاقانی، کارشناس ارشد حوزه انرژی، در گفتوگو با تجارتنیوز عنوان کرده بود: «ایران شراکت ۱۰ درصدی در میدان گازی «شاهدنیز» در جمهوری آذربایجان دارد. فشارهای زیادی وارد شد تا این 10 درصد فروخته شود. مرحوم حسین کاظمپور اردبیلی، وزیر وقت بازرگانی، اجازه نداد این ۱۰ درصد فروخته شود و ایران هنوز در میدان «شاهدنیز» سهامدار است.»
این سهم هرچند محدود، اما سندی بر پیچیدگی ساختار روابط ایران با پروژههای انرژی منطقهای است؛ روابطی که همزمان تحت تاثیر رقابتهای اقتصادی، تنشهای امنیتی و اتحادهای متغیر منطقهای قرار دارد. با توجه به تلاشهای باکو برای بهرهبرداری از کریدور زنگزور، وضعیت زیرساختهای انرژی منطقه نیز باید تعیین تکلیف شوند. میدان گازی شاهدنیز که بخش مهمی از پروژه زنگزور را تشکیل میدهد، تنها متعلق به آذربایجان نیست و ایران نیز سهم 10 درصدی از آن دارد.
کریدور زنگزور اکنون بیش از هر زمان دیگری به نقطه تلاقی رقابتهای ژئوپلیتیکی، منافع انرژی و معادلات امنیتی در قفقاز جنوبی تبدیل شده است. در چنین شرایطی، هوشیاری نسبت به تحرکات باکو، تقویت پیوندهای استراتژیک با کشورهای همسو و بهرهبرداری فعال از ظرفیتهای ایران در پروژههای منطقهای، ضرورتی فوری برای حفظ جایگاه ژئوپلیتیکی و اقتصادی کشور در آینده منطقه است.
برای مطالعه بیشتر گزارش جنگ کریدورهای جدید را در تجارتنیوز بخوانید.