به گزارش تجارت نیوز، پس از سالها مقاومت و تعلل تصمیمگیران در خصوصیسازی صنعت خودروسازی درنهایت سال گذشته با رسیدن زیان انباشته خودروسازان به مرز ۲۵۰ همت و اثبات بینتیجه بودن حمایتها و تصدیگریهای دولتی، پرونده واگذاری خودروسازان از مرحله شعار به اقدام رسید.
پس از واگذاری پرمناقشه ایران خودرو، حالا سایپا بهعنوان یکی از دو قطب اصلی صنعت خودروسازی کشور در مرکز توجه قرار گرفته و گزینههایی برای واگذاری خودروسازی سایپا به بخش خصوصی مطرح شده است؛ اما نکته نگرانکننده نه اصل واگذاری، بلکه ماهیت و پیشینه متقاضیانی است که نام آنها در فهرست خریداران مطرح شده است.
در روند واگذاری سهام سایپا دو گزینه گروه ماموت و گروه انتخاب بهعنوان متقاضیان خرید سهام سایپا مطرح شدهاند.
ماموت با وجود سابقه طولانی در صنایع مختلف تا امروز بیشتر در نقش واردکننده و مونتاژکار در حوزه خودروسازی ظاهر شده و هیچ سابقهای در تولید مستقل خودرو ندارد. گروه انتخاب هم که در حوزه لوازم خانگی فعال است، هیچ تجربهای در صنعت خودروسازی نداشته و ورودش به این عرصه سوالات زیادی را مطرح کرده است.
تجربه، تخصص، برنامهریزی و تعهد صنعتی چهار معیاری هستند که نهتنها در رزومه این دو گروه دیده نمیشود، بلکه شواهد عملکردی آنها از بازتولید انحصار و سودمحوری در ردای خصوصیسازی خبر میدهد.
گروه ماموت در خودروسازی سایپا به دنبال چیست؟
گروه ماموت که در دهه 70 با ساخت تریلر و کامیون جایگاه صنعتی خود را تثبیت کرده بود در دهه 90 پا به قلمرویی گذاشت که از ریشه با حوزه تخصصیاش بیارتباط بود.
این گروه در ابتدا با سرمایهگذاری و کسب نمایندگی برند فولکسواگن تلاش کرد در بازار خودروهای سبک سهمی کلیدی بهدست آورد، اما با نخستین ضربه تحریمها این پروژه شکست خورد و ماموتخودرو به سراشیبی مونتاژ خودروهای چینی منحرف شد.
ورود مکث موتور بهعنوان شاخهای از ماموت در سال ۱۴۰۰ شروعی پرهزینه و پرادعا برای محصولاتی چون کلوت، تیارا و ونوسیا بود که نهتنها موفقیتی در بازار خودرو ایران کسب نکرد، بلکه محصولات آن یکی پس از دیگری از چرخه عرضه کنار رفتند.
در میان محصولات مکث موتور، تنها پیکاپ کلوت است که عرضه آن ادامه یافته است. کلوت در حضور دیگر پیکاپهای چینی اقبال خوشی نیافته و با قیمتگذاری پایینتر از عرضه در بازار آزاد، ماموت را به ناکامیهای تجاری بعدی در حوزه خودروهای سبک سوق داده است.
ماموت که ابتدا داعیهدار انتقال فناوری اروپایی به ایران بود، با شکست طرح فولکسواگن، نه بازتعریفی از چشمانداز ارائه داد و نه مسیر توسعه محصول را طی کرد، بلکه به آزمونوخطا با برندهای وارداتی و مونتاژی روی آورد.
ماموت برای جبران این شکستها در دور جدید واردات به عرضه مجدد خودروهای فولکسواگن و جتا از مبدا چین روی آورد و با سرمایهگذاری مشترک با چری، برند چینی شناختهشده در بازار ایران، برند لوکانو را معرفی کرد. اما به گفته فعالان بازار، لوکانو نیز بهدلیل قیمت غیررقابتی، پروژه شکستخورده دیگری در کارنامه گروه ماموت است.
تصاحب سهام عمده دیار خودرو، دیگر شرکت مونتاژکار چینی، گام بعدی ماموت بود. گرچه ماموت تلاش کرد با تعهد خدمات پس از فروش طولانیمدت و بهبود خدمات پس از فروش مشکلات دیار را رفع کند، اما نبود شفافیت در شرایط خدمات پس از فروش و ناهماهنگی در برنامههای عرضه، اعتماد مشتریان را خدشهدار کرد.
بینظمی در برنامه تولید و عرضه، تغییرات مداوم در استراتژی بازاریابی، نبود شفافیت در خدمات پس از فروش و سکوت در برابر انتقادات مشتریان تصویری روشن از فقدان انضباط صنعتی و تعهد بلندمدت ترسیم میکند.
کارنامه ماموت در صنعت خودروسازی نشان میدهد این گروه بیش از آنکه بهدنبال توسعه پایدار باشد به سودآوری از طریق تصاحب سهم بیشتری از بازار، مونتاژ و واردات وابسته شده است، اما آیا چنین رویکردی میتواند سایپا را از باتلاق زیان نجات دهد؟
بررسی صلاحیت گروه ماموت برای تصاحب سایپا از منظر چهار مؤلفه کلیدی تجربه، تخصص، برنامهریزی و تعهد صنعتی، تصویری ناامیدکننده ارائه میدهد. ماموت در حوزه خودروسازی سبک نهتنها تجربهای در تولید مستقل ندارد، بلکه حتی در مونتاژ نیز نتوانسته به بازیگری موفق تبدیل شود.
فقدان تخصص در طراحی و توسعه محصول این گروه را به وابستگی کامل به شرکای خارجی سوق داده که با هدف خودکفایی صنعت خودرو در تضاد است. از سوی دیگر برنامهریزی پراکنده ماموت که در تغییرات مداوم استراتژیک و ناکامی پروژهها نمود یافته، نشاندهنده نبود چشماندازی منسجم برای آینده است.
تعهد صنعتی این گروه نیز با تمرکز بر سودآوری کوتاهمدت و بیتوجهی به نیازهای بلندمدت مشتریان بهشدت زیر سوال رفته است.
با این حال، حامیان واگذاری به ماموت ممکن است استدلال کنند که منابع مالی و ارتباطات گسترده این گروه میتواند سایپا را از بحران کنونی نجات دهد، اما این خوشبینی با نگاهی به ناکارآمدیهای ماموت در مدیریت پروژههای خودرویی رنگ میبازد.
تجربه نشان داده که بدون تسلط بر چهار مؤلفه یادشده، حتی سرمایهگذاریهای کلان نیز به بازتولید انحصار و زیان منجر میشود.
ماموت اگر بخواهد سایپا را به مسیری پایدار هدایت کند، باید از رویکرد آزمونوخطای گذشته فاصله بگیرد و برنامهای شفاف برای انتقال فناوری، بهبود کیفیت و جلب اعتماد مشتریان ارائه دهد. در غیر این صورت، واگذاری سایپا به این گروه نهتنها گرهای از مشکلات صنعت خودرو باز نمیکند، بلکه ممکن است این خودروساز را به ورطهای عمیقتر از ناکامی بکشاند.
طمع گروه صنعتی انتخاب برای قبضه کردن خودروسازی سایپا
گروه صنعتی انتخاب نامی آشنا در بازار لوازم خانگی ایران است که مسیر مانور خود در بازار را نه از مسیر رقابت، بلکه از مسیر غیبت رقبای خارجی و ممنوعیت واردات کسب کرده است.
با خروج برندهای کرهای از بازار لوازم خانگی، این گروه با تکیه بر نامهایی چون دوو، اسنوا و بست توانست بازار را قبضه کند. با این حال گزارشهای متعدد از وابستگی این گروه به واردات قطعات، تصویر ناامیدکنندهای از بومیسازی واقعی ترسیم میکند.
سیاستهای بازاریابی این گروه مبتنی بر القای تنوع صوری است. تولید محصولاتی با اسامی متفاوت، اما درونمایه و مشخصاتی مشابه که مصرفکننده را با انتخابی ساختگی مواجه میکند. این روش نهتنها رقابت سالم را تضعیف کرده، بلکه شفافیت عرضه محصولات را از بین برده است.
ورود چنین گروهی به صنعت خودروسازی بدون هیچ سابقه، مهارت یا تجربه عملی در حوزهای پیچیده مانند خودروسازی، معنایی جز تکرار یک انحصار جدید ندارد. انحصاری که اینبار نه در بازار لوازم خانگی، بلکه در بازاری بهمراتب گستردهتر، حساستر و استراتژیکتر اتفاق میافتد.
سایپا برای نجات خود نیازمند توان فنی، قدرت مهندسی، قابلیت طراحی محصول و شبکه گسترده خدمات پس از فروش است.
با توجه به عملکرد گروه صنعتی انتخاب در صنعت لوازم خانگی، به نظر میرسد این گروه با اتکا به سرمایه و پیشینه انحصاری، خود را در قامت یک منجی معرفی میکند، درحالی که عملکرد آن در صنعت لوازم خانگی نشان داده اولویت این مجموعه نه کیفیت، بلکه سهم بازار و سود خالص بوده است.
تجربههایی که نیاز به تکرار ندارند
خصوصیسازی واقعی نهتنها در مالکیت، بلکه در تعهد صنعتی و چشمانداز بلندمدت معنا پیدا میکند. خصوصیسازی اگر قرار باشد صنعت خودروسازی را از دولت به دست گروههایی بسپارد که تنها مهارتشان در قبضه بازار و بهرهبرداری کوتاهمدت است، نهتنها گامی رو به جلو نیست، بلکه فاجعهای تازه بر پیکر نیمهجان صنعت خودروسازی است.
ماموت با عملکرد متزلزل و انتخاب با انحصار در غیاب رقابت، هر دو شایستگی لازم برای تصاحب سایپا را ندارند. گرچه تعیین شایستگی و اهلیت به عهده نهادهای رسمی و مربوطه است، اما شایسته است برای توسعه صنعت خودروسازی کشور، نهادهای ذیصلاح به وارسی دقیق سوابق گروههای متقاضی این واگذاری بپردازند و به نشانههای نوآوری، مدیریت منابع، توسعه فناوری یا سازوکار باثبات توجه کنند.
واگذاری سایپا به این دو گزینه، نه اصلاح ساختار که تنها جابهجایی ناکارآمدیهاست. صنعت خودروسازی ایران مدتها درگیر مدیرانی بوده که نه اهل تولید، بلکه متخصصان تملک بودهاند. گام برداشتن به سوی ارتقای صنعت خودروسازی ایران نیاز به انحصارزدایی و نگاهی همسو با منافع ملی دارد.
سایه بحران سالهاست بر صنعت خودروسازی سنگینی میکند. این بحران از خودروسازان گذشته و به نهادهای تصمیمگیر رسیده است. مادامیکه معیارهای انتخاب خریدار بر پایه تخصص، تعهد، تجربه و ظرفیت صنعتی نباشد، هر واگذاری صرفاً به معنای واگذاری بحران از یک بخش به بخشی دیگر عمل میکند.
برای مطالعه بیشتر گزارش «خیز انتخاب برای ورود به صنایع جدید» را در تجارتنیوز بخوانید.