بهترین راه افزایش درآمد در قرن ۲۱
چقدر مهربان هستید؟ چقدر گذشت دارید؟ آیا از میانگین جامعه صادقتر و درستکارتر هستید؟ آیا بیشتر از عموم مردم به اخلاق پایبندی دارید؟ آیا خود را آدم باهوشی میدانید؟ چقدر مهارتهای اجتماعی دارید؟ معمولا «بیشتر مردم» فکر میکنند که از «بیشتر مردم» بهتر و شایستهتر هستند. این گزاره از نظر منطقی قطعا نمیتواند درست باشد.
چقدر مهربان هستید؟ چقدر گذشت دارید؟ آیا از میانگین جامعه صادقتر و درستکارتر هستید؟ آیا بیشتر از عموم مردم به اخلاق پایبندی دارید؟ آیا خود را آدم باهوشی میدانید؟ چقدر مهارتهای اجتماعی دارید؟ معمولا «بیشتر مردم» فکر میکنند که از «بیشتر مردم» بهتر و شایستهتر هستند. این گزاره از نظر منطقی قطعا نمیتواند درست باشد. بهاحتمالزیاد نگاه دوستان، اعضای خانواده، همکاران و رؤسای ما، با چیزی که خودمان در مورد خودمان فکر میکنیم یکی نیست.
چندین مطالعه تا امروز نشان دادهاند که ارتباطی معنادار بین مهارتهای حرفهای و میزان درآمد افراد وجود ندارد: افرادی با مهارتهای فنی کم، درآمدهایی بالا دارند و متخصصهای باهوشی که از پس تامین معاش خود هم بر نمیآیند. در این مواقع ممکن است زمین و آسمان را متهم کنیم، از بیعدالتی گلهوشکایت میکنیم، ساختار جامعه را بهنقد میکشیم و میگوییم «فلک بهمردم نادان دهد زمام مراد.» اما عاملی دیگر وجود دارد که با میزان درآمد افراد و سرعت ثروتمند شدن آنها ارتباط مستقیم دارد: مهارتهای اجتماعی ما. از نظر محققین در قرن 21 بهترین راه افزایش درآمد کسب مهارتهای اجتماعی است.
فناوریهای مهارتمحور
امروزه کسی که کار کردن با کامپیوتر بلد نباشد، بهسختی میتواند شغلی با درآمد بالا پیدا کند. شاید در آیندهای نزدیک کار کردن با هوشمصنوعی، یادگیری ماشینی و کلانداده مهارتهایی اساسی برای تمام مشاغل بهحساب بیایند. این تغییرات فناورانه مهارت محور SBTC یا skill-biased technological change باعث بهوجود آمدن یک توهم میشوند: بهترین راه افزایش درآمد کسب مهارتهای فنی است.
با این تصور یا بهتر بگوییم توهم، افراد به کلاسهای آموزشی مختلف میروند و مدارک گوناگون میگیرند تا در مصاحبه کاری با نشان دادن آنها بتوانند حقوق بیشتری طلب کنند. مثلا یک گرافیست مدعی میشود که به نرمافزارهای فتوشاپ، کورل، ایندیزاین، گیمپ، ایلستریتور و اینکاسکیپ و دهها نرمافزار دیگر کاملا مسلط است.
وجود یا فقدان مهارت فنی، باعث ایجاد شکافی بزرگ در درآمد میشود.
البته نمیخواهیم قطبیدگی کار (Labor Polarization) را انکار کنیم: وجود یا فقدان مهارت فنی، باعث ایجاد شکافی بزرگ در درآمد میشود. شغلی که به هیچ مهارتی نیاز ندارد قطعا از شغل طراحی گرافیک درآمد کمتری خواهد داشت. میخواهیم بگوییم در مورد SBTC و قطبیدگی ناشی از آن اغراق شده است.
بهزبان ساده بگویم: برای افزایش درآمد اولا شما به لیست بلندبالایی از مهارتهای فنی (نرمافزارها، تجربههای حرفهای و مقالات) نیاز ندارید و معمولا یک یا چند مهارت کافی است. در ثانی بعد از قرار گرفتن در طبقه درآمدی بالاتر از نیروی کار بیمهارت (قطبش اول) چیزی که شما را رشد میدهد رشد در مهارتهای اجتماعی بیشتر است نه مهارتهای فنی (قطبش دوم).
مهارتهای اجتماعی یک ترند در حال رشد
در گذشته افرادی که در مشاغل علمی و صنعتی وارد میشدند، درآمدهای بالایی کسب میکردند. برای همین باهوشترین افراد به رشتههایی مثل مهندسی برق، مکانیک، کامپیوتر و عمران میرفتند و رقابت برای این رشتهها سنگین بود.
اما در قرن 21 سرعت رشد فناوری آنطور که پیشبینی میکردیم نبود. برای مثال در 5 سال گذشته تغییری عظیم در صنعت تلفن همراه هوشمند، کامپیوتر و خودروسازی حاصل نشد. بررسیها نشان میدهد که تقاضا برای مشاغل علمی و صنعتی (STEM) رو به کاهش است.
در طرف مقابل مشاغل با مهارتهای اجتماعی مثل مدیریت، پرستاری و مشاوره شاهد رشد بودند. در بین کسانی که در مشاغل STEM یا science technology engineering and mathematics کار میکنند، کسانی که به مهارتهای مشاوره، پشتیبانی، مدیریت گروه و رهبری تسلط دارند، سریعتر رشد میکنند.
مهارتهای اجتماعی یعنی چه؟
فرض کنید از یک خرید آنلاین خود راضی نیستید. میخواهید با پشتیبانی سایت تماس بگیرید و کالا را پس بدهید. سایتی که در شرایط عادی کالاهای معیوب را پس نمیگیرد. آدمهای مختلف به نتایج متفاوت میرسند.
- فروشگاه کالا را قبول نمیکند.
- فروشگاه میپذیرد که کالا را تعمیر کند.
- فروشگاه با کسر مبلغی، کالا را پس میگیرد.
- فروشگاه پول را بهطور کامل پس میدهد.
- فروشگاه کالا را پس میگیرد و برای خرید بعدی یک کد تخفیف میدهد.
اینکه چطور پشت تلفن حرف بزنید، خواستههای معقول خود را مطرح کنید، به طرف مقابل توضیح دهید که مشکل کجا است، او را قانع کنید که ضرر را جبران کند، ادب را حفظ کنید و کار را به پرخاش نرسانید اما تا رسیدن به نتیجه کوتاه نیایید، مهارتهای اجتماعی شما است.
البته مهارتهای اجتماعی به همینجا خلاصه نمیشوند. داشتن مهارت برای برقرار ارتباط موثر با دیگران میتواند شامل توانایی نوشتن نامه رسمی ، ارسال پیام کوتاه، گذاشتن پیام صوتی، برگزاری جلسه، دعوت به مهمانی، دعوت به همکاری، شبکهسازی و مدیریت گروه هم باشد.
چرا این مهارتها باعث افزایش درآمد میشوند؟ شاید برخی فکر کنند که با این مهارت سادهتر میتوانند با مدیر خود برای حقوق بالاتر چانه بزنند و او را متقاعد کنند که مزایای بیشتری را در اختیارشان بگذارد. اما این پاسخ هم از فقدان مهارتهای اجتماعی ناشی میشود.
تکروی در مهارتهای اجتماعی
مهارتهای اجتماعی در ارتباطات اجتماعی و با منافع جمعی رخ میدهند. همیشه شرایط اینطور نیست که در هر مذاکرهای پیروزی یکطرف بهمعنای شکست طرف دیگر (Zero-Sum Game) باشد. برای اینکه به موفقیت برسید، همیشه نباید تلاش کنید که کسی دیگر بازی را ببازد.
کسی که مهارتهای اجتماعی خوبی دارد، میتواند برای مجموعه سودآور شود. او دوستان زیادی دارد که حاضرند برایش کارهای بزرگی کنند. او قادر است شرکای تجاری جدیدی ایجاد کند، با برقراری ارتباط موثر، هزینه مالی، زمانی و کیفی کارها را بکاهد و تیم داخلی را برای رسیدن به هدفی ارزشمند رهبری کند.
اینکه یک طراح گرافیک بتواند (بهصورت اخلاقی و قانونی) اعتماد شرکتی بزرگ را جلب کند که پروژهای سنگین را به او بسپارند، تنها با داشتن هزاران مدرک و شرکت در دورههای آموزشی بهدست نمیآید. دو نفر مختلف، یک پرتفوی کاری مشابه را به شیوههای متفاوت ارائه میکنند.
در یک رسانه، دو خبرنگار با توانایی و سابقه کاری مشابه کار میکنند. یکی وقتش را برای فراگرفتن و تسلط بر SEO میگذارد. دیگری با رسانههای دیگر ارتباط میگیرد، با آنها پروژههای مشترک تعریف میکند، اطلاعات جدید و دستاولی را به مجموعه وارد میکند و فرصتهایی نوین میآفریند. در دنیای معاصر مسیر پیشرفت برای نفر دوم هموارتر خواهد بود.
مهارت اجتماعی به معنای ایثار مطلق نیست
برخی از افراد به امید پیشرفت شغلی ، به اطرافیان و همکاران خود امتیاز میدهند. مدام در برابر آنها کرنش میکنند و خواستههای آنها را انجام میدهند تا در دلشان جا باز کنند.
برخی دیگر با فرستادن مداوم پیامهای شخصی و دعوت کردن آنها به منزل و پذیراییهای جانانه و حساب کردن کرایه تاکسی سعی میکنند دایره اجتماعی خود را گسترش دهند.
مهارتهای اجتماعی یعنی بدانید که چهوقت چه پیامی را برای چهکسانی بفرستید و چطور واکنش (یا عدم واکنش) آنها را مدیریت کنید.
این روشها ممکن است موثر باشد، اما هزینهبر است. مثلا باید زمان زیادی از روز را برای تهیه و ارسال پیامهای جذاب اختصاص دهید و البته بعد از مدتی گیرندگان پیام، شما را سایلنت میکنند که با پیامهای نامربوط مداوم حواسشان پرت نشود.
مهارتهای اجتماعی یعنی بدانید که چهوقت چه پیامی را برای چهکسانی بفرستید و چطور واکنش (یا عدم واکنش) آنها را مدیریت کنید.
کامپیوترها مهارت اجتماعی ندارند
چرا باید کسی به شما حقوق بدهد؟ چون قرار است برای او کاری بکنید. چهکار میتوانید انجام دهید؟ اگر میتوانید بار سنگینی را جابجا کنید، فقط به اندازهای به شما حقوق میدهند که از کرایه جرثقیل و وانت کمتر باشد. اگر میتوانید بهسرعت گفتهها را تایپ کنید، باید با سرویس رایگان تبدیل گفتار با نوشتار گوگل رقابت کنید.
کاری که کامپیوتر نمیتواند انجام دهد درک درست یک موقعیت انسانی، پیدا کردن راهحل و تولید پاسخ صحیح برای این موقعیت است. شاید بتوانید در کامپیوتر سرچ کنید که با مشتری عصبانی چهکار کنیم؟ اما کامپیوتر نمیتواند یک مشتری عصبانی را آرام و حتی راضی کند. کامپیوتر نمیتواند صمیمیت، اعتماد و رفاقت ایجاد کند.
مهارتهای اجتماعی اگر نگوییم تنها دلیل، دستکم یکی از مهمترین دلایلی است که یک شرکت به شما حقوق میدهد. کارهای دیگر را ماشینها بادقت انجام میدهند.
حتی فکر نمیکنم هوش مصنوعی تهدیدی برای این مهارتها باشد. وقتی با عصبانیت به شرکتی زنگ میزنید و شکایت میکنید، دوست ندارید آنها شما را به هوش مصنوعی لینک کنند. در این وضعیت شما توقع برخوردی انسانی دارید. هرچند شاید این انسان صبور و مهربان، از هوش مصنوعی برای بهینه کردن واکنش و اتخاذ تصمیم استفاده کند.
نظرات