اکونومیست این هفته چه موضوعاتی را بررسی کرد:
پیشبینی ارزش دلار در سال ۲۰۱۹
اکونومیست در تازهترین شماره خود که در دوازدهم ژانویه منتشر شده، به بررسی چهار موضوع تبعات برتریجویی چین در حوزه علم، ناکارآمدیهای نیکلاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا، عوامل تعیینکننده در سقوط یا ثبات دلار در سال 2019 و ریشه اصلی فقر در پاکستان میپردازد.
اکونومیست در سرمقاله تازهترین شماره خود که در دوازدهم ژانویه منتشر شده، با اشاره به فرود فضاپیمای چینی بر ماه در سوم ژانویه این سوال را مطرح میکند که آیا چین در حوزه علم در جهان به برتری میرسد و چقدر این موضوع برای جهان نگرانکننده است؟
به گزارش تجارتنیوز، دولت چین در تلاش است تا در زمینه تحقیقات علمی پیشرو باشد و دستاوردهای زیادی هم در این زمینه داشته است. پکن میلیاردها دلار در زمینههای علمی مختلف از ارتباطات کوانتومی گرفته تا انرژیهای تجدیدپذیر هزینه کرده است.
گزارشها نشان میدهد، از 17.2 میلیون مقالهای که در سالهای 2013 تا 2018 منتشر شده، در 23 از 30 زمینه مختلف علمی، تعداد مقالات چینیها بیش از سایر کشورها بوده است.
در حالی که حزب کمونیست، سرکوبهای خود را در حوزه سیاست تشدید کرده، شی جینپینگ، رئیسجمهور این کشور، اهمیت خاصی برای برتریجویی در تحقیقات قائل است.
پیشرفت کشور چین از لحاظ علم و تکنولوژی برای سیاستمداران غربی تا حدودی تهدیدآمیز است. حکومتها و دولتهای مستبد همواره در طول تاریخ از علم برای سرکوب مردم خود بهره بردهاند. چین در حال حاضر، از فناوریهای هوش مصنوعی نظیر تشخیص چهره برای نظارت بیشتر بر مردم استفاده میکند.
با این حال، نویسنده بر این باور است که علم کاربردهای بیشتری دارد. از باتریهای پیشرفتهتر گرفته تا درمانهای جدید برای بیماریها، جهان میتواند از تلاشها و اکتشافات گسترده چین بهره ببرد.
علاوه بر آن، ممکن است علم تغییری را در چین به وجود آورد که با انتظارات شیجین پینگ متفاوت باشد.
در پایان گزارش آمده است که این وضعیت رئیسجمهور چین را بر سر یک دوراهی سخت قرار خواهد داد: عقب ماندن از غولهای تکنولوژی در جهان یا دادن آزادیهای مورد نیاز به دانشمندان و پذیرفتن پیامدهای آن.
مادورو، بدترین رئیسجمهور جهان از نگاه اکونومیست
اکونومیست در گزارشی با بررسی وضعیت اقتصادی ونزوئلا در دوران ریاستجمهوری نیکلاس مادورو، او را که به تازگی دور دوم ریاستجمهوریاش را آغاز کرده، به عنوان بدترین رئیسجمهور جهان انتخاب میکند. به عقیده نویسنده، واکنشها و اقدامات او در پاسخ به مشکلات اقتصادی بهگونهای بوده که وضعیت این کشور به مراتب وخیمتر شده است.
با این حال، بحران اقتصادی در ونزوئلا ، ریشه در سیاستهای نادرست هوگو چاوز، رئیسجمهور پیشین این کشور دارد. با این حال، او رهبری خوشاقبال بود. در دوران ریاستجمهوری چاوز، قیمت نفت در بالاترین سطح 14 ساله خود بود. بهای بالای نفت موجب شده بوده که کسری بودجه دولت تا حدی جبران شود و تامین کالاهای اساسی چندان دشوار نباشد. اما از زمانی که او درگذشت، اقتصاد این کشور با بحران مواجه شده است. مادورو در سال 2014 پیروز انتخابات ریاستجمهوری و جایگزین چاوز شد. از همان زمان، قیمت نفت که تا پیش از آن به بیش از 100 دلار رسیده بود، روند نزولی به خود گرفت.
مادورو با هدف جبران کسری بودجه اقدام به چاپ بیرویه اسکناس کرد. همچنین میزان واردات را کاهش داد که هر دو اقدام، افزایش تورم را به دنبال داشت. بر اساس آخرین گزارشهای منتشرشده در ماه دسامبر، نرخ تورم به بیش از 1.3 درصد رسیده است.
اصلاحات مادورو برای حل بحران اقتصادی اما به گونهای بوده که اوضاع به مراتب بدتر شد. دولت در ازای بدهیهای خود که موفق به پرداخت آنها نشده، به کشورهایی چون چین و روسیه نفت میدهد. در آگوست 2018، مادورو پنج صفر از بولیوار حذف کرد و نام پول ملی را هم تغییر داد. این روند از آنجا که همراه با اصلاحات اقتصادی نبود، تامین کالاهای اساسی برای مردم را دشوارتر کرد و تاثیری هم بر کاهش کسری بودجه نداشت. در حال حاضر، بولیوار 95 درصد از ارزش خود را در برابر دلار از دست داده است.
این بحران، فساد بیشتر را به دنبال داشته است. برق و آب در این کشور سهمیهبندی شده، کارگران به دلیل دستمزدهای پایین اعتصاب کردهاند، خشونت افزایش یافته، سطح مراقبتهای بهداشتی و درمانی به شدت پایین است و یکدهم جمعیت -حدود سه میلیون نفر- به کشورهای همسایه نظیر کلمبیا مهاجرت کردهاند.
به این ترتیب، به عقیده نویسنده گزارش، اقدامات نیکلاس مادورو طی 6 سال گذشته او را به بدترین رئیسجمهور جهان تبدیل کرده است.
سقوط یا ثبات دلار
در سال 2018، دلار در برابر بیشتر ارزها حدود 7 درصد رشد داشته است. اکونومیست در گزارشی با در نظر گرفتن دو سناریوی متفاوت که بستگی به اتفاقات چین دارد، روند تقویت یا سقوط دلار و به دنبال آن سرنوشت بازارها را پیشبینی کرده است.
در سناریوی اول، تنشها میان ایالات متحده آمریکا و چین کاهش مییابد. کاهش مالیات و سیاستهای پولی انسباطی در چین باعث تهییج و افزایش هزینهکرد بخش خصوصی در این کشور میشود. این روند سایر اقتصادها در آسیا را تحریک میکند که به نوبه خود افزایش فعالیتها در منطقه یورو را به دنبال دارد. فعالیتهای این بخش بهطور قابل توجهی به اقتصادهای نوظهور وابسته است. به دنبال انتظارات برای افزایش نرخ بهره در آمریکا، بازدهی اوراق قرضه در این منطقه افزایش اما در آمریکا کاهش مییابد. به این ترتیب، دلار در برابر یورو تضعیف میشود. از سوی دیگر، در صورت برگزیت نرم (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) ارزش پوند افزایش مییابد. سرمایهها در جستجوی بازدهی بهتر به بازارهای نوظهور میرسد. بازار سهام در مناطق خارج از آمریکا همچون سال 2017 تقویت میشود.
استراتژیستهای جیپی مورگن، به سرمایهگذاران محتاط توصیه میکنند داراییهای خود را به سمت خرید ین ژاپن، فرانک سوئیس یا طلا ببرند.
در سناریوی دوم اما، شکاف میان رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا و دیگر نقاط جهان کاهش مییابد. اما این شکاف صرفا به دلیل کاهش رشد در آمریکاست و نه بهبود اوضاع دیگر کشورها. مناقشات تجاری تشدید میشود. ادامه روند بیثباتی و نااطمینانی حکایت از این مسئله دارد که کاهش مالیاتها در چین منجر به هزینهکرد نشده و برعکس پسانداز شده است. آهسته شدن رشد اقتصادی در چین موجب میشود سایر بازارهای نوظهور هم تحت فشار قرار بگیرند. به این ترتیب، نقطه ضعف در اقتصاد اروپا موقت نیست، بلکه بازتاب کاهش تقاضا برای صادرات است. ارزش داراییهای پرریسک کاهش مییابد. دلار به شدت در برابر ین ژاپن و فرانک سوئیس تضعیف میشود. یورو همچنان ضعیف باقی میماند. کمبود ارزهای امن موجب میشود که قیمت طلا افزایش یابد.
این رویدادها مسیر دلار را مشخص خواهند کرد. این در حالی است که استراتژیستهای جیپی مورگن، به سرمایهگذاران محتاط توصیه میکنند داراییهای خود را به سمت خرید ین ژاپن، فرانک سوئیس یا طلا ببرند؛ چرا که پیشبینی میشود ارزش آنها افزایش یابد.
ارتش، ریشه اصلی فقر در پاکستان
در مطلب دیگری، اکونومیست به مسئله فقر در پاکستان میپردازد. در حال حاضر، بیش از 20 میلیون کودک در این کشور از حق تحصیل محروم و کمتر از 30 درصد زنان شاغل هستند. صادرات این کشور طی 20 سال گذشته، یکپنجم صادرات بنگلادش و هند رشد کرده است.
عمران خان، نخستوزیر جدید این کشور هم اگرچه در مورد مشکلات پاکستان آگاه است اما زمانی به قدرت رسیده که این کشور به شدت با بحران بدهی مواجه است. در حال حاضر، مذاکرات میان مقامات دولت و مدیران صندوق بینالمللی پول برای دریافت وام در جریان است. این بیست و دومین باری است که پاکستان از این نهاد بینالمللی وام دریافت میکند.
ارتش پاکستان بیش از آنچه که انتظار میرود در سیاستهای این کشور نفوذ دارد و بسیاری از مشکلات اقتصادی به دلیل قدرت بیش از حد ارتش است.
پاکستان ششمین کشور پرجمعیت جهان است و تحلیلگران معتقدند که فقر، بیثباتی اقتصادی و سوءمدیریت تهدیدی بزرگ برای این کشور محسوب میشود. از سوی دیگر، مجهز بودن این کشور به سلاحهای هستهای و متعصبین و افراطیون مذهبی نه تنها برای مردم این کشور، بلکه برای جهان هم خطرناک است.
برخی از جمله خود عمران خان، سیاستمداران فاسد را برای مشکلات اقتصادی این کشور مقصر میدانند. برخی دیگر استدلال میکنند که قرار گرفتن این کشور در یک منطقه منحصربهفرد در جهان -نزدیکی به افغانستان جنگزده و هند آشتیناپذیر- بحران فقر را در پاکستان به وجود آورده است. به عقیده نویسنده اما، ارتش پاکستان بیش از آنچه که انتظار میرود در سیاستهای این کشور نفوذ دارد و بسیاری از مشکلات اقتصادی به دلیل قدرت بیش از حد ارتش است؛ بهگونهای که سقوط نواز شریف، نخستوزیر پیشین از سوی ارتش طراحی شده و روی کار آمدن عمران خان را هم ارتش مهندسی کرده است.
از زمان تاسیس پاکستان در سال 1947، ارتش نه تنها از ایدئولوژیهای دولت دفاع کرده بلکه دو تعریف ویرانگر هم برای آن ارائه داده است. اول انکه این کشور برای محافظت از اسلام به وجود آمده و دیگر اینکه، پاکستان از سوی دشمنان اسلام احاطه شده که تعریف دوم آموزههایی چون بدگمانی و ستمگری را ترویج میکند.
در پایان نویسنده هشدار میدهد که انجام اصلاح از کنترل تنها یک فرد، از جمله خود نخستوزیر خارج است. بسیاری از سیاستمداران، تجار، روشنفکران، روزنامهنگاران و غیره باید در حرکتی جمعی اعتراض خود را بیان کنند.
نظرات