به گزارش تجارت نیوز، در نگاه نخست، حرکت بهسوی انرژی های تجدیدپذیر همواره بهعنوان راهکاری بدیهی برای مقابله با بحرانهای محیطزیستی و تحقق توسعه پایدار معرفی میشود. کشورهایی مانند چین، با سرمایهگذاریهای عظیم در این حوزه، تلاش دارند وابستگی خود را به سوختهای فسیلی کاهش دهند و مسیر توسعه کمکربن را در پیش گیرند. اما نتایج یک مطالعه جدید از دانشگاه سوری در بریتانیا، تصویری متفاوت و تأملبرانگیز از این گذار به دست میدهد.
بررسی آثار واقعی سیاستهای انرژی پاک چین
مطالعهای که بهتازگی در مجله تخصصی Energy Economics منتشر شده است، سیاستهای چین برای پذیرش انرژیهای تجدیدپذیر را در بازه زمانی ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ تحت بررسی قرار داده است. محققان دادههای مربوط به ۲۸۱ استان این کشور را تحلیل کردند تا به درک بهتری از تأثیر این گذار بر توسعه پایدار برسند.
نتیجه اصلی این تحقیق نشان میدهد بهرغم تلاشهای گسترده برای توسعه انرژیهای پاک، این روند تاکنون نتوانسته در همه ابعاد به سود توسعه پایدار عمل کند. شاخص کلیدیای که در این ارزیابی مورد توجه قرار گرفته، بهرهوری کل عوامل سبز (Green Total Factor Productivity یا GTFP) است؛ شاخصی که توانایی یک منطقه را در دستیابی به رشد اقتصادی همزمان با کاهش مصرف منابع و آسیب محیطزیستی اندازهگیری میکند.
بر اساس یافتهها، سیاستهای کنونی چین در حوزه انرژی نهتنها منجر به افزایش GTFP نشدهاند، بلکه در برخی مناطق باعث کاهش آن نیز شدهاند؛ مسالهای که میتواند زنگ خطری برای کارایی و پایداری این سیاستها باشد.
فشار مالی، چالش نوآوری
پروفسور علی امروزنژاد، استاد دانشگاه سوری و یکی از نویسندگان اصلی این تحقیق، دراینباره میگوید: «این فرض که گذار به انرژیهای تجدیدپذیر لزوماً مفید و بدون چالش است، نیاز به بازنگری دارد. در عمل، این گذار مالیاتی سنگین بر دوش دولتهای محلی میگذارد و توان آنها را در سرمایهگذاری در بخشهای حیاتی دیگر، از جمله تحقیق و توسعه، کاهش میدهد.»
او میافزاید: «در حالی که دستیابی به انرژی پاکتر در بلندمدت ضروری است، اگر در مسیر گذار منابع محدود بهدرستی مدیریت نشود، ممکن است آینده نوآوری در فناوریهای سبز به خطر بیفتد. و این موضوع برای کشوری مانند چین که نقش کلیدی در بازار جهانی انرژی دارد، بسیار مهم است.»
نابرابریهای منطقهای؛ چالشی جدی در مسیر گذار
یکی دیگر از جنبههای نگرانکننده که این مطالعه به آن پرداخته، نابرابریهای منطقهای در تأثیرپذیری از سیاستهای گذار انرژی است. بهویژه مناطق جنوبی چین و استانهایی که وابستگی بالایی به منابع طبیعی دارند، بیشتر در معرض آسیبهای ناشی از این سیاستها هستند. زیرساختهای ناکافی، منابع مالی محدود و وابستگی اقتصادی به صنایع آلاینده، این مناطق را در مسیر گذار آسیبپذیرتر کردهاند.
این وضعیت میتواند منجر به شکاف اقتصادی و محیطزیستی بین استانهای مختلف شود؛ عاملی که نهتنها کارآمدی سیاستهای ملی را تهدید میکند، بلکه انسجام اجتماعی را نیز در معرض خطر قرار میدهد.
چه باید کرد؟ پیشنهادهایی برای بازنگری در سیاستها
برای عبور موفق از این مرحله و دستیابی به توسعهای واقعاً پایدار، محققان دانشگاه سوری بر بازنگری در مدل سرمایهگذاری دولت تأکید دارند. آنها پیشنهاد میکنند بهجای تکیه صرف بر بودجههای دولتی، از مشارکت فعالانه بخش خصوصی در توسعه زیرساختها و فناوریهای مرتبط با انرژی پاک استفاده شود.
این مشارکت میتواند هم فشار مالی از دوش دولتها بردارد و هم روح نوآوری و رقابت را در صنعت انرژی زنده کند. همچنین تمرکز بر پژوهش و توسعه میتواند ابزارهای فناورانهای خلق کند که گذار به انرژیهای تجدیدپذیر را نهتنها سریعتر، بلکه مؤثرتر و عادلانهتر سازد.
گذار به انرژی تجدیدپذیر، ضرورت همراه با تدبیر
هیچکس تردیدی ندارد که تغییر از انرژیهای فسیلی به منابع پاک، یک ضرورت برای بقای محیط زیست و کاهش بحران اقلیمی است. اما همانطور که این مطالعه نشان میدهد، گذار به انرژیهای تجدیدپذیر نباید بدون در نظر گرفتن پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن انجام شود. طراحی دقیقتر سیاستها، حمایت از مناطق آسیبپذیر، و برقراری تعادل بین اهداف محیطزیستی و نوآوریهای فناورانه، میتوانند مسیر آینده را هموارتر و پایدارتر کنند.